روایت نظامیان آمریکایی از جهنم عین‌الأسد؛ فکر نمی‌کردیم زنده بمانیم

به گزارش خبرگزاری آنلاین پرتال پارسی ، برنامه «شصت دقیقه» شبکه CBS روز یکشنبه بیش از یک سال و نیم با چند تن از نیروهای آمریکایی مصاحبه کرد در مورد حمله موشکی به پایگاه عین الاسد ایران. پیش.

روایت نظامیان آمریکایی از جهنم عین‌الأسد؛ فکر نمی‌کردیم زنده بمانیم

به گزارش سی بی اس ، یک سرباز در پایگاه آمریکایی در عین الاسد در عراق از شلیک موشک های ایرانی به پایگاه چند ساعت پس از سرگرد آلن جانسون فیلمبرداری کرد.

CBS افزود که جانسون و دیگران با حدود 30 کیلوگرم موشک به سنگر موشک برخورد کردند ، اما موشک های بالستیک ایران مجهز به حدود نیم تن موشک بودند.

“جانسون گفت:[در پی موج حاصل از انفجار] مرا به گودالی انداختند. من فوراً شنوایی خود را از دست دادم. احساس می کردم زیر آب هستم. “من طعم خاک و گلوله در دندان هایم را دیدم.”

وی گفت که شعله های آتش پس از انفجار و بقایای آن شعله ور شد و “آتش به سمت گودالی می آمد که ارتفاع آن بیش از دو متر بود”.

“سنگرها دیگر ایمن نیستند.[با خودم گفتم] ما اینجا زنده زنده می سوزیم. شروع به دویدن 135 متری کردیم. ما یک سوم راه را دویدیم و صدای بلندی شنیدیم که می گفت: “ما مورد حمله قرار گرفتیم ، ما مورد حمله قرار گرفتیم ، بیایید پناه ببریم ، پناه ببریم ، پناه بگیریم.” من هنوز مجبور بودم به بزرگی یک زمین فوتبال بدوم ، نمی دانستم موشک بعدی کی فرود می آید. “

جانسون گفت: “شش نفر دیگر برای نجات جان خود دویدند.” وقتی به سنگر بعدی رسیدیم ، دیدیم حدود چهل نفر است ، اما این سنگر برای حدود ده نفر بود. “من مردی را جلو کشیدم و گفتم:” شما باید به درون خندق بروید. ” همه چیز را به زور وارد کردم. “

مارک مک کنزی ، فرمانده تروریست های Centcomer که بر حمله از پایگاه در تمپا فلوریدا نظارت داشت ، گفت: “اگر ما کار درست را انجام ندهیم ، اتفاقاتی رخ می دهد که ما را به ورطه جنگ می رساند.” آنها وزیر دفاع را آوردند و به زودی رئیس جمهور نیز وارد بحث شد. “ما خبر موشک ها را شنیده ایم.”

وی گفت: “من هرگز در موقعیتی نبودم که موشک های واقعی به سمت ارتش ما شلیک شود و فکر می کنم خطر بزرگی وجود دارد.”

مکنزی در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی ، فرمانده سابق سپاه پاسداران در قدس که حمله موشکی به پایگاه عین الاسد انجام داد ، گفت: ما اطلاعاتی داشتیم که ایرانی ها آن را اختراع کرده اند. حمله به مواضع آمریکا ».

وقتی از او پرسیدند تهدیدها چقدر نزدیک هستند ، او گفت: “شاید چند ساعت ، شاید چند روز ، اما نه چند هفته.”

سردار سلیمانینی ، فرمانده تروریست های سنتکوم که فرمان شهادت را صادر کرد ، گفت: “ما هیچ تبریکی نگفتیم ، ما خوشحال نبودیم.” زیرا اکنون ما باید با عواقب این اقدام روبرو شویم ».

وی گفت: “ما در سکوت وحشتناکی بودیم و سپس آنها موشک های بالستیک شلیک کردند.”

افسر من گفت: “چند ساعت قبل از حمله موشکی ایران.” خندیدم: “چی شده؟” وی گفت: «ایران در حال سوخت رسانی به 27 موشک کوتاه برد بالستیک است که هدف آنها پایگاه است و ممکن است ما زنده نمانیم.

راننده CBS سپس از تیم گارلند ، فرمانده گردان مستقر در عین الاسد ، پرسید که آیا پایگاه هوایی دارای موشک بالستیک دفاعی است.

گارلند گفت: “نه ، قربان.” این یک تهدید بی سابقه بود. من فکر نمی کنم چنین چیزی هرگز محاسبه شده باشد ، بنابراین ما نمی توانیم حمله موشکی بالستیک را پیش بینی کنیم. اما ما برنامه ای برای آن داریم. “

استیسی کلمن ، افسر پایگاه نیروی هوایی گفت: “ما هنوز باید می توانستیم به ماموریت خود ادامه دهیم.” اولین راه حل این است که تیم خود را با توجه به توانایی رزمی آنها تقسیم کنیم. “صادقانه بگویم ، ما فکر نمی کردیم که زنده بمانیم.”

گارلند گفت: “به یاد دارم که بسیار هیجان زده بودم.” او اینگونه مرد! “ما برنامه کافی برای تعداد افرادی که در سنگرها در مورد آنها صحبت می کنیم نداریم.”

مک کنزی گفت: “اگر ما این کار را خیلی زود انجام می دادیم ، این خطر وجود داشت که دشمن آنچه را که ما انجام داده ایم ببیند و برنامه ریزی کند.” اگر دیر اقدام می کردیم ، چیزی شبیه پرل هاربر بود. »

در طول جنگ جهانی دوم ، در عملیات پرل هاربر ، نیروی هوایی ژاپن به بندری با همین نام حمله کرد و خسارات مالی و جانی قابل توجهی به ایالات متحده وارد کرد.

جان هینز ، یکی دیگر از جنگنده های نیروی هوایی در پایگاه هوایی گفت: “هنگامی که اولین موشک به زمین برخورد کرد ، ناگهان خورشید طلوع کرد.” خیلی واضح بود من شروع به شنیدن صدای “حمله ، حمله” به تلفن بی سیم کردم. رادیو را ترک کردم و سوار ماشین شدم. در همان لحظه درب ماشین منفجر شد و من فقط گرد و خاک و آتش را دیدم ».

استیسی کلمن گفت: “این موج” موج انفجار “نامیده می شود و شما آن را در داخل احساس می کنید. گویی اندام های داخلی می لرزند ».

“کیمو کلتز ، سرباز آمریکایی که از سنگرها محافظت می کند ، گفت:[هنگام انفجار] ما برای محافظت از اندام های حیاتی و سرمان تعظیم می کنیم. یکی از اقوام در کنار ما فرود آمد و ما را دو سانتی متر از زمین بلند کرد ».

مکنزی گفت: “این حمله ای بود که هرگز ندیده بودم و تجربه نکرده بودم.” وی در پاسخ به این سوال که از این حمله چه آموخته است ، گفت: موشک های آنها دقیق است. ما آن را می دانستیم ، اما متفاوت دیدیم. آنها از فاصله دور موشک شلیک کردند ، تقریباً در هر نقطه فرود آمدند ».

گارلند صبح روز بعد از حمله موشکی فاجعه بار گفت: “فقط دیوارهای ساختمان ، اسکلت آنها باقی مانده است.” چاله ها در عمق اتاق روی زمین ساخته شده اند. تکه های بزرگ سیمان روی زمین و خیابان ها پراکنده شده بود. “

جانسون گفت: “برخی از افراد استفراغ می کنند ، همه سردرد دارند.”

کیمو کلتز می گوید: “من دو هفته ضربه مغزی داشتم.” مثل این است که یک نفر مدام با چکش سر من را می زند. “

جانسون افزود: “تنها چند ساعت بعد متوجه شدیم که دچار آسیب جدی مغزی شده ایم.”

وی در مورد مصدومیت ها گفت: من هر روز سردرد دارم. سوت یا سوت وحشتناکی را در گوشم می شنوم. اختلال استرس پس از سانحه. می خواهم اعتراف کنم. “من هنوز خواب می بینم.”

روبرت هیلز ، پزشک نظامی عین اسد ، تجربیات خود را در جریان این حمله توصیف کرد و گفت که هنگام برخورد موشک ها به پایگاه ، در حامل پرسنل زرهی در خارج از پایگاه بوده است و تصور می کند که هنگام بازگشت صدها نفر کشته خواهند شد.

او به پایگاه گفت: “در مورد این سطح از موج انفجار با فشار بالا و فشار بالا پس از تکرار ، کار زیادی انجام نشده است.”

به گزارش سی بی اس ، اکثر سربازان آمریکایی هنوز از سردرد و عوارض جانبی این حمله رنج می برند. علاوه بر این ، جانسون برای درمان به آلمان اعزام شد ، تحت فیزیوتراپی و گفتاردرمانی قرار گرفت. او و ده ها سرباز دیگر آمریکایی مدال جنگ دریافت کردند.

انتهای پیام / دقیقه


دکمه بازگشت به بالا