خوانده در دادخواست انحصار وراثت کیست

وکیل

خوانده در دادخواست انحصار وراثت کیست؟

در دادخواست انحصار وراثت، مفهوم «خوانده» به معنای متعارف و رایج در دعاوی حقوقی که طرفین آن بر سر حقی با یکدیگر نزاع دارند، وجود ندارد. این فرآیند از نوع امور حسبی است که هدف آن احراز و تأیید واقعیت ورثه و سهم الارث هر یک است، نه حل اختلاف و قضاوت بین دو طرف دعوا.

فرآیند انحصار وراثت پس از فوت یک شخص، گامی حیاتی برای تعیین تکلیف دارایی های متوفی و انتقال قانونی آن ها به بازماندگان است. این اقدام قانونی، که برای بسیاری از وراث و ذینفعان متوفی ضروری به شمار می رود، گاهی با ابهامات و سوالاتی مواجه می شود که یکی از رایج ترین آن ها درباره جایگاه خوانده در دادخواست انحصار وراثت است. در حالی که در بسیاری از فرم ها یا در گفتار عامیانه، نام وراث دیگر ممکن است تحت عنوان خوانده درج شود، درک ماهیت حقوقی این فرآیند کلید اصلی برای رفع این ابهام و جلوگیری از سردرگمی های بعدی است.

درک ماهیت انحصار وراثت: امور حسبی یا دعوای ترافعی؟

برای پاسخگویی دقیق به پرسش کلیدی درباره جایگاه «خوانده» در دادخواست انحصار وراثت، ابتدا لازم است ماهیت حقوقی این فرآیند را به درستی درک کنیم. این امر به تفکیک «امور حسبی» از «دعوای ترافعی» می انجامد که بنیان اصلی فهم صحیح موضوع است.

تعریف انحصار وراثت و ماهیت حقوقی آن

انحصار وراثت یک فرآیند قانونی است که پس از فوت یک فرد، برای احراز و تعیین وراث قانونی او و سهم الارث هر یک از آن ها به کار گرفته می شود. هدف اصلی از این فرآیند، صدور گواهی نامه ای رسمی است که به موجب آن، هویت ورثه و نسبت آن ها با متوفی، همراه با میزان سهم الارث هر کدام، مورد تأیید مراجع قضایی قرار می گیرد.

ماهیت حقوقی انحصار وراثت، آن را در دسته «امور حسبی» جای می دهد. امور حسبی، مجموعه ای از امور است که دادگاه ها بدون وجود نزاع و اختلاف بین اشخاص و صرفاً جهت نظارت و انجام وظایف قانونی خود و احراز یک واقعیت، به آن ها رسیدگی می کنند. ویژگی های اصلی امور حسبی عبارتند از:

  • عدم وجود اختلاف: در امور حسبی، دعوایی به معنای نزاع و کشمکش حقوقی بین دو طرف (خواهان و خوانده) وجود ندارد. هدف، احراز یک وضعیت حقوقی است، نه حل یک تنازع.
  • نقش احرازی و نظارتی: مرجع قضایی (شورای حل اختلاف) در این موارد، نقش قاضی حل اختلاف را ایفا نمی کند؛ بلکه نقش آن احراز و تأیید یک واقعیت قانونی است.
  • عدم وجود «خوانده» به معنای حقوقی: به تبع عدم وجود اختلاف، طرفی که دعوایی علیه او مطرح شده باشد (خوانده)، در معنای حقوقی سنتی وجود ندارد.

انحصار وراثت دقیقاً به همین دلایل در دسته امور حسبی قرار می گیرد. متقاضی (خواهان) انحصار وراثت، قصد ندارد از شخص دیگری حقی را مطالبه کند یا اختلافی را حل و فصل نماید. بلکه صرفاً از مرجع قضایی درخواست دارد که با بررسی مدارک و شواهد موجود، واقعیت وجود ورثه و سهم الارث آن ها را احراز و تأیید نماید.

تفاوت با دعوای ترافعی

در مقابل امور حسبی، «دعوای ترافعی» قرار دارد. دعوای ترافعی به دعوایی اطلاق می شود که در آن، اختلافی حقوقی بین دو یا چند طرف وجود دارد و هدف، حل این اختلاف از طریق صدور حکم قضایی توسط دادگاه است. در این نوع دعاوی، همواره یک «خواهان» (کسی که اقامه دعوا می کند) و یک یا چند «خوانده» (کسی که دعوا علیه او اقامه شده است) وجود دارند. خوانده در اینجا، طرفی است که باید در برابر ادعای خواهان از خود دفاع کند.

برای مثال، دعاوی مرتبط با ارث که ماهیت ترافعی دارند شامل موارد زیر می شوند:

  • دعوای تقسیم ترکه در صورت اختلاف: اگر وراث بر سر نحوه تقسیم اموال متوفی به توافق نرسند، دعوای تقسیم ترکه یک دعوای ترافعی محسوب می شود که در آن وراث متقاضی تقسیم، «خواهان» و سایر وراث «خوانده» خواهند بود.
  • دعوای اثبات نسب: اگر شخصی ادعای خویشاوندی با متوفی را داشته باشد و این موضوع مورد اختلاف سایر وراث باشد، این یک دعوای ترافعی است.
  • ابطال وصیت نامه یا ابطال گواهی انحصار وراثت: در صورتی که فردی به صحت یا اعتبار وصیت نامه یا گواهی انحصار وراثت صادره اعتراض داشته باشد و علیه آن اقامه دعوا کند، این نیز یک دعوای ترافعی است.

بنابراین، تمایز اصلی در این است که انحصار وراثت به خودی خود جنبه اختلافی ندارد و صرفاً یک فرآیند احرازی است، در حالی که دعاوی ترافعی بر مبنای وجود یک اختلاف و نیاز به قضاوت و حکم دادگاه شکل می گیرند.

خوانده در دادخواست انحصار وراثت: تبیین یک مفهوم حقوقی

با توجه به توضیحات ارائه شده در بخش قبل، می توان به صراحت و قاطعیت اعلام کرد که دادخواست انحصار وراثت، از نظر ماهوی و حقوقی، دارای «خوانده» به مفهوم کسی که دعوایی علیه او اقامه شده باشد، نیست. این یک نکته حقوقی اساسی است که درک آن از هرگونه سوءتفاهم جلوگیری می کند.

دلیل عدم وجود خوانده حقیقی

در فرآیند انحصار وراثت، متقاضی (خواهان) از مرجع قضایی (شورای حل اختلاف) درخواست می کند تا یک واقعیت را احراز کند: واقعیت وراث قانونی یک متوفی و سهم الارث آن ها. این درخواست به منزله مطالبه چیزی از شخص دیگر نیست و هیچ کس به عنوان طرف مقابل دعوا قلمداد نمی شود. مرجع قضایی در اینجا نقش قاضی حل اختلاف را ایفا نمی کند، بلکه نقش او احراز یک امر واقعی و صدور گواهینامه ای بر اساس مدارک و شواهد موجود است. تمامی وراث، از نظر قانونی، ذینفع در این گواهی محسوب می شوند، چرا که تعیین تکلیف اموال متوفی به نفع همگی آن هاست.

دادخواست انحصار وراثت از نوع امور حسبی است و در آن هیچ شخصی به عنوان خوانده، به معنای طرف مقابل در یک نزاع حقوقی، وجود ندارد.

چرایی درج نام وراث دیگر در بخش خوانده برخی فرم ها

گاهی اوقات در عمل، به خصوص در فرم های قدیمی تر دادخواست یا رویه های محلی، ممکن است نام سایر وراث در قسمتی از فرم که به عنوان «خوانده» مشخص شده، درج شود. این امر می تواند موجب سردرگمی شود و این تصور غلط را ایجاد کند که این وراث «خوانده» دعوا هستند.

اما این رویه به دلایل زیر توجیه می شود و نباید با مفهوم «خوانده حقیقی» در دعاوی ترافعی اشتباه گرفته شود:

  1. اطلاع رسانی و آگاهی بخشی: هدف اصلی از درج نام سایر وراث، اطلاع رسانی به کلیه ذینفعان است. قانون گذار مقرر داشته که تمامی وراث و افراد ذینفع باید از درخواست انحصار وراثت مطلع شوند. این اطلاع رسانی به آن ها فرصت می دهد تا در صورت وجود هرگونه اعتراض نسبت به لیست وراث، صحت مدارک، یا سایر مسائل مرتبط، در مهلت مقرر اقدام کنند.
  2. شکلی و ابلاغی بودن صرف: این درج نام، جنبه «شکلی» یا «ابلاغی» دارد و ماهیت حقوقی قضیه را تغییر نمی دهد. به این معنا که با درج نام آن ها، یک «دعوا» علیه این اشخاص اقامه نمی شود، بلکه صرفاً به آن ها ابلاغ می شود که چنین درخواستی در جریان است.
  3. تأکید بر شفافیت: این فرآیند به منظور ایجاد شفافیت کامل در تعیین ورثه و جلوگیری از هرگونه پنهان کاری یا تضییع حقوق سایر ذینفعان انجام می گیرد.

بنابراین، اگرچه ممکن است در برخی موارد نام وراث دیگر در بخش «خوانده» فرم ها مشاهده شود، اما این به معنای طرف دعوا قرار گرفتن آن ها نیست. این یک تمهید اداری و ابلاغی است تا حقوق همه ذینفعان رعایت شود و فرصت طرح اعتراض به آن ها داده شود. در صورت عدم اعتراض در مهلت قانونی (که در نوع نامحدود پس از نشر آگهی است)، مرجع قضایی بر اساس اطلاعات موجود، گواهی انحصار وراثت را صادر خواهد کرد.

خواهان در دادخواست انحصار وراثت چه کسانی هستند؟

پس از روشن شدن ماهیت امور حسبی بودن انحصار وراثت و عدم وجود خوانده به مفهوم حقوقی در آن، لازم است به تعریف خواهان یا متقاضی در این فرآیند بپردازیم. خواهان در اینجا به معنای کسی است که درخواست صدور گواهی انحصار وراثت را به مرجع صالح ارائه می دهد.

چه کسانی می توانند متقاضی یا خواهان انحصار وراثت باشند؟

قانون گذار دایره وسیعی از افراد را مجاز به درخواست انحصار وراثت دانسته است تا از تضییع حقوق ذینفعان جلوگیری شود. این افراد شامل موارد زیر می شوند:

  1. یکی از وراث متوفی: هر یک از وراث قانونی متوفی، حتی اگر سایر وراث تمایلی به همکاری نداشته باشند یا از ارائه مدارک خودداری کنند، می تواند به تنهایی درخواست صدور گواهی انحصار وراثت را به مرجع قضایی تقدیم کند. این مهم ترین گروه از خواهان ها هستند و اغلب درخواست ها از سوی آن ها صورت می گیرد.
  2. هر شخص ذینفع: منظور از شخص ذینفع، کسی است که به نحوی از صدور گواهی انحصار وراثت نفع قانونی می برد. این گروه می تواند شامل افراد و نهادهای مختلفی باشد، از جمله:
    • بستانکاران متوفی: اگر متوفی به فرد یا نهادی بدهکار بوده و ورثه اقدام به انحصار وراثت نکنند، بستانکار برای وصول طلب خود نیاز به گواهی انحصار وراثت دارد تا بتواند وراث را شناسایی و علیه آن ها اقامه دعوا کند.
    • موصی له ها: افرادی که طبق وصیت نامه از متوفی سهم یا نفعی می برند، برای تثبیت حق خود نیاز به احراز رسمی ورثه و دارایی های متوفی دارند.
    • ادارات و سازمان ها: مانند اداره امور مالیاتی، سازمان ثبت احوال یا شرکت های بورسی که برای انجام امور مربوط به متوفی (مانند تعیین تکلیف سهام یا پرداخت حقوق بازماندگان) به گواهی انحصار وراثت نیاز دارند.
    • خریدار مال موروثی: اگر متوفی قبل از فوت مالی را به صورت عادی (قولنامه) فروخته باشد و خریدار برای تنظیم سند رسمی به نام خود، نیاز به شناسایی وراث فروشنده داشته باشد، می تواند به عنوان ذینفع درخواست انحصار وراثت کند.

وظایف و مسئولیت های خواهان

خواهان انحصار وراثت، مسئولیت هایی را در قبال این فرآیند بر عهده دارد که شامل موارد زیر است:

  • ارائه مدارک لازم: خواهان باید تمامی مدارک هویتی متوفی، مدارک مربوط به خویشاوندی با او، گواهی فوت و استشهادیه وراث را تهیه و به مرجع قضایی ارائه دهد.
  • پیگیری پرونده: خواهان یا وکیل او باید مراحل اداری و قضایی را تا صدور نهایی گواهی انحصار وراثت پیگیری کند. این پیگیری شامل مراجعه به دفاتر خدمات قضایی، شورای حل اختلاف، و در صورت لزوم، اداره ثبت احوال و اداره مالیات می شود.
  • صحت اطلاعات: خواهان مسئول صحت اطلاعات ارائه شده در دادخواست است. هرگونه ارائه اطلاعات خلاف واقع، می تواند تبعات قانونی در پی داشته باشد.

بنابراین، خواهان در انحصار وراثت، فرد یا نهادی است که به دلیل نفع قانونی، تقاضای احراز واقعیت وراث و سهم الارث متوفی را از مرجع صالح دارد و وظیفه ارائه مدارک و پیگیری مراحل را بر عهده می گیرد.

مراحل اجرایی و اطلاع رسانی در انحصار وراثت

فرآیند انحصار وراثت، گرچه از نوع امور حسبی است، اما مراحل اجرایی مشخص و دقیقی دارد که ذینفعان باید آن را طی کنند. آشنایی با این مراحل و مدارک مورد نیاز، به تسریع روند کار کمک شایانی می کند.

مدارک لازم برای درخواست انحصار وراثت

برای آغاز فرآیند انحصار وراثت، جمع آوری و تهیه مدارک زیر ضروری است:

  1. گواهی فوت متوفی: این گواهی توسط اداره ثبت احوال صادر می شود و تاریخ و محل فوت را تأیید می کند.
  2. شناسنامه و کارت ملی متوفی: برای احراز هویت متوفی.
  3. شناسنامه و کارت ملی تمامی وراث: برای احراز هویت و نسبت خویشاوندی وراث با متوفی. در صورت عدم دسترسی به مدارک یکی از وراث، مرجع قضایی می تواند از اداره ثبت احوال استعلام کند.
  4. عقدنامه یا رونوشت آن: برای اثبات رابطه زوجیت همسر متوفی.
  5. وصیت نامه (در صورت وجود): اگر متوفی وصیت نامه رسمی یا عادی داشته باشد، باید ارائه شود. وصیت نامه عادی برای اعتبار نیاز به تنفیذ دادگاه دارد.
  6. استشهادیه محضری (استشهادیه حصر وراثت): این مدرک بسیار مهم است. برای تهیه آن، معمولاً سه نفر شاهد (که ترجیحاً از بستگان متوفی نباشند) باید در یکی از دفاتر اسناد رسمی حاضر شده و با امضای فرم مخصوص، گواهی کنند که ورثه متوفی منحصر به افرادی است که اسامی آن ها در استشهادیه ذکر شده است. دفتر اسناد رسمی نیز صحت امضاء شهود را تأیید می کند. در مواردی که ارزش ماترک کم باشد و وراث مشخص و محصور باشند، ممکن است به استشهادیه ساده تر اکتفا شود.
  7. گواهی تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث:
    • برای متوفیان قبل از سال 1395: حتماً باید اظهارنامه مالیاتی تنظیم و به اداره امور مالیاتی تسلیم شود و گواهی تسلیم آن به شورای حل اختلاف ارائه گردد. این اظهارنامه شامل فهرست کلیه اموال و دارایی های متوفی است.
    • برای متوفیان بعد از سال 1395: ارائه گواهی تسلیم اظهارنامه مالیاتی برای شروع فرآیند انحصار وراثت الزامی نیست و وراث می توانند پس از اخذ گواهی انحصار وراثت و در زمان انجام امور مرتبط با ماترک (مانند انتقال یا تقسیم)، نسبت به پرداخت مالیات بر ارث اقدام کنند.

مراحل گام به گام درخواست انحصار وراثت

فرآیند درخواست گواهی انحصار وراثت به شرح زیر است:

  1. تهیه مدارک اولیه: ابتدا باید کلیه مدارک ذکر شده در بالا، به ویژه گواهی فوت و استشهادیه محضری، جمع آوری شود.
  2. مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی: با در دست داشتن مدارک، یکی از وراث (خواهان) به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرده و دادخواست (درخواست) صدور گواهی انحصار وراثت را ثبت می کند. در این مرحله، تمامی وراث دیگر باید در بخش مربوطه ذکر شوند.
  3. ارجاع به شورای حل اختلاف: دادخواست ثبت شده به شورای حل اختلاف آخرین اقامتگاه متوفی ارجاع داده می شود. این شورا مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست انحصار وراثت است.
  4. انواع گواهی انحصار وراثت (محدود و نامحدود):
    • انحصار وراثت محدود: اگر ارزش ماترک متوفی (دارایی های او) کمتر از 500 میلیون ریال (معادل 50 میلیون تومان) باشد، شورای حل اختلاف، گواهی انحصار وراثت محدود صادر می کند. مدت زمان صدور این گواهی کوتاه تر است، زیرا نیازی به نشر آگهی در روزنامه ندارد.
    • انحصار وراثت نامحدود: در صورتی که ارزش ماترک متوفی بیش از 500 میلیون ریال باشد، گواهی انحصار وراثت نامحدود صادر می شود. این نوع گواهی نیازمند «نشر آگهی» در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار است.
  5. فرآیند نشر آگهی (برای نوع نامحدود): پس از ثبت دادخواست و ارجاع به شورای حل اختلاف، شورا نسبت به انتشار یک آگهی در روزنامه کثیرالانتشار اقدام می کند. در این آگهی، اطلاعات متوفی و درخواست انحصار وراثت ذکر می شود و به افراد ذینفع، یک ماه مهلت داده می شود تا در صورت اعتراض، به شورا مراجعه کنند. این آگهی عمدتاً با هدف اطلاع رسانی به ذینفعان ناشناس و یا افرادی است که ممکن است از این فرآیند مطلع نباشند.
  6. صدور گواهی انحصار وراثت: پس از انقضای مهلت یک ماهه (در نوع نامحدود) و در صورت عدم اعتراض یا رفع اعتراضات، شورای حل اختلاف، گواهی انحصار وراثت را صادر می کند. این گواهی شامل نام و مشخصات کامل ورثه و سهم الارث قانونی هر یک است.
  7. نحوه دریافت گواهی: گواهی صادره معمولاً از طریق سامانه ثنا به اطلاع متقاضی می رسد و قابل دریافت است.

مدت زمان تقریبی هر مرحله

مدت زمان کلی برای صدور گواهی انحصار وراثت بسته به نوع آن متفاوت است:

  • انحصار وراثت محدود: معمولاً بین 10 تا 20 روز کاری به طول می انجامد.
  • انحصار وراثت نامحدود: به دلیل نیاز به نشر آگهی و انقضای مهلت یک ماهه اعتراض، این فرآیند حدود 45 روز تا 3 ماه زمان می برد.

توجه به این نکات و پیگیری مستمر از طریق دفاتر خدمات قضایی و سامانه ثنا، می تواند به تسریع امور کمک شایانی کند.

مواجهه با اختلافات: از امور حسبی تا دعوای ترافعی

تاکید شد که انحصار وراثت به خودی خود یک امر حسبی است و فاقد «خوانده» به معنای حقوقی است. اما لازم است این نکته مهم را در نظر داشت که هرگاه در جریان این فرآیند، اختلافاتی بروز کند، ماهیت موضوع تغییر یافته و می تواند به یک «دعوای ترافعی» تبدیل شود که در آن، «خواهان» و «خوانده» به معنای واقعی کلمه تعریف خواهند شد.

چه زمانی خوانده حقیقی ظاهر می شود؟

اگر در طول فرآیند احراز و تعیین وراث، بین وراث یا سایر ذینفعان بر سر برخی مسائل کلیدی اختلاف نظر و نزاع حقوقی ایجاد شود، موضوع از ماهیت امور حسبی خارج شده و وارد فاز دعوای ترافعی می شود. این اختلافات می توانند شامل موارد زیر باشند:

  • وجود وراث خاص: برای مثال، اگر فردی ادعا کند که یکی از وراث قانونی است اما سایر وراث این موضوع را نپذیرند، یا اگر یکی از وراث از دید سایرین، ذی حق نباشد.
  • صحت نسب: در مواردی که در مورد رابطه فرزندی یا نسب یک فرد با متوفی تردید یا اختلاف وجود داشته باشد.
  • اصالت و اعتبار مدارک: اگر اصالت گواهی فوت، شناسنامه ها، یا وصیت نامه مورد تردید قرار گیرد.
  • صحت وصیت نامه: در صورتی که بر سر اعتبار یا مفاد یک وصیت نامه (به ویژه وصیت نامه عادی) اختلاف ایجاد شود.
  • سهم الارث: اگرچه سهم الارث در قانون مشخص است، اما گاهی در تفسیر آن یا در شمول برخی اموال به ترکه، اختلافاتی بروز می کند.

در هر یک از این حالات، دیگر شورای حل اختلاف قادر به صدور گواهی انحصار وراثت نیست و طرفین اختلاف باید برای حل و فصل آن به دادگاه صالح مراجعه کنند. در این دادگاه ها، فرد معترض به عنوان «خواهان» و طرف یا طرفین دیگر که ادعای او را نمی پذیرند، به عنوان «خوانده» قلمداد می شوند.

مثال هایی از دعاوی ترافعی مرتبط با ارث

برای روشن تر شدن موضوع، به چند مثال از دعاوی ترافعی در حوزه ارث اشاره می شود:

  • دعوای ابطال گواهی انحصار وراثت: اگر پس از صدور گواهی انحصار وراثت، شخصی (که ممکن است خود را وارث بداند یا به عدم صحت اطلاعات اعتراض داشته باشد) به آن اعتراض کند و در دادگاه صالح، ابطال آن را بخواهد، این یک دعوای ترافعی است. در اینجا، معترض «خواهان» و فردی که گواهی به نفع او صادر شده «خوانده» خواهد بود.
  • دعوای اثبات وارث بودن: اگر فردی ادعا کند که وارث متوفی است اما نام او در گواهی انحصار وراثت قید نشده باشد، می تواند با اقامه دعوا علیه سایر وراث، اثبات وارث بودن خود را مطالبه کند.
  • دعوای تقسیم ترکه: همانطور که پیشتر اشاره شد، اگر وراث بر سر نحوه تقسیم اموال متوفی به توافق نرسند و یک یا چند نفر از آن ها خواهان تقسیم باشند و سایرین مانع شوند، این دعوا به یک دعوای ترافعی تبدیل می شود. در این حالت، خواهان تقسیم، «خواهان» و وراث ممتنع، «خوانده» محسوب می شوند.
  • دعوای تنفیذ وصیت نامه عادی: اگر متوفی وصیت نامه ای عادی داشته باشد که مورد اختلاف وراث قرار گیرد، ذینفع وصیت نامه (موصی له) باید علیه سایر وراث، دعوای تنفیذ وصیت نامه را اقامه کند.

با این تفاسیر، مهم است که ذینفعان در فرآیند انحصار وراثت، به خوبی تفاوت میان امور حسبی (فرآیند اصلی انحصار وراثت) و دعاوی ترافعی (که در صورت بروز اختلاف شکل می گیرند) را درک کنند تا بتوانند اقدامات حقوقی لازم را به درستی و در مرجع صالح انجام دهند.

چرا گواهی انحصار وراثت اهمیت دارد؟ (کاربردها)

با وجود پیچیدگی های ظاهری فرآیند انحصار وراثت و ابهامات حول مفاهیم حقوقی آن، اهمیت و ضرورت اخذ گواهی انحصار وراثت غیرقابل انکار است. این گواهی به منزله سند رسمی تعیین وراث و سهم الارث آن هاست و بدون آن، بسیاری از اقدامات قانونی و اداری مربوط به اموال متوفی با مشکل مواجه خواهد شد. کاربردهای اصلی گواهی انحصار وراثت شامل موارد زیر است:

امکان انتقال قانونی اموال و دارایی های متوفی

یکی از مهم ترین کاربردهای گواهی انحصار وراثت، فراهم آوردن بستر قانونی برای انتقال اموال و دارایی های متوفی به وراث است. این اموال می تواند شامل:

  • املاک و مستغلات: برای هرگونه نقل و انتقال رسمی املاک (مانند فروش، اجاره، یا ثبت به نام وراث) نیاز به این گواهی است. دفاتر اسناد رسمی بدون آن امکان تنظیم سند را نخواهند داشت.
  • خودرو و وسایل نقلیه: برای انتقال سند مالکیت خودرو و سایر وسایل نقلیه از نام متوفی به نام وراث.
  • سهام و اوراق بهادار: برای تعیین تکلیف و انتقال سهام شرکت ها (بورسی و غیربورسی) و سایر اوراق بهادار متوفی.
  • حساب های بانکی: بانک ها و مؤسسات مالی، پس از فوت صاحب حساب، دسترسی به وجوه را محدود می کنند و برای برداشت یا انتقال وجوه توسط وراث، گواهی انحصار وراثت را مطالبه می کنند.

دریافت مستمری و حقوق بازماندگان

سازمان های بازنشستگی و تأمین اجتماعی برای پرداخت مستمری و حقوق بازماندگان متوفی به همسر، فرزندان و سایر افراد واجد شرایط، ابتدا نیاز به گواهی انحصار وراثت دارند تا وراث قانونی و ذینفع را احراز کنند.

پرداخت دیون متوفی و وصول مطالبات او

گواهی انحصار وراثت به بستانکاران متوفی این امکان را می دهد که وراث او را شناسایی کرده و برای وصول دیون خود از ترکه متوفی اقدام قانونی کنند. همچنین، وراث می توانند با استفاده از این گواهی، مطالبات و حقوقی را که متوفی از دیگران داشته است (مانند چک، سفته، یا سایر مطالبات) از جانب او پیگیری و وصول نمایند.

ثبت رسمی و اجرای وصیت نامه

در صورتی که متوفی وصیت نامه ای تنظیم کرده باشد، گواهی انحصار وراثت برای اجرای صحیح مفاد وصیت (به ویژه در مورد وصایای تملیکی تا ثلث اموال) و یا تنفیذ وصیت نامه عادی در دادگاه، ضروری است. این گواهی، وراث قانونی را مشخص می کند که طرف حساب اجرای وصیت خواهند بود.

تقسیم قانونی و شفاف ترکه میان وراث

پس از احراز وراث و سهم الارث هر یک به موجب گواهی انحصار وراثت، وراث می توانند با توافق یکدیگر یا از طریق مراجع قضایی (در صورت عدم توافق)، نسبت به تقسیم ترکه اقدام کنند. این گواهی، مبنای قانونی برای هرگونه تقسیم نامه عادی یا رسمی خواهد بود و شفافیت و عدالت را در فرآیند تقسیم تضمین می کند.

به طور خلاصه، گواهی انحصار وراثت، سنگ بنای تمامی امور حقوقی و مالی پس از فوت یک شخص است و عدم اخذ آن، می تواند موجب بروز مشکلات جدی، سردرگمی های قانونی و تضییع حقوق ذینفعان شود. از این رو، آگاهی از این فرآیند و اقدام به موقع برای دریافت آن، امری ضروری است.

نتیجه گیری

در پایان این بررسی جامع، می توان با اطمینان تصریح کرد که در فرآیند انحصار وراثت، برخلاف تصور رایج، خوانده به مفهوم حقوقی و متعارف در دعاوی ترافعی وجود ندارد. ماهیت حقوقی انحصار وراثت از نوع «امور حسبی» است که هدف آن صرفاً احراز و تعیین وراث قانونی یک متوفی و سهم الارث هر یک از آن هاست، نه حل نزاع یا قضاوت بر سر حق بین طرفین. هرچند ممکن است در برخی فرم ها نام سایر وراث در جایگاه «خوانده» درج شود، این اقدام صرفاً جهت اطلاع رسانی و رعایت حقوق همه ذینفعان است و نباید به معنای اقامه دعوا علیه آن ها تلقی شود.

درک صحیح این تمایز، برای کلیه وراث و ذینفعان، از سردرگمی ها و سوءتفاهمات حقوقی جلوگیری می کند و به آن ها یاری می رساند تا مراحل قانونی مربوط به ماترک متوفی را به شکلی صحیح و مؤثر به انجام رسانند. این فرآیند، کلیدی برای انتقال قانونی دارایی ها، دریافت حقوق و مستمری، پرداخت دیون و در نهایت، تقسیم عادلانه ترکه است. در صورت بروز هرگونه پیچیدگی، اختلاف نظر یا نیاز به راهنمایی های بیشتر، توصیه اکید می شود که با متخصصین حقوقی و وکلای مجرب در این حوزه مشورت شود تا از تضییع حقوق و بروز مشکلات احتمالی جلوگیری گردد.

دکمه بازگشت به بالا