جامعه و خانوادهکسب و کار ویژه

تمکین خاص چیست و چگونه اثبات می شود؟

در پاسخ به این سوال که اثبات عدم تمکین زن در دادگاه چگونه است، وکیل پایه یک دادگستری خانم تهران معتقد است که ثبات ناشزه بودن زن می تواند با استناد به هر سند ، مدرک یا دلایلی که ثابت کننده عدم تمکین زن باشد، صورت پذیرد. همچنین نحوه اثبات ترک منزل زوجه نیز می تواند با استفاده از ادله ای همچون شهادت شهود یا اقرار خود زوجه مبنی بر ترک منزل انجام شود.

بر اساس قانون مدنی و به استناد فقه شیعه ، یکی از مهم ترین وظایف یا تکالیف زوجه در قبال شوهر ، تمکین خاص و عام از وی می باشد که در مقابل ، از حق نفقه برخوردار می باشد . اما در مواردی که زن به ایفای تکالیف خود در خصوص تمکین از شوهر عمل نمی کند و به این ترتیب کانون خانوادگی را با چالش مواجه می سازد ، قانونگذار به مرد این اجازه را داده است تا با اثبات عدم تمکین زن ، از تکلیف الزام به پرداخت نفقه معاف شود .

 به همین مناسبت ، گاهی این سوال مطرح می شود که نحوه اثبات عدم تمکین زوجه یا اثبات ناشزه بودن زن در دادگاه به چه صورت امکان پذیر است و از آن جهت که نشوز یا عدم تمکین زن به واسطه ترک کردن منزل مشترک محقق می شود، این پرسش مطرح است که چگونه می توان ترک کردن منزل توسط زوجه را اثبات نمود ؟ برای پاسخ دادن به این سوال در ادامه این مقاله به بررسی این موضوعات می پردازیم که نحوه اثبات عدم تمکین زن چگونه است، چگونه می توانم عدم تمکین زنم را اثبات کنم، دلایل اثبات عدم تمکین زن کدامند و انواع تمکین اعم از تمکین عام و تمکین خاص شامل چه مواردی می شود.

اسامی وکلای خانم تهران به ترتیب حروف الفبا |بهترین وکیل پایه یک دادگستری تهران

نحوه اثبات عدم تمکین زن

فارغ از اینکه روابط زناشویی میان زوجین بر مبنای حسن معاشرت و بر پایه اصول اخلاقی بنا نهاده شده است ، در برخی قوانین نیز تکالیفی بر عهده ایشان قرار گرفته است که این تکالیف ، با وصف ضمانت های مهم قابل اجرا هستند که یکی از این تکالیف در روابط خانوادگی ، و در مقابل ، برخورداری از حق نفقه توسط زوجه می باشد. عدم تمکین زن از مرد و بالعکس، ممکن است آن ها را با تبعات مواجه کند.

بر اساس قانون مدنی ، زن مکلف است که به صورت عام و خاص از شوهر خود تمکین داشته باشد که از مصادیق تمکین عام ، زندگی کردن با شوهر در منزل مشترک و پذیرش ریاست مرد بر کانون خانواده است و تمکین خاص از شوهر نیز به صورت برقراری روابط زناشویی به اندازه متعارف معنا می شود که در مقاله از آن صحبت شده است .

البته در برخی موارد ، زن به استناد دلایل موجه عدم تمکین می تواند از تمکین مقابل شوهر خودداری نماید و ضمانت اجرایی در خصوص وی قابل اعمال نخواهد بود ؛ اما بحث بر سر مواردی است که زن بدون داشتن دلیل موجه شرعی و قانونی اقدام به عدم تمکین می نماید که در چنین شرایطی ، مرد می تواند با استفاده از ابزارهای قانونی و حقوقی تمکین مثلا با ارسال اظهارنامه عدم تمکین برای زوجه و یا طرح دعوای الزام به تمکین در دادگاه ، از همسر خود بخواهد تمکین نماید .

در پی و طرح دعوای الزام به تمکین در دادگاه ، مرد می بایست اقدام به اثبات عدم تمکین زوجه نماید و به صرف اینکه زن و شوهر در یک منزل سکونت می کنند ، به معنای آن است که زن از شوهر خود تمکین می کند ، فلذا نحوه اثبات عدم تمکین زن توسط شوهر در دادگاه ، مسئله بسیار مهمی است که تکلیف دعوای تمکین و سایر دعاوی مرتبط را مشخص می سازد .

ذکر این نکته ضروری است که گاهی دعوای عدم تمکین و اثبات عدم تمکین زن به این منظور است که زن به منزل مشترک بازگردد و به زندگی با همسر و فرزندانش ادامه دهد ؛ اما در بسیاری از موارد ممکن است که دعوای عدم تمکین به خاطر معافیت مرد از پرداخت نفقه اقامه شده و یا به منظور تحت فشار قرار دادن زن و یا به خاطر کسب اجازه ازدواج مجدد به دلیل عدم تمکین زن اقامه شده باشد ؛ اما در هر حال ، ، باید مهیا باشد تا مرد ، بتواند حکم عدم تمکین بگیرد .

در همه این حالات ، مرد باید با دلایل موجه و قانونی اقدام به اثبات عدم تمکین همسر خود نماید و همانطور که گفته شد ، اصل بر این است که زن از شوهر تمکین می کند . اما در پاسخ به این سوال که نحوه اثبات عدم تمکین زن چگونه است ، باید گفت که اثبات عدم تمکین زن با استفاده از هر دلیل ، سند و مدرکی که نشانگر نشوز زن و ترک منزل از زوجه می باشد ، امکان پذیر بوده و مرد می تواند به هر یک از ادله اثبات دعوا برای اثبات عدم تمکین زن استناد نماید .

اما در خصوص اینکه اثبات عدم تمکین زن یا نشوز زن به چه صورت است ، باید تا حدود زیادی مسائل جانبی مربوط به پرونده را نیز مد نظر قرار داد ؛ چه بسا که عدم تمکین یا نشوز بانویی به دلیل ترک زندگی مشترک بوده و در پرونده ای دیگر ، به دلیل امتناع از تمکین خاص ؛ حال آنکه نحوه اثبات ترک منزل بسیار آسان تر از نحوه اثبات عدم تمکین خاص می باشد . به همین دلیل در قسمت های بعدی بیشتر به توضیح چگونگی اثبات عدم تمکین زن و دلایل اثبات عدم تمکین زوجه خوهیم پرداخت .

تمکین چیست؟ انواع آن کدامند؟

تمکین در قانون خانواده کشور ما یکی از وظایف زن در برابر شوهر می‌باشد که به دو نوع «تمکین خاص» و «تمکین عام» تقسیم می‌شود.

تمکین عام چیست؟

تمکین عام به انجام وظایف خانوادگی، اطاعت از شوهر و پذیرفتن ریاست شوهر بر خانواده است. وظیفه تمکین عام باعث می‌شود که زن نظرات مرد را در مورد تربیت فرزندان، امور خانوادگی، کارها و روابط اجتماعی خود را بپذیرد و از آن اطاعت کند.

تمکین خاص چیست؟

تمکین خاص به برآوردن درخواست‌های جنسی شوهر می‌گویند، در واقع تمکین خاص، حقی است که مرد به عهده زن دارد.

آثار حقوقی عدم تمکین خاص چیست:

از آثار حقوقی عدم تمکین (تمکین نکردن) خاص زن از مرد، می‌توان به تعلق نگرفتن نفقه به زن و اجازه ازدواج مجدد به مرد اشاره نمود.

البته وظایف خاص زناشویی هم برای مرد و هم برای زن وجود دارد. اگر مرد، امکان برطرف کردن نیاز جنسی همسرش را نداشته باشد، زن با اثبات موضوع، می‌تواند از باب عسر و حرج، درخواست طلاق نماید.

در نقطه مقابل، تمکین نکردن زن نسبت به مرد و انجام ندادن وظایف خاص زناشویی، می‌تواند موجب درخواست، الزام به تمکین از سوی مرد در دادگاه خانواده باشد. در صورت صدور حکم قطعی مبنی بر الزام زن به تمکین و باز تمکین نکردن زن، مرد می‌تواند از دادگاه خانواده، اجازه ازدواج مجدد دریافت نموده و ازدواج نماید.

امکان عدم تمکین زن

اکثر فقهای شیعه معتقدند که تمکین زن مشروط به رعایت وظایف از سوی مرد نیست. پس زن در هر حال باید وظایف خود را انجام دهد حتی اگر مرد وظایفش را به انجام نرساند. اما مواردی نیز استثنا هستند.

قطعاً زن می‌تواند در صورت عدم انجام  وظایف از سوی مرد الزام او را از دادگاه بخواهد ولی حق تمکین نکردن را ندارد.

اگر زن مانع مشروع و عذر موجهی برای تمکین نکردن داشته باشد می‌تواند از شوهرش تمکین نکند. برای مثال در ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی آمده که اگر شوهر بعد از عقد مبتلا به یک بیماری مقاربتی شود زن حق دارد از نزدیکی با او خودداری کند.

در قوانین ایران پذیرفته شده است که زن در صورت پرداخت نشدن هزینه‌های زندگی (نفقه) می‌تواند به دادگاه مراجعه و الزام شوهر به پرداخت نفقه را بخواهد و اگر شوهر حاضر به پرداخت نفقه نباشد یا ناتوان از پرداخت باشد می‌تواند از دادگاه درخواست اجبار او را به طلاق کند.

البته به جز نفقه تکالیف دیگر شوهر مانند حسن معاشرت، استحکام مبانی خانواده، حق قسم و نزدیکی، اصولاً از نوعی نیستند که دادگاه بتواند شوهر را به آن‌ها مجبور کند، پس زن تنها می‌تواند برای الزام شوهر به طلاق اقدام کند.

حق حبس چیست؟

حق حبس به حقی گفته می‌شود که در آن، زن حق دارد از برقراری رابطه زناشوئی خودداری کند تا زمانی که مرد مهریه او را به طور کامل پرداخت نکرده باشد.به عبارتی ساده‌تر در قانون مدنی و در مواردی که مهریه زن عندالمطالبه است، برای زن، حقی قرار داده شده است که حق حبس نامیده می‌شود.

تنها زمانی زن می‌تواند از تمکین مرد خودداری کند که مرد از پرداخت مهریه خودداری کند. این حق که نوعی «حق حبس» معروف به «حق امتناع زن» است بنا به نظر مشهور تا قبل از اولین آمیزش جنسی است.

ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی در این مورد گفته ‌است: «زن می‌تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء (انجام) وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع (خودداری) کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع (خودداری) مسقط (ساقط کننده) حق نفقه (هزینه و مخارج زندگی) نخواهد بود».

گاهی زن با استفاده از حق حبس، در ابتدای زندگی مشترک، تا زمان دریافت مهریه در مهریه عندالمطالبه (مهریه‌ای که به محض مطالبه زن باید پرداخت شود)، می‌تواند از تمکین خاص (برقراری رابطه زناشوئی) خودداری نماید. در این حالت حق عدم پرداخت نفقه و یا ازدواج مجدد برای مرد وجود ندارد.

به بیانی کامل‌تر، زن باکره‌ای که با همسرش رابطه جنسی برقرار نکرده است، می‌تواند تا زمان وصول مهریه، از ایفای (انجام) وظایف زناشویی و تمکین خاص، خودداری نماید. در این حالت شوهر نمی‌تواند به تمکین نکردن زن استناد نموده و نفقه زن را پرداخت نکند، یا برای اثبات تمکین نکردن زن و الزام به تمکین، دادخواست تقدیم دادگاه نماید. اعمال حق حبس، حق ازدواج مجدد و یا عدم پرداخت نفقه به زن را برای مرد، ثابت نمی‌کند.

راه های اثبات عدم تمکین خاص چیست؟

  • ترک زندگی مشترک توسط زن و ادامه ندادن زندگی مشترک با شوهر
  • درخواست معرفی به پزشکی قانونی و معاینه زن
  • اقرار زن در جلسه دادگاه و نزد قاضی
  • شهادت شهودی که احتمالا زن نزد آنان تمکین نکردن خود را بازگو کرده است.
  • سایر اوضاع و احوالی که موجب علم قاضی شود.

مجازات عدم تمکین خاص

تمکین کردن یا تمکین نکردن زن، امری شخصی است و به هیچ عنوان برای تمکین زن، مجازاتی اعمال نمی‌شود. البته مقصود از مجازات، جنبه کیفری و مجازات موضوع است.

اما مرد می‌تواند با مراجعه به دادگاه خانواده، الزام به تمکین زن را درخواست کند. دادگاه با بررسی موضوع، در صورت اثبات تمکین نکردن  زن بدون عذر موجه، رای به الزام زن به تمکین از شوهرش می‌دهد. رای الزام به تمکین، اعلام کننده است و زن را مجبور به تمکین از شوهر نمی‌کنند.

 آثار حقوقی در صورت تمکین نکردن زن، حتی با وجود محکومیت قطعی به الزام به تمکین برای زن را در بردارد، که به شرح زیر است:

  • زن مستحق دریافت نفقه نخواهد بود، در صورت عدم تمکین خاص، دیگر نفقه‌ای به زن تعلق نمی‌گیرد.
  • اجازه ازدواج مجدد مرد، در صورت قطعیت حکم الزام به تمکین زن و عدم اجرای رأی و نظر دادگاه و در صورت طرح دعوای تجویز ازدواج مجدد توسط مرد، دادگاه اجازه ازدواج مجدد به مرد خواهد داد.

عدم تمکین مرد

همانطور که پیشتر بیان شد مرد نیز موظف است به وظایف زناشویی عمل کند، هرچند در حقوق خانواده و قانون مدنی اصطلاحی با عنوان عدم تمکین مرد نداریم.

اما اگر مرد، به وظایف زناشویی و برقراری رابطه جنسی با همسرش خودداری کند و این موضوع در دادگاه به اثبات برسد، و یا ناتوانی جنسی مرد، با طرح دعوا توسط همسرش در دادگاه به اثبات برسد، زن، از باب عسر و حرج (سختی در زندگی)، می‌تواند تقاضای طلاق نماید، چرا که نه پرداخت نفقه به عهده اوست که در صورت انجام ندادن وظایف از سوی شوهر، حق عدم پرداخت نفقه داشته باشد و نه برای مرد حق حبس متصور است.

از آنجایی که حق ازدواج مجدد زن شوهردار هم، امکان‌پذیر نیست، حق طلاق زن در این گونه موارد تنها حقی  است که زن می‌تواند از آن استفاده نماید.

حقوق متقابل زن و مرد در زندگی مشترک، در قانون مدنی و همچنین تعالیم اسلامی و قران مجید به دقت برشمرده شده است و زن و مرد، مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر و رعایت احترام متقابل هستند.

دکمه بازگشت به بالا