
نمونه لایحه دفاعیه تجدید نظر حقوقی
لایحه دفاعیه تجدیدنظر حقوقی سندی حیاتی است که به شما امکان می دهد رأی دادگاه بدوی را به چالش بکشید. در این مقاله به تشریح کامل نحوه تنظیم و ثبت این لایحه، از جهات قانونی تا ارائه نمونه های کاربردی، می پردازیم تا بتوانید دفاعی مؤثر و مستند ارائه دهید و شانس موفقیت خود را در فرآیند تجدیدنظرخواهی افزایش دهید.
پس از صدور حکم در دادگاه بدوی، ممکن است طرفین دعوا نسبت به آن اعتراض داشته باشند. این اعتراض، فرصتی برای بازنگری و بررسی مجدد پرونده در مرجع بالاتر است که اصطلاحاً تجدیدنظرخواهی نامیده می شود. یکی از مهم ترین ابزارهای دفاع در این مرحله، تنظیم و تقدیم لایحه دفاعیه تجدیدنظر حقوقی است. این لایحه نه تنها دلایل اعتراض یا دفاع شما را به صورت مستدل بیان می کند، بلکه نقش کلیدی در متقاعد کردن قضات دادگاه تجدیدنظر ایفا می کند، چرا که رسیدگی در این مرحله غالباً به صورت غیرحضوری انجام می شود.
درک صحیح از فرآیند تجدیدنظرخواهی، جهات قانونی آن و نیز چگونگی نگارش یک لایحه دفاعیه کارآمد، برای هر فردی که با پرونده های حقوقی سروکار دارد، اعم از اشخاص عادی، دانشجویان حقوق، کارآموزان وکالت و حتی وکلای محترم دادگستری، از اهمیت بالایی برخوردار است. این راهنمای جامع تلاش می کند تا با ارائه اطلاعات دقیق و نمونه های عملی، چراغ راهی برای موفقیت در این مرحله از دادرسی باشد.
تجدیدنظرخواهی چیست؟ (درک پایه و اساس)
تجدیدنظرخواهی یکی از مهم ترین طرق اعتراض به آرای صادره از محاکم بدوی است که به طرفین دعوا فرصت می دهد تا در صورت وجود جهات قانونی، نسبت به رأی صادرشده اعتراض کرده و درخواست بررسی مجدد آن را به مرجع بالاتر ارائه دهند. این فرآیند، نقش حیاتی در تضمین عدالت و جلوگیری از تضییع حقوق افراد ایفا می کند.
تعریف حقوقی تجدیدنظرخواهی (استیناف)
تجدیدنظرخواهی که در اصطلاح حقوقی از آن با عنوان استیناف نیز یاد می شود، به معنای بازبینی و ارزیابی مجدد رأی صادر شده از دادگاه نخستین توسط یک دادگاه بالاتر است. هدف اصلی تجدیدنظرخواهی، اصلاح یا نقض رأی بدوی در صورت وجود اشتباهات شکلی یا ماهوی، و در نهایت، صدور رأی عادلانه و مطابق با موازین قانونی است. این بازبینی، لزوماً به معنای رسیدگی دوباره به تمامی جزئیات پرونده نیست، بلکه عمدتاً بر بررسی صحت و سقم استدلالات دادگاه بدوی و تطابق آن با ادله و قوانین متمرکز است.
تفاوت های کلیدی: مقایسه با واخواهی و فرجام خواهی
در سیستم قضایی ایران، علاوه بر تجدیدنظرخواهی، طرق دیگری نیز برای اعتراض به آرا وجود دارد که هر یک ویژگی های خاص خود را دارند:
- واخواهی: این روش صرفاً برای اعتراض به آرای غیابی (آرایی که در غیاب خوانده صادر شده و ابلاغ واقعی نیز صورت نگرفته است) قابل اعمال است و در همان دادگاه صادرکننده رأی صورت می گیرد. هدف از واخواهی، فراهم آوردن فرصتی برای دفاع از خود برای فردی است که به دلیل عدم حضور، قادر به دفاع نبوده است.
- فرجام خواهی: فرجام خواهی، مرحله ای بالاتر و استثنایی تر از تجدیدنظرخواهی است و در دیوان عالی کشور انجام می شود. در این مرحله، دیوان عالی کشور به ماهیت دعوا و دلایل اصحاب دعوا رسیدگی نمی کند، بلکه تنها به بررسی این امر می پردازد که آیا دادگاه صادرکننده رأی (اعم از بدوی یا تجدیدنظر) قوانین مربوط به دادرسی و ماهیت دعوا را به درستی رعایت کرده است یا خیر. آرای فرجام خواهی برخلاف تجدیدنظرخواهی، معمولاً جنبه شکلی دارد و در صورت نقض، پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع می شود.
آرای قابل تجدیدنظر در امور حقوقی
همه آرای صادرشده از دادگاه بدوی قابل تجدیدنظر نیستند و قانون گذار در مواد ۳۳۱ و ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی، موارد مشخصی را برشمرده است. درک این مواد برای تعیین قابلیت تجدیدنظرخواهی یک رأی ضروری است:
-
بررسی ماده ۳۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی:
بر اساس این ماده، احکام زیر قابل درخواست تجدیدنظر هستند:
- در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال (۳/۰۰۰/۰۰۰ ریال) متجاوز باشد. این بند نشان می دهد که دعاوی با ارزش مالی کمتر، قطعی تلقی می شوند و قابل تجدیدنظر نیستند.
- کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی. دعاوی غیرمالی مانند دعاوی مربوط به طلاق، نسب، حضانت و … فارغ از ارزش ریالی، همیشه قابل تجدیدنظر هستند.
- حکم راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد. متفرعات دعوا شامل مواردی نظیر خسارت تأخیر تأدیه یا هزینه های دادرسی است.
تبصره این ماده تأکید می کند که احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رأی یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتباً رأی آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند، قابل درخواست تجدیدنظر نیستند، مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر کننده رأی. این تبصره به اهمیت اقرار و توافق طرفین در قطعیت رأی اشاره دارد.
-
بررسی ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی:
این ماده به قرارهایی اشاره دارد که در صورت قابل تجدیدنظر بودن حکم راجع به اصل دعوا، خود نیز قابل تجدیدنظر هستند:
- قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود. این قرارها به دلیل مشکلات شکلی، مانع از رسیدگی به ماهیت دعوا می شوند.
- قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا. این قرارها نیز به دلیل عدم وجود شرایط قانونی برای رسیدگی یا طرح دعوا صادر می شوند.
- قرار سقوط دعوا. این قرار زمانی صادر می شود که به دلیل اتفاقی، ادامه رسیدگی به دعوا امکان پذیر نباشد.
- قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا. این قرار مربوط به صلاحیت قانونی افراد برای طرح دعوا یا دفاع است.
لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی: تعریف، اهمیت و انواع
در فرآیند تجدیدنظرخواهی، لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی ابزاری کلیدی برای بیان موضع حقوقی و دلایل اعتراض یا دفاع است. ماهیت غیرحضوری بودن رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر، اهمیت این سند را دوچندان می کند.
لایحه تجدیدنظرخواهی چیست؟
لایحه تجدیدنظرخواهی یک سند رسمی و مکتوب حقوقی است که توسط یکی از طرفین دعوا (تجدیدنظرخواه یا تجدیدنظرخوانده) به دادگاه تجدیدنظر ارائه می شود. این سند شامل تشریح مختصر واقعه، بیان دلایل و مستندات حقوقی، و در نهایت، درخواست مشخصی از دادگاه است. هدف اصلی لایحه، تبیین دقیق مواضع حقوقی، استدلال برای نقض یا تأیید رأی بدوی، و ارائه هرگونه مستندات یا توضیحات تکمیلی است که می تواند بر تصمیم دادگاه تجدیدنظر تأثیرگذار باشد.
چرا لایحه اهمیت حیاتی دارد؟
لایحه دفاعیه در مرحله تجدیدنظر، اهمیت حیاتی دارد، زیرا فرصت اصلی و بعضاً تنها فرصت اصحاب دعوا برای بیان کامل دلایل و توجیهات خود به قضات دادگاه تجدیدنظر است. رسیدگی در دادگاه های تجدیدنظر عمدتاً به صورت غیرحضوری و صرفاً بر اساس مندرجات پرونده، دادخواست تجدیدنظر و لوایح تقدیمی صورت می گیرد. به همین دلیل، یک لایحه دقیق، مستدل و جامع می تواند:
- قضات را متقاعد کند: با ارائه استدلال های قوی و مستند به قوانین و مدارک، قضات را به صحت ادعای خود متقاعد سازد.
- مانع از تضییع حق شود: در صورت وجود ایرادات اساسی در رأی بدوی، لایحه می تواند مسیر احقاق حق را هموار کند.
- ابهامات را برطرف سازد: جزئیات پیچیده پرونده را به صورت واضح و شفاف برای قضات تبیین کند.
- مستندات را معرفی کند: فرصتی برای ارائه و توضیح مدارک جدید یا تأکید بر مدارک موجود در پرونده فراهم آورد.
لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی، به مثابه صدای شما در دادگاه تجدیدنظر است و فرصتی بی بدیل برای روشن کردن ابهامات و ارائه دلایل مستدل به قضات محسوب می شود. از این رو، تنظیم دقیق و حرفه ای آن، گامی اساسی در تضمین حقوق شماست.
انواع لایحه در مرحله تجدیدنظر
در مرحله تجدیدنظر، دو نوع اصلی لایحه وجود دارد که بسته به موقعیت حقوقی شما در پرونده، باید یکی از آن ها را تنظیم و تقدیم کنید:
- لایحه تجدیدنظرخواه: این لایحه توسط شخصی که از رأی دادگاه بدوی متضرر شده و به آن اعتراض دارد (تجدیدنظرخواه)، تقدیم می شود. در این لایحه، تجدیدنظرخواه باید به طور شفاف دلایل و جهات قانونی اعتراض خود را، با استناد به یکی از موارد ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی (که در ادامه به آن می پردازیم)، بیان کرده و درخواست نقض رأی بدوی و صدور رأی مقتضی را مطرح کند.
- لایحه دفاعیه تجدیدنظرخوانده: این لایحه در پاسخ به اعتراض تجدیدنظرخواه و توسط طرف مقابل دعوا (تجدیدنظرخوانده) تقدیم می شود. تجدیدنظرخوانده در این لایحه، تلاش می کند تا ادعاهای تجدیدنظرخواه را رد کرده و به دفاع از صحت و اعتبار رأی دادگاه بدوی بپردازد. وی با استناد به دلایل و مدارک موجود و تحلیل حقوقی، درخواست تأیید رأی بدوی و رد تجدیدنظرخواهی را از دادگاه تجدیدنظر دارد. این لایحه، فرصتی برای محکم کاری دفاع و جلوگیری از نقض رأیی است که به نفع وی صادر شده است.
جهات قانونی درخواست تجدیدنظر (فهرست دلایل موجه شما)
برای اینکه درخواست تجدیدنظرخواهی شما از سوی دادگاه تجدیدنظر مورد پذیرش قرار گیرد، باید بر اساس یکی از جهات قانونی مقرر در ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی باشد. استناد صحیح و مستدل به این جهات، اساس یک لایحه دفاعیه قوی را تشکیل می دهد. حتی اگر به یکی از این جهات استناد شده باشد، دادگاه تجدیدنظر به جهات دیگر نیز رسیدگی خواهد کرد.
ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت پنج جهت اصلی را برای درخواست تجدیدنظرخواهی برشمرده است که در ادامه به تشریح هر یک با مثال های کاربردی می پردازیم:
-
الف – ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه:
این جهت به مواردی اشاره دارد که مستندات و مدارکی که دادگاه بدوی بر اساس آن ها رأی صادر کرده است، از اعتبار قانونی ساقط باشند. برای مثال، اگر در جریان رسیدگی مشخص شود که سندی که مبنای حکم بوده، جعلی است یا شهادت شهودی که دادگاه به آن استناد کرده، کذب بوده است. تجدیدنظرخواه می تواند با ارائه دلایل و مدارک جدید (مانند نظریه کارشناس خط در مورد سند جعلی یا حکم محکومیت شهود به شهادت کذب)، عدم اعتبار مستندات را اثبات کند.
-
ب – ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود:
گاهی اوقات شهادتی که در دادگاه بدوی مورد استناد قرار گرفته، به دلیل عدم رعایت شرایط قانونی شهود، فاقد اعتبار است. برای مثال، اگر شهود اهلیت لازم برای شهادت را نداشته اند (مانند صغر سن یا جنون)، یا اینکه دارای نفع در دعوا بوده اند که این امر در زمان رسیدگی بدوی مورد توجه قرار نگرفته است. تجدیدنظرخواه می تواند با اثبات فقدان این شرایط (مثلاً با ارائه سند هویتی که نشان دهنده صغر سن شاهد در زمان شهادت است)، درخواست نقض رأی را مطرح کند.
-
ج – ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی:
این جهت زمانی مطرح می شود که تجدیدنظرخواه معتقد است دادگاه بدوی به یکی از دلایل یا مستندات مهمی که وی ارائه کرده بود (مانند اسناد، اقرارنامه، نظریه کارشناسی یا لوایح دفاعیه) به طور کامل توجه نکرده و یا آن را نادیده گرفته است. در این حالت، تجدیدنظرخواه باید به صراحت مشخص کند که کدام دلیل نادیده گرفته شده و چگونه می توانست بر نتیجه پرونده تأثیر بگذارد. مثلاً اگر خواهان در دعوای مطالبه وجه، قرارداد کتبی را ارائه کرده و دادگاه بدون دلیل موجهی به آن بی اعتنایی کرده باشد.
-
د – ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رأی:
این جهت شامل مواردی است که رأی توسط قاضی یا دادگاهی صادر شده که صلاحیت رسیدگی به پرونده را نداشته است. صلاحیت می تواند ذاتی (مثلاً دادگاه عمومی به پرونده ای رسیدگی کرده که در صلاحیت دادگاه خانواده بوده) یا محلی (دادگاهی در یک شهر به پرونده ای رسیدگی کرده که صلاحیت رسیدگی آن در شهر دیگری بوده) باشد. این ایراد می تواند در هر مرحله ای از دادرسی مطرح شود و حتی اگر طرفین به آن استناد نکرده باشند، دادگاه تجدیدنظر مکلف به بررسی آن است.
-
هـ – ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و یا مقررات قانونی:
این جهت گسترده ترین دلیل برای تجدیدنظرخواهی است و به مواردی اشاره دارد که رأی دادگاه بدوی با مواد صریح قانون یا اصول مسلم شرعی در تضاد باشد. برای مثال، اگر دادگاه بدوی در یک دعوای ملکی، حکمی صادر کند که مغایر با نص یکی از مواد قانون مدنی یا قانون ثبت باشد، یا اینکه رأی صادره مخالف با اصول فقهی مسلمی نظیر قاعده لاضرر باشد. تجدیدنظرخواه باید به طور دقیق ماده قانونی یا اصل شرعی مورد نقض را مشخص کرده و چگونگی مخالفت رأی با آن را توضیح دهد.
نکات مهم تبصره ماده ۳۴۸: تبصره این ماده یک نکته بسیار حائز اهمیت را بیان می کند: اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد، در صورت وجود جهات دیگر، مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید. این بدان معناست که حتی اگر شما فقط به یک دلیل خاص برای تجدیدنظرخواهی اشاره کرده باشید، دادگاه تجدیدنظر موظف است تمامی جهات قانونی احتمالی دیگر را نیز بررسی کند تا اطمینان حاصل شود که رأی صادره از هر نظر صحیح و قانونی است. این تبصره به تقویت نقش نظارتی دادگاه تجدیدنظر کمک می کند.
مراحل و نحوه تنظیم لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی (گام به گام و حرفه ای)
تنظیم یک لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی قوی و مؤثر، نیازمند دقت، دانش حقوقی و رعایت اصول نگارشی است. هر بخش از لایحه باید به گونه ای تنظیم شود که اطلاعات لازم را به قضات ارائه داده و استدلال شما را تقویت کند. در ادامه، مراحل گام به گام نگارش این سند مهم را تشریح می کنیم.
اطلاعات ضروری در ابتدای لایحه
بخش ابتدایی لایحه، اطلاعات شناسایی پرونده و طرفین دعوا را شامل می شود. این اطلاعات باید به دقت و بدون نقص درج شوند:
- مخاطب لایحه: ریاست و مستشاران محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] (مثلاً استان تهران).
- عنوان لایحه: به وضوح مشخص کنید که لایحه شما از چه نوعی است. مانند: لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی (اگر شما معترض هستید) یا لایحه در پاسخ به تجدیدنظرخواهی (اگر شما طرف مقابل هستید).
- مشخصات کامل تجدیدنظرخواه/تجدیدنظرخوانده: نام، نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی، آدرس دقیق (مطابق با سامانه ثنا).
- مشخصات وکیل: در صورت وجود وکیل، مشخصات کامل وی (شامل شماره پروانه و کانون وکلا) نیز باید درج شود.
- مشخصات طرف مقابل: (تجدیدنظرخوانده/تجدیدنظرخواه) نام، نام خانوادگی، نام پدر، آدرس (در صورت اطلاع).
- شماره پرونده بدوی و تجدیدنظر: شماره کلاسه پرونده بدوی و در صورت ابلاغ، شماره پرونده تجدیدنظر.
- شماره و تاریخ دادنامه مورد اعتراض: دقیقاً شماره دادنامه صادر شده از دادگاه بدوی و تاریخ صدور آن.
- تاریخ ابلاغ دادنامه: تاریخ دقیق ابلاغ رأی بدوی به شما. این تاریخ برای محاسبه مهلت قانونی تجدیدنظرخواهی حیاتی است.
بدنه اصلی لایحه
بدنه اصلی لایحه، قلب دفاعیات شماست و باید با ساختاری منطقی و استدلالی قوی تنظیم شود:
مقدمه لایحه
با سلام و احترام آغاز شده و سپس به بیان موضوع لایحه و تاریخ ابلاغ دادنامه مورد اعتراض می پردازد. این بخش باید کوتاه و گویا باشد و به سرعت به اصل مطلب اشاره کند.
شرح ماوقع (خلاصه پرونده)
در این قسمت، به طور مختصر و مفید، وقایع اصلی منجر به صدور رأی بدوی را شرح دهید. از حاشیه پردازی پرهیز کنید و تنها به نکات کلیدی و مرتبط با موضوع دعوا بپردازید. این بخش به قضات کمک می کند تا درک سریع و صحیحی از پیشینه پرونده پیدا کنند.
دلایل نقض رأی بدوی (برای تجدیدنظرخواه)
اگر شما تجدیدنظرخواه هستید، این بخش مهم ترین قسمت لایحه شماست. باید به یکی یا چند مورد از جهات قانونی ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی (که پیش تر به آن اشاره شد) استناد کنید و به صورت دقیق و مستند، ایرادات رأی بدوی را تحلیل نمایید. هر ادعایی باید با دلایل و مستندات موجود در پرونده یا مدارک جدید (در صورت امکان و توجیه قانونی) همراه باشد. توضیح نقش اقرار، شهادت، سوگند یا کارشناسی در این بخش می تواند به تقویت استدلال شما کمک کند.
دلایل دفاع در مقابل تجدیدنظرخواهی (برای تجدیدنظرخوانده)
اگر شما تجدیدنظرخوانده هستید، وظیفه شما در این بخش، رد ادعاهای تجدیدنظرخواه به صورت مستدل و منطقی است. به طور همزمان، باید صحت رأی بدوی را تأیید کرده و به دلایل و مدارک خود که منجر به صدور آن رأی شده، استناد کنید. همچنین، می توانید به دلایلی نظیر خارج از مهلت بودن تجدیدنظرخواهی یا اسقاط حق تجدیدنظرخواهی توسط طرف مقابل اشاره کنید.
درخواست پایانی از دادگاه
در این قسمت، به صورت واضح و صریح، درخواست خود را از دادگاه تجدیدنظر مطرح کنید. برای تجدیدنظرخواه: تقاضای نقض رأی بدوی و صدور رأی مقتضی بر [مورد درخواست شما]. برای تجدیدنظرخوانده: تقاضای تأیید رأی بدوی و رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه.
منضمات لایحه
فهرست تمامی مدارک و مستنداتی که به لایحه خود پیوست می کنید را در این بخش بیاورید. این موارد می توانند شامل دادنامه بدوی، مدارک جدید، وکالتنامه (در صورت وجود وکیل)، استشهادیه، نظریه کارشناسی و … باشند. اطمینان حاصل کنید که تمامی منضمات فهرست شده، به لایحه پیوست شده اند و در صورت لزوم، تصویر مصدق آن ها نیز ارائه شده است.
نکات کلیدی در نگارش لایحه مؤثر
برای اینکه لایحه شما اثربخشی لازم را داشته باشد، رعایت نکات زیر ضروری است:
- رعایت ادب و احترام: لحن لایحه باید کاملاً محترمانه و حرفه ای باشد.
- ایجاز، وضوح و بلاغت: از نگارش جملات طولانی و پیچیده پرهیز کنید. مطالب را به صورت موجز، واضح و رسا بیان کنید.
- استناد دقیق به مواد قانونی و دلایل: هر ادعا و استدلالی باید با ذکر ماده قانونی مربوطه و استناد به دلایل و مدارک پشتیبانی شود.
- پرهیز از حاشیه پردازی و تکرار: تنها به نکات مرتبط با موضوع بپردازید و از تکرار مکررات خودداری کنید.
- خوانایی و ساختاربندی مناسب: با استفاده از پاراگراف بندی، زیرعنوان ها و حتی بولت پوینت ها (در صورت لزوم)، لایحه را خوانا و دارای ساختاری منطقی کنید.
چک لیست نگارش لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی
برای اطمینان از کامل بودن و صحت لایحه خود، می توانید از این چک لیست استفاده کنید:
- عنوان لایحه (تجدیدنظرخواهی یا پاسخ به آن) به وضوح مشخص شده است؟
- مشخصات کامل طرفین و وکیل (در صورت وجود) درج شده است؟
- شماره پرونده بدوی و تجدیدنظر و شماره و تاریخ دادنامه بدوی ذکر شده است؟
- تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی قید شده است؟
- شرح ماوقع (خلاصه پرونده) به صورت مختصر و گویا ارائه شده است؟
- جهات قانونی تجدیدنظرخواهی (ماده ۳۴۸ ق.آ.د.م) به صورت مستدل بیان شده است؟
- هر ادعا با دلایل و مستندات موجود در پرونده پشتیبانی شده است؟
- در صورت ارائه مدارک جدید، توجیه قانونی آن ذکر شده است؟
- درخواست پایانی از دادگاه (نقض یا تأیید رأی) به صراحت بیان شده است؟
- تمامی منضمات در فهرست لایحه ذکر شده و به آن پیوست شده اند؟
- لایحه عاری از غلط املایی و نگارشی است؟
- لحن لایحه محترمانه و تخصصی است؟
مراحل ثبت و ارسال لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی
پس از تنظیم و آماده سازی لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی، نوبت به ثبت و ارسال آن به مرجع قضایی می رسد. رعایت دقیق مهلت های قانونی و فرآیند اداری، از اهمیت بالایی برخوردار است تا درخواست شما مورد پذیرش قرار گیرد.
مهلت قانونی
بر اساس ماده ۳۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی، مهلت درخواست تجدیدنظرخواهی برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است. محاسبه دقیق این مهلت ها بسیار مهم است، زیرا تقدیم لایحه خارج از مهلت قانونی می تواند منجر به رد تجدیدنظرخواهی شود. روز ابلاغ و روز اقدام جزو مهلت محاسبه نمی شوند.
نحوه تقدیم
دادخواست تجدیدنظرخواهی و لایحه دفاعیه مربوط به آن، باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی تقدیم شود. این دفاتر، واسطه ای میان مردم و قوه قضائیه هستند و مسئولیت ثبت، اسکن و ارسال الکترونیکی مدارک به دادگاه های مربوطه را بر عهده دارند.
مدارک لازم برای ثبت
برای ثبت دادخواست تجدیدنظرخواهی و لایحه مربوطه، معمولاً مدارک زیر مورد نیاز است:
- اصل و کپی مدارک هویتی (کارت ملی، شناسنامه) تجدیدنظرخواه/تجدیدنظرخوانده.
- کارت ثنا (برای ورود به سامانه خدمات الکترونیک قضایی).
- اصل و کپی دادنامه بدوی مورد اعتراض.
- اصل و کپی مدارک و منضمات مورد استناد در لایحه (مانند اسناد، اقرارنامه، نظریه کارشناسی و غیره).
- وکالتنامه وکیل (در صورت حضور وکیل).
- فایل ورد (Word) دادخواست تجدیدنظرخواهی و لایحه دفاعیه.
هزینه های دادرسی
ثبت دادخواست تجدیدنظرخواهی مستلزم پرداخت هزینه های دادرسی است که بر اساس تعرفه های جاری قوه قضائیه تعیین می شود. این هزینه ها در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی دریافت شده و فیش پرداخت به پرونده ضمیمه می گردد. عدم پرداخت یا ناقص پرداخت کردن هزینه ها، می تواند منجر به صدور اخطار رفع نقص و در نهایت، رد دادخواست شود.
پیگیری وضعیت
پس از ثبت دادخواست و لایحه از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، می توانید وضعیت پرونده خود را با استفاده از کد ملی و رمز شخصی سامانه ثنا، به صورت آنلاین پیگیری کنید. این سامانه به شما امکان می دهد تا از مراحل مختلف رسیدگی، از جمله ارجاع پرونده به شعبه تجدیدنظر، تبادل لوایح و زمان صدور رأی، مطلع شوید.
تبادل لوایح در مرحله تجدیدنظر (پاسخگویی به اعتراضات)
تبادل لوایح یکی از مراحل مهم و اساسی در فرآیند تجدیدنظرخواهی است که به طرفین دعوا فرصت می دهد تا در برابر اعتراضات و دفاعیات یکدیگر، موضع گیری و پاسخ دهی کنند. این مرحله، به ویژه در رسیدگی های غیرحضوری دادگاه تجدیدنظر، نقش کلیدی در روشن شدن ابعاد مختلف پرونده ایفا می کند.
مفهوم تبادل لوایح
پس از تقدیم دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی توسط تجدیدنظرخواه به دادگاه بدوی، یک نسخه از این اسناد به همراه منضمات آن، توسط دادگاه بدوی به طرف مقابل یعنی تجدیدنظرخوانده ابلاغ می شود. این ابلاغ به این منظور صورت می گیرد که تجدیدنظرخوانده فرصت داشته باشد در مهلت قانونی، نسبت به اعتراضات مطرح شده، پاسخ داده و دفاعیات خود را در قالب یک لایحه دفاعیه (لایحه در پاسخ به تجدیدنظرخواهی) به دادگاه ارائه دهد. به این فرآیند، تبادل لوایح گفته می شود.
اهمیت پاسخگویی
پاسخگویی به لایحه تجدیدنظرخواهی، برای تجدیدنظرخوانده از اهمیت بالایی برخوردار است. عدم پاسخگویی یا پاسخ ناقص، می تواند منجر به تضییع حقوق وی شود، زیرا:
- تصمیم دادگاه بر اساس مدارک موجود: دادگاه تجدیدنظر بر اساس کلیه مدارک و لوایح موجود در پرونده تصمیم گیری می کند. اگر تجدیدنظرخوانده دفاعی ارائه نکند، تنها ادعاها و مستندات تجدیدنظرخواه مورد بررسی قرار می گیرد.
- تأیید ضمنی ادعاها: عدم پاسخگویی ممکن است به نوعی تأیید ضمنی ادعاهای تجدیدنظرخواه تلقی شود.
مهلت پاسخگویی
معمولاً مهلت پاسخگویی به لایحه تجدیدنظرخواهی برای تجدیدنظرخوانده، ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ است. البته، روز ابلاغ و روز اقدام جزء این مدت محاسبه نمی شوند، بنابراین عملاً این مهلت کمی بیشتر خواهد بود. رعایت این مهلت قانونی ضروری است و در صورت انقضای آن، ممکن است لایحه دفاعیه تجدیدنظرخوانده مورد پذیرش قرار نگیرد.
عدم پاسخگویی (چه اتفاقی می افتد؟)
اگر تجدیدنظرخوانده در مهلت مقرر اقدام به تقدیم لایحه دفاعیه نکند، دادگاه بدوی پرونده را به همراه تمامی مندرجات موجود (شامل دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواه) به دادگاه تجدیدنظر ارسال می کند. در این صورت، دادگاه تجدیدنظر صرفاً بر اساس مدارک و دفاعیات ارائه شده توسط تجدیدنظرخواه و مندرجات پرونده بدوی، اقدام به صدور رأی خواهد کرد. این وضعیت می تواند به ضرر تجدیدنظرخوانده تمام شود، زیرا فرصت دفاع از خود را از دست داده است.
بعد از تبادل لوایح چه می شود؟
پس از اتمام مهلت تبادل لوایح (چه تجدیدنظرخوانده لایحه داده باشد و چه نداده باشد)، مدیر دفتر دادگاه بدوی پرونده را با کلیه ضمائم (دادخواست تجدیدنظر، لایحه تجدیدنظرخواه، لایحه پاسخ تجدیدنظرخوانده و سایر مدارک) به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال می کند. دادگاه تجدیدنظر پس از وصول پرونده، آن را به یکی از شعب خود ارجاع می دهد تا مورد رسیدگی قرار گیرد. رسیدگی معمولاً غیرحضوری است، مگر اینکه دادگاه به تشخیص خود حضور طرفین یا وکلای آن ها را ضروری بداند.
هزینه تبادل لوایح
نکته مهم این است که تجدیدنظرخوانده برای تقدیم لایحه دفاعیه خود در پاسخ به تجدیدنظرخواهی، نیازی به پرداخت هزینه دادرسی جدید ندارد. هزینه ای که وی پرداخت می کند، صرفاً بابت ثبت لایحه در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و ارسال آن است که مبلغ اندکی است و با هزینه دادرسی تجدیدنظرخواهی متفاوت است.
نمونه لایحه دفاعیه تجدید نظر حقوقی (با قابلیت دانلود)
در این بخش، چهار نمونه کاربردی از لوایح دفاعیه تجدیدنظر حقوقی، شامل لایحه تجدیدنظرخواهی و لایحه دفاعیه تجدیدنظرخوانده، ارائه می شود. این نمونه ها به شما کمک می کنند تا با ساختار و نحوه نگارش لوایح در شرایط مختلف آشنا شوید و بتوانید با الهام از آن ها، لایحه خود را تنظیم کنید. این نمونه ها عموماً در قالب فایل های Word قابل دانلود هستند تا امکان ویرایش و استفاده مستقیم از آن ها فراهم باشد.
نمونه ۱: لایحه تجدیدنظرخواهی خواهان (نقض رأی بدوی در دعوای تعهد به تنظیم سند)
در این سناریو، دادگاه بدوی حکم به رد دعوای خواهان (تجدیدنظرخواه) مبنی بر الزام به تنظیم سند رسمی را صادر کرده است. تجدیدنظرخواه با استناد به اشتباه در استنباط قضایی و عدم توجه به اقرار ضمنی خوانده، تقاضای نقض رأی بدوی را دارد. این لایحه نشان می دهد که چگونه می توان با تحلیل حقوقی و استناد به شواهد، رأی صادره را به چالش کشید.
ریاست و مستشاران محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]
موضوع: لایحه تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
با سلام و احترام،
اینجانب [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه]، فرزند [نام پدر]، به کد ملی [کد ملی] و آدرس [آدرس کامل]، تجدیدنظرخواه پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده تجدیدنظر]، به وکالت از [نام موکل در صورت وجود وکیل]، در راستای اعتراض به دادنامه شماره [شماره دادنامه] مورخ [تاریخ دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان] که در تاریخ [تاریخ ابلاغ] به اینجانب ابلاغ گردیده است، ضمن تقدیم این لایحه، مراتب اعتراض خود را به شرح ذیل معروض می دارم و تقاضای نقض رأی بدوی را دارم.
شرح ماوقع:
اینجانب به موجب مبایعه نامه عادی مورخ [تاریخ مبایعه نامه]، یک دستگاه آپارتمان [آدرس دقیق ملک] را از آقای/خانم [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخوانده] به مبلغ [مبلغ معامله] خریداری نمودم و تمامی ثمن معامله را پرداخت کرده ام. به موجب بند [شماره بند] مبایعه نامه، فروشنده متعهد به حضور در دفترخانه و تنظیم سند رسمی انتقال در تاریخ [تاریخ تعهد] گردیده بود. علی رغم ایفای تعهدات از سوی اینجانب، تجدیدنظرخوانده از انجام تعهد خود استنکاف ورزید که به همین دلیل، دعوایی با خواسته الزام به تنظیم سند رسمی در دادگاه بدوی مطرح گردید. متاسفانه، دادگاه محترم بدوی طی دادنامه مورد اعتراض، حکم به رد دعوای اینجانب صادر نموده اند.
دلایل نقض رأی بدوی:
دادنامه صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان] به دلایل ذیل و با استناد به بند «ج» و «هـ» از ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی، مخدوش و قابل نقض می باشد:
- عدم توجه قاضی به اقرار ضمنی: در جلسه رسیدگی مورخ [تاریخ جلسه] در دادگاه بدوی، تجدیدنظرخوانده (خوانده دعوای بدوی) اظهار داشته اند که من منزل را به ایشان فروخته ام اما چون [دلیل واهی عدم تنظیم سند را ذکر کنید، مثلاً قیمت افزایش یافته]، قادر به تنظیم سند نیستم. این اظهارات، به وضوح حکایت از اقرار ضمنی به وقوع عقد بیع و تعهد به تنظیم سند دارد. متأسفانه دادگاه محترم بدوی به این اقرار صریح و ضمنی، که خود سیدالادلّه است، توجه کافی ننموده اند و این امر منجر به صدور رأی مخالف با واقع و موازین شرعی و قانونی گردیده است.
- مخالف بودن رأی با موازین شرعی و قانونی: رأی صادره، با اصل لزوم قراردادها (ماده ۱۰ و ۲۱۹ قانون مدنی) و قاعده فقهی اوفوا بالعقود در تعارض است. زمانی که ارکان عقد بیع به درستی محقق شده و ثمن پرداخت گردیده است، الزام فروشنده به ایفای تعهد و تنظیم سند رسمی، از بدیهیات حقوقی و شرعی است. رد دعوای خواهان در چنین شرایطی، بدون توجه به اصول مذکور و صرفاً با استناد به [استناد دادگاه بدوی که به نظر شما اشتباه است]، خلاف موازین قانونی و شرعی می باشد.
- اشتباه در استنباط قضایی: دادگاه محترم بدوی، دلیل اصلی رد دعوا را [دلیل دادگاه بدوی را ذکر کنید] عنوان نموده اند. حال آنکه، [پاسخ حقوقی به دلیل دادگاه بدوی را ارائه دهید، مثلاً: این دلیل با توجه به وجود مبایعه نامه کتبی و شهادت شهود مبنی بر پرداخت ثمن، فاقد وجاهت قانونی است]. این استنباط قضایی، با واقعیت های موجود در پرونده و اسناد و مدارک ابرازی مطابقت ندارد.
درخواست پایانی:
با عنایت به مراتب فوق و مستنداً به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی، از آن مقام محترم تقاضای نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان] و صدور حکم بر محکومیت تجدیدنظرخوانده به الزام به تنظیم سند رسمی انتقال ملک موصوف، مورد استدعاست.
با تجدید احترام،
[نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه/وکیل]
[امضا]
(دانلود فایل Word)
نمونه ۲: لایحه دفاعیه تجدیدنظرخوانده (پاسخ به تجدیدنظرخواهی در دعوای مطالبه وجه و غبن)
در این سناریو، تجدیدنظرخواه مدعی غبن در یک مزایده است و خواهان دعوای بدوی (تجدیدنظرخوانده) در مقابل این اعتراض، با استناد به اسقاط کافه خیارات و عدم فوریت در اعمال خیار غبن، تقاضای تأیید رأی بدوی را دارد. این لایحه بر دفاع از صحت مزایده و قرارداد متعاقب آن تمرکز دارد.
ریاست و مستشاران محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]
موضوع: لایحه دفاعیه در پاسخ به تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
با سلام و احترام،
اینجانب [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخوانده]، فرزند [نام پدر]، به کد ملی [کد ملی] و آدرس [آدرس کامل]، تجدیدنظرخوانده پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده تجدیدنظر]، به وکالت از [نام موکل در صورت وجود وکیل]، در پاسخ به لایحه تجدیدنظرخواهی تقدیمی توسط آقای/خانم [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه] که در تاریخ [تاریخ ابلاغ] به اینجانب ابلاغ گردیده است، ضمن تشریح دفاعیات، مراتب ذیل را جهت استحضار آن مقام عالی معروض می دارم و تقاضای تأیید دادنامه بدوی را دارم.
شرح مختصر پرونده:
تجدیدنظرخواه در دادگاه بدوی دعوایی مبنی بر [خواسته دعوا را ذکر کنید، مثلاً فسخ قرارداد به دلیل غبن] مطرح نمودند. دادگاه محترم بدوی با بررسی دقیق مدارک و استدلالات طرفین، طی دادنامه شماره [شماره دادنامه] مورخ [تاریخ دادنامه]، حکم به رد دعوای ایشان صادر کردند. اکنون تجدیدنظرخواه نسبت به این رأی اعتراض کرده اند و مدعی غبن در معامله مزایده ای مورخ [تاریخ مزایده] هستند.
دلایل دفاع در مقابل تجدیدنظرخواهی:
ادعای تجدیدنظرخواه مبنی بر وجود غبن و فسخ معامله مزایده ای، فاقد وجاهت قانونی بوده و دلایل ذیل مؤید صحت رأی دادگاه بدوی و لزوم تأیید آن است:
- عدم امکان طرح دعوای غبن در معاملات مزایده ای: فلسفه اصلی مزایده، واگذاری مال به بالاترین قیمت پیشنهادی است و این فرآیند بر مبنای رقابت آزاد و شفاف صورت می گیرد. بنابراین، قیمت نهایی در مزایده، قیمت واقعی و بازار تلقی شده و ادعای غبن در معاملات ناشی از مزایده به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. تجدیدنظرخواه در فضایی رقابتی و با علم به ارزش تقریبی مورد معامله، خود اقدام به پیشنهاد قیمت بالاتر نموده است.
- اسقاط کافه خیارات: بر اساس مبایعه نامه منعقده پس از مزایده مورخ [تاریخ مبایعه نامه] که میان طرفین تنظیم شده، صراحتاً کلیه خیارات، از جمله خیار غبن فاحش و افحش، از طرفین سلب و ساقط گردیده است. این اسقاط، کاملاً آگاهانه و با توافق طرفین صورت گرفته و مطابق ماده ۲۱۹ قانون مدنی، عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشند، بین متعاملین و قائم مقام آن ها لازم الاتباع است… بنابراین، حق فسخ به دلیل غبن، از تجدیدنظرخواه سلب شده است. دادنامه بدوی نیز با توجه به این بند، رأی صحیح صادر نموده است.
- عدم فوریت در اعمال خیار غبن: حتی اگر به فرض محال، حق خیار غبن برای تجدیدنظرخواه وجود داشت، اعمال این حق مستلزم فوریت است. تجدیدنظرخواه ادعا می کند که در تاریخ [تاریخ ادعایی فسخ] از غبن مطلع شده و معامله را فسخ کرده است. حال آنکه، مزایده در تاریخ [تاریخ مزایده] برگزار شده و مبایعه نامه نیز در تاریخ [تاریخ مبایعه نامه] منعقد گردیده است. فاصله زمانی طولانی بین تاریخ مزایده و ادعای فسخ، به وضوح نشان دهنده عدم رعایت شرط فوریت است. علاوه بر این، هیچ اظهارنامه رسمی یا اقدام حقوقی دیگری مبنی بر فسخ معامله در مهلت قانونی و فوریت، از سوی تجدیدنظرخواه به اینجانب ابلاغ نشده است.
- اعتبار نظریه کارشناسی: قیمت مورد مزایده، پیش از برگزاری توسط [تعداد] نفر کارشناس رسمی دادگستری تعیین و به عنوان قیمت پایه اعلام شده است. ادعای تجدیدنظرخواه مبنی بر غیرواقعی بودن قیمت، بدون ارائه هیچ مستند قانونی یا نظریه کارشناسی معتبر جدید، مردود است.
درخواست پایانی:
با عنایت به مراتب فوق و مستنداً به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی، از آن مقام محترم تقاضای رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه محترم و تأیید دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]، مورد استدعاست.
با تجدید احترام،
[نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخوانده/وکیل]
[امضا]
(دانلود فایل Word)
نمونه ۳: لایحه دفاعیه تجدیدنظرخوانده (پاسخ به تجدیدنظرخواهی با تاکید بر قوه قاهره و عدم ایفای تعهد توسط تجدیدنظرخواه)
در این سناریو، تجدیدنظرخواه به دلیل عدم تنظیم سند رسمی اعتراض کرده، اما تجدیدنظرخوانده با استناد به عدم ایفای تعهدات اولیه خود توسط تجدیدنظرخواه و نیز قرار گرفتن ملک در طرح شهرداری (قوه قاهره)، دفاع می کند. این لایحه بر مسئولیت متقابل و موانع خارج از اراده تمرکز دارد.
ریاست و مستشاران محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]
موضوع: لایحه دفاعیه در پاسخ به تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
با سلام و احترام،
اینجانب [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخوانده]، فرزند [نام پدر]، به کد ملی [کد ملی] و آدرس [آدرس کامل]، تجدیدنظرخوانده پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده تجدیدنظر]، در پاسخ به لایحه تجدیدنظرخواهی تقدیمی توسط آقای/خانم [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه] که در تاریخ [تاریخ ابلاغ] به اینجانب ابلاغ گردیده است، ضمن تشریح دفاعیات، مراتب ذیل را جهت استحضار آن مقام عالی معروض می دارم و تقاضای تأیید دادنامه بدوی را دارم.
شرح مختصر پرونده:
تجدیدنظرخواه (خواهان بدوی) مدعی عدم ایفای تعهد اینجانب مبنی بر تنظیم سند رسمی ملک [آدرس ملک] بوده و خواستار محکومیت اینجانب به این امر شده است. دادگاه محترم بدوی پس از بررسی، حکم به رد دعوای خواهان صادر نموده اند. تجدیدنظرخواه اکنون با اعتراض به این رأی، خواستار نقض آن شده است.
دلایل دفاع در مقابل تجدیدنظرخواهی:
اعتراض تجدیدنظرخواه به دادنامه بدوی فاقد توجیه حقوقی است، زیرا دلایل ذیل مؤید صحت رأی صادره و عدم مسئولیت اینجانب در عدم تنظیم سند رسمی است:
-
نقض تعهدات اولیه توسط تجدیدنظرخواه:
بر اساس قرارداد [نوع قرارداد، مثلاً پیش فروش] مورخ [تاریخ قرارداد]، تجدیدنظرخواه متعهد به پرداخت اقساط وام مسکن تعلق گرفته به ملک بود. متاسفانه، ایشان به هیچ یک از تعهدات خود در پرداخت اقساط عمل نکرده و این امر منجر به [مورد ایجاد شده، مثلاً توقیف سند ملک توسط بانک] گردید. اینجانب ناچار شدم در تاریخ [تاریخ پرداخت] اقدام به پرداخت تمامی اقساط و تسویه وام نمایم تا سند ملک از رهن خارج شود. عدم ایفای تعهدات مالی توسط تجدیدنظرخواه، خود عامل اصلی در بروز تأخیرات و مشکلات در فرآیند تنظیم سند رسمی بوده است.
-
وجود قوه قاهره (مانع قهری) در تنظیم سند:
پس از تسویه وام و آزاد شدن سند از رهن بانک، در مراجعه به شهرداری و ادارات مربوطه مشخص گردید که ملک مورد نظر در طرح عمرانی شهرداری قرار گرفته است. به دلیل عدم صدور پایان کار و صورت مجلس تفکیکی به علت قرار گرفتن ملک در طرح، امکان تنظیم سند رسمی انتقال مقدور نمی باشد. این وضعیت، ناشی از قوه قاهره بوده و خارج از اراده و قدرت اینجانب است. مطابق اصول حقوقی، در صورت وجود قوه قاهره، متعهد از انجام تعهد بری الذمه می گردد.
-
استعلامات و مدارک مؤید وضعیت ملک:
دادگاه محترم بدوی، با اخذ استعلام رسمی از شهرداری، به وضوح احراز نموده اند که ملک در طرح قرار دارد و امکان صدور پایان کار و تفکیک برای آن وجود ندارد. این مستندات رسمی، دلیل قاطع بر وجود مانع قهری در تنظیم سند رسمی است و نشان می دهد که عدم تنظیم سند، ناشی از تخلف اینجانب نیست، بلکه به دلایل خارج از اختیار بنده است.
-
انجام تعهدات از سوی تجدیدنظرخوانده:
اینجانب در تمام مراحل قرارداد، متعهد به اجرای تعهدات خود بوده ام و بارها از تجدیدنظرخواه درخواست نمودم که نسبت به پرداخت اقساط وام اقدام نمایند تا امکان آزادسازی سند و تنظیم سند رسمی فراهم آید. استنکاف ایشان از انجام تعهدات خود، دلیل اصلی بروز مشکلات فعلی است.
درخواست پایانی:
با عنایت به مراتب فوق و مستنداً به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی، از آن مقام محترم تقاضای رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه محترم و تأیید دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]، مورد استدعاست.
با تجدید احترام،
[نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخوانده/وکیل]
[امضا]
(دانلود فایل Word)
نمونه ۴: لایحه دفاعیه تجدیدنظرخوانده (پاسخ به تجدیدنظرخواهی در پرونده مطالبات با تاکید بر خارج از مهلت بودن اعتراض)
در این سناریو، تجدیدنظرخوانده علاوه بر بی اساس بودن ادعاهای تجدیدنظرخواه، بر خارج از مهلت بودن تجدیدنظرخواهی نیز تأکید می کند. این لایحه نمونه ای از دفاع مبتنی بر ایرادات شکلی و ماهوی است.
ریاست و مستشاران محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]
موضوع: لایحه دفاعیه در پاسخ به تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
با سلام و احترام،
اینجانب [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخوانده]، فرزند [نام پدر]، به کد ملی [کد ملی] و آدرس [آدرس کامل]، تجدیدنظرخوانده پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده تجدیدنظر]، به وکالت از [نام موکل در صورت وجود وکیل]، در پاسخ به لایحه تجدیدنظرخواهی تقدیمی توسط آقای/خانم [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه] که در تاریخ [تاریخ ابلاغ] به اینجانب ابلاغ گردیده است، ضمن تشریح دفاعیات، مراتب ذیل را جهت استحضار آن مقام عالی معروض می دارم و تقاضای تأیید دادنامه بدوی را دارم.
شرح مختصر پرونده:
تجدیدنظرخواه در دادگاه بدوی دعوایی مبنی بر مطالبه [نوع خواسته، مثلاً وجه] مطرح نمودند. دادگاه محترم بدوی با بررسی مدارک و دفاعیات، طی دادنامه شماره [شماره دادنامه] مورخ [تاریخ دادنامه]، حکم به رد دعوای خواهان صادر کردند. اکنون تجدیدنظرخواه نسبت به این رأی اعتراض کرده اند و خواستار نقض آن شده اند.
دلایل دفاع در مقابل تجدیدنظرخواهی:
اعتراض تجدیدنظرخواه به دادنامه بدوی به دلایل ذیل فاقد وجاهت قانونی بوده و مؤید صحت رأی صادره و لزوم تأیید آن است:
-
خارج از مهلت بودن تجدیدنظرخواهی:
دادنامه شماره [شماره دادنامه] در تاریخ [تاریخ صدور دادنامه] صادر و در تاریخ [تاریخ ابلاغ دادنامه] به تجدیدنظرخواه ابلاغ گردیده است. مهلت قانونی تجدیدنظرخواهی برای اشخاص مقیم ایران، وفق ماده ۳۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی، بیست روز از تاریخ ابلاغ است. با احتساب این مهلت، آخرین روز برای تقدیم دادخواست تجدیدنظرخواهی، [تاریخ پایان مهلت] بوده است. حال آنکه، تجدیدنظرخواه در تاریخ [تاریخ تقدیم دادخواست تجدیدنظرخواهی] اقدام به تقدیم دادخواست نموده اند که به وضوح خارج از مهلت قانونی مقرر می باشد. لذا، مستنداً به تبصره ۲ ماده ۳۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی، تقاضای صدور قرار رد تجدیدنظرخواهی مورد استدعاست.
-
بی اساس بودن ادعاهای تجدیدنظرخواه:
حتی با فرض محال پذیرش تجدیدنظرخواهی، ادعاهای مطرح شده توسط تجدیدنظرخواه از نظر ماهوی نیز فاقد اعتبار است. تجدیدنظرخواه مدعی [ادعای تجدیدنظرخواه را ذکر کنید، مثلاً طلب از اینجانب] هستند، حال آنکه:
- عدم ارائه مدارک و مستندات: تجدیدنظرخواه در هیچ یک از مراحل رسیدگی بدوی، مدارک و مستندات قانع کننده ای مبنی بر اثبات ادعای خود ارائه ننموده اند. صرف ادعا بدون دلیل، نمی تواند مبنای صدور حکم باشد.
- سوابق پرونده های قبلی: [در صورت وجود سابقه، اشاره کنید. مثلاً: ایشان در گذشته مرتکب اعمال مجرمانه ای از جمله جعل اسناد و سوءاستفاده از وجوه مشتریان شده اند و در پرونده کلاسه [شماره کلاسه کیفری] به اتهام [جرم] محکوم شده اند که این سوابق در نظریه کارشناسی پیوست پرونده بدوی نیز منعکس است.] این سوابق نشان می دهد که ادعاهای ایشان قابل اتکا نیست.
- اعتبار نظریه کارشناسی: در این پرونده، نظریه کارشناسی [شماره و تاریخ نظریه] توسط کارشناس رسمی دادگستری صادر شده و به صراحت [نتیجه کارشناسی، مثلاً عدم وجود طلب برای تجدیدنظرخواه و حتی بدهکاری ایشان به اینجانب] تأیید گردیده است. این نظریه، با توجه به تخصص و بی طرفی کارشناس، دلیل قاطعی بر بی اساس بودن ادعای تجدیدنظرخواه است.
- عدم ارائه دلیل جدید: تجدیدنظرخواه در مرحله تجدیدنظر نیز هیچ گونه سند یا دلیل جدیدی که بتواند ادعاهای قبلی را اثبات کند یا رأی بدوی را مخدوش سازد، ارائه ننموده اند و صرفاً به تکرار ادعاهای غیرمستند پرداخته اند.
درخواست پایانی:
با عنایت به مراتب فوق، از آن مقام محترم تقاضای رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه و تأیید دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]، مورد استدعاست.
با تجدید احترام،
[نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخوانده/وکیل]
[امضا]
(دانلود فایل Word)
نتیجه گیری
در نظام قضایی، مرحله تجدیدنظرخواهی فرصتی بی بدیل برای بازنگری و احقاق حق در برابر آرای دادگاه بدوی است. اما این فرصت، تنها با بهره گیری از ابزار صحیح و قدرتمند لایحه دفاعیه تجدیدنظر حقوقی به ثمر می نشیند. همان طور که در این مقاله به تفصیل شرح داده شد، لایحه دفاعیه صرفاً یک فرمالیته نیست؛ بلکه سندی تعیین کننده است که می تواند سرنوشت یک پرونده را تغییر دهد.
اهمیت نگارش یک لایحه دقیق، مستند و مستدل، به ویژه با توجه به ماهیت غالباً غیرحضوری رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر، بر هیچ کس پوشیده نیست. آشنایی با جهات قانونی تجدیدنظرخواهی، رعایت مهلت های قانونی، تنظیم اجزای مختلف لایحه با دقت و ظرافت، و همچنین آگاهی از فرآیند تبادل و ثبت لوایح، همگی گام هایی ضروری در مسیر دفاع مؤثر و احقاق حق هستند. استفاده از نمونه های کاربردی ارائه شده نیز می تواند به شما در درک عمیق تر و تنظیم حرفه ای تر لایحه کمک شایانی کند.
لذا، به یاد داشته باشید که موفقیت در این مرحله، تا حد زیادی به مطالعه دقیق پرونده، مشاوره با متخصصین حقوقی و صرف وقت کافی برای تنظیم یک لایحه دفاعیه قوی و مستدل بستگی دارد. با دانش و ابزارهای صحیح، می توانید با اطمینان خاطر بیشتری در این مسیر گام بردارید و از حقوق خود به بهترین نحو ممکن دفاع کنید. استفاده از این راهنمای جامع و نمونه های کاربردی، شما را در این مسیر یاری خواهد کرد تا دفاعی قاطع و مؤثر در دادگاه تجدیدنظر ارائه دهید.
با درک کامل اصول و نکات بیان شده، نه تنها شانس موفقیت خود را افزایش می دهید، بلکه به روند عادلانه دادرسی نیز کمک می کنید.