شیخ طحنون بن زاید مشاور امنیت ملی امارات صبح امروز وارد تهران شد و سفر خود را از شبه جزیره عربستان در مرز محمد بن سلمان ولیعهد عربستان آغاز کرد.
عبدالباری عطوان، نویسنده مشهور جهان عرب و سردبیر روزنامه رای الیوم، نوشت: «این دیپلماتیک است که این تحرکات باید بر احیای روابط دوستانه با ایران متمرکز شود. «
وی نوشت: دو سفر امروز از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است و می تواند ابعاد سیاسی و اقتصادی آینده منطقه خلیج فارس و همکاری های امنیتی و نظامی را تغییر دهد. سفر اول به عربستان سعودی به دعوت علی شمخانی، مشاور امنیت ملی امارات متحده عربی، طحن بن زاید به تهران و سفر دوم، سفر منطقه ای محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به عمان، بحرین، قطر و امارات متحده عربی و کویت به ترتیب موضوع ایران و مسائل هسته ای و موشکی آن در رایزنی های این کشور قرار دارد.
عطوان با بیان اینکه طحن بن زاید یک سازشکار است، گفت: امارات سیاست جدیدی را برای گسترش روابط ابوظبی با تهران، حل اختلافات، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد و تقویت همکاری های سیاسی و اقتصادی دنبال می کند. .
به گفته وی، سیاست خارجی و اجماع منطقهای کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای (به استثنای قطر) طی سالها و دهههای گذشته تنشهای داخلی را برای تقویت محاصره ایران و تضعیف این کشور ایجاد کرده است. می توان گفت که رژیم عطوان صدام در دهه 1980 به ایران اعلان جنگ داد و سپس بحران سوریه توسط کشورهای عربی خلیج فارس تحریک و تامین مالی شد تا به هدف اصلی تضعیف ایران دست یابد، اما این هدف حداقل در ظاهر محقق نشد. و از نظر تاکتیکی این اهداف را کنار گذاشت و در عوض به دنبال بهبود روابط با تهران بود. اگر نمی توانید دشمن خود را شکست دهید، به او بپیوندید. “و مشکل اکنون همین است.
عبدالباری عطوان افزود: به نظر می رسد امارات از سیاست مقاومت در برابر رقبا و دشمنان سابق خود به ویژه اخوان المسلمین و متحدان آن از جمله لیبی و ترکیه و سیاست جدید «مسئله صفر» دست کشیده است. سیاستی که رجب طیب اردوغان در بدو به قدرت رسیدن در ترکیه در پیش گرفت، البته در مسیری معکوس قرار گرفت و از محبوبیت و موفقیت اقتصادی و سیاسی وی کاسته شد. بنابراین توقف حملات تبلیغاتی و رسانه ای ارتش سایبری امارات و سفرهای تحنون به آنکارا، دوحه و تهران را می توان اینگونه توضیح داد.
بر اساس این تحلیل، پول و تسلیحات اقتصادی در خط مقدم سیاست جدید امارات قرار دارد که در سفر محمد بن زاید ولیعهد امارات به آنکارا، جایی که امارات 10 میلیارد دلار سرمایه گذاری کرد، کاملاً منعکس شد. این کشور برای حمایت از اقتصاد ترکیه پس از سال ها تنش روابط با ترکیه را آغاز کرده و تلاش کرده است.
سردبیر رای الیوم دو عامل اصلی را دلیل تغییر سیاست امارات عنوان کرد: تونس و لیبی و دوم کاهش قدرت و نفوذ آمریکا در منطقه و واشنگتن به تدریج از این سیاست خارج می شود. . با تمرکز بر خاورمیانه و تهدیدهای اصلی، چین در شرق و روسیه (اوکراین) در اروپای مرکزی.
در عین حال امارات به دنبال افزایش قدرت اقتصادی خود است. این کشور قصد دارد 60 میلیارد دلار در اکتشاف و صنعت نفت سرمایه گذاری کند تا تولید نفت را به چهار میلیون بشکه در روز برساند و درآمد خود را افزایش دهد و صندوق توسعه ملی در حال حاضر حدود 800 میلیارد دلار است.
هدف از سفر بن سلمان به عمان
عبدالباری عطوان در قسمت دوم خاطرات خود به خلیج عربی سفر کرد که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی دو سال دیگر از آنجا دیدار خواهد کرد. وی این سفر را تغییری در سیاست خارجی ریاض و تلاش عربستان برای بازگرداندن نفوذ خود در خلیج فارس و جهان و همچنین جستجوی راهی برای خروج از جنگ یمن توصیف کرد.
عطوان این سفر را از سه منظر نگریست:
نخست، انتخاب مسقط، پایتخت عمان به عنوان مقصد اول و امارات به عنوان چهارمین مقصد و انتخاب امارات به عنوان متحد عربستان سعودی در جنگ یمن، نشان دهنده تغییرات عمیق در ائتلاف های منطقه ای ریاض است. عمان به دلایل مختلف به عنوان اولین مقصد انتخاب شد. باقی ماندن اختلافات امارات و عربستان سعودی و کاهش ائتلاف ها در جنگ یمن و سراسر منطقه شاید یکی از دلایل اصلی باشد.
دوم، نزدیکی به عمان میتواند پیششرطی باشد تا مسقط بهعنوان واسطهای بین ریاض و تهران و جایگزینی برای میانجیگری بین عراق و بغداد در نظر گرفته شود. عمان در مورد جنگ با قطر و مسائل پیش از بحران با ایران موضع متعادلی اتخاذ کرده است و سیاست دیرینه عربستان سعودی برای منطقه و جهان خوب نبوده است.
سوم، سفر بن سلمان به عمان می تواند همکاری های اقتصادی و تجاری بین دو کشور را بهبود بخشد. تاکنون تنها مسیر زمینی بین عمان و سایر کشورهای عربی از امارات می گذشت و اکنون یک مسیر ترانزیتی جدید بین عمان و عربستان سعودی ایجاد شده است که به محاصره تجاری عمان پایان داده و این کشور را از طریق زمینی به عراق، سوریه، لبنان وصل می کند. و اردن. .
سردبیر در پایان پست خود، پیشرفت در منطقه را دو شکست شکست آمریکا و خروج از افغانستان و شکست و ناکارآمدی رژیم صهیونیستی در جنگ غزه دانست. تل آویو مجبور شد از آمریکا بخواهد مصر را برای مداخله در حماس آماده کند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: قدرت ایران در منطقه افزایش یافته و در زمینه هستهای و موشکی پیشرفت چشمگیری داشته است. تسلط بر عراق، یمن، لبنان، سوریه و غزه یکی دیگر از عوامل قدرت ایران است.
به این ترتیب کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به این نتیجه رسیده اند که نه آمریکا و نه اسرائیل در سال های آتی قادر به حمایت از آنها نخواهند بود، بنابراین از ائتلاف خارج شدند و روابط با تهران را در همه سطوح افزایش دادند.
23311