
شرایط عده زن شوهر مرده
مدت زمان عده وفات شوهر در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران و فقه اسلامی، چهار ماه و ده روز کامل از تاریخ فوت همسر است، مگر در موارد خاص مانند بارداری که این مدت تا زمان وضع حمل ادامه می یابد.
فقدان همسر، یکی از دشوارترین تجربیات زندگی برای هر زنی است که علاوه بر تبعات عمیق عاطفی و روانی، الزامات و حقوق قانونی و شرعی متعددی را نیز به همراه دارد. از جمله مهم ترین این الزامات، لزوم رعایت عده وفات است که شناخت دقیق جوانب آن، برای اتخاذ تصمیمات آتی و پیشگیری از هرگونه چالش حقوقی یا شرعی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله با هدف تبیین جامع و کاربردی، تمامی ابعاد عده وفات زن شوهر مرده را بر اساس موازین قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران و مبانی فقه شیعه بررسی می کند. این رهنمود به مخاطبان امکان می دهد تا با اشراف کامل به حقوق و تکالیف خود در این دوره حساس، با اطمینان خاطر بیشتری مسیر پیش رو را طی کنند و از بروز مسائل پیچیده حقوقی اجتناب ورزند.
۱. عده وفات شوهر چیست؟ مبانی قانونی و شرعی
عده، یک مفهوم فقهی و حقوقی است که به بازه زمانی معینی پس از خاتمه یافتن عقد نکاح (بر اثر طلاق، فسخ یا فوت) اطلاق می شود و زن در طی آن از ازدواج مجدد منع می گردد. این نهاد حقوقی ریشه در آموزه های اسلامی دارد و اهداف متعددی نظیر حفظ حرمت پیوند زناشویی پیشین، جلوگیری از اختلاط نسب و فراهم آوردن بستری برای سوگواری و آرامش روحی زن را دنبال می کند. در خصوص فوت شوهر، این مفهوم با عنوان عده وفات شناخته می شود که دارای تمایزاتی با سایر اشکال عده است.
۱.۱. تعریف دقیق عده وفات
ماده ۱۱۵۰ قانون مدنی عده را چنین تعریف می کند: عده عبارت است از مدتی که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمی تواند شوهر دیگر اختیار کند. بر این اساس، عده وفات به دوره زمانی اطلاق می شود که زن پس از درگذشت همسر خود، مکلف به رعایت آن است و در طول این مدت، از هرگونه ازدواج مجدد (چه دائم و چه موقت) منع شده است. ماده ۱۱۵۴ همین قانون، به طور خاص به مدت زمان عده وفات می پردازد. مبنای شرعی این حکم به صراحت در کلام وحی و آیه ۲۳۴ سوره بقره بیان شده است: و آن کسانی که از شما می میرند و همسرانی بر جای می گذارند، آن زنان باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند (و از ازدواج خودداری کنند). این آیه شریفه، چهارچوب اصلی و مدت زمان مشخص برای عده وفات را تعیین می کند.
۱.۲. تفاوت عده وفات با سایر انواع عده
هرچند عده وفات در اصل مفهوم با عده طلاق و فسخ نکاح اشتراک دارد، اما در فلسفه و برخی جزئیات اجرایی، تفاوت هایی کلیدی مشاهده می شود. در عده طلاق، اهدافی چون امکان رجوع مرد به زن در طلاق رجعی، حصول اطمینان از عدم بارداری زن و پیشگیری از اختلاط نسب، از جمله مهم ترین دلایل تعیین عده هستند. به همین دلیل، در عده طلاق، زن یائسه و زنی که نزدیکی با او صورت نگرفته (غیرمدخوله) از نگه داشتن عده معاف هستند. اما در عده وفات، علاوه بر اهمیت حفظ نسب در صورت بارداری، حفظ حرمت ازدواج سابق، احترام به متوفی و فراهم آوردن فرصتی مناسب برای سوگواری و بازیابی روحی زن، از اولویت بالایی برخوردار است. لذا، برخلاف عده طلاق، حتی زن یائسه و غیرمدخوله نیز ملزم به رعایت عده وفات هستند. همچنین، مدت زمان عده وفات به صورت ثابت و مشخص (چهار ماه و ده روز) تعیین شده است، در حالی که در عده طلاق، این مدت می تواند بر اساس دوران های پاکی زن و تعداد طهرها محاسبه شود.
۲. مدت زمان عده وفات شوهر چقدر است؟ قواعد کلی و استثنائات
شناخت مدت زمان دقیق عده وفات شوهر از جمله مباحث بنیادین است که در قانون مدنی و فقه اسلامی با وضوح بیان شده است. رعایت کامل این مدت، برای اعتبار قانونی و شرعی ازدواج های بعدی و جلوگیری از هرگونه پیامد نامطلوب ضروری است.
۲.۱. قاعده عمومی: چهار ماه و ده روز
بر اساس ماده ۱۱۵۴ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مدت زمان عده وفات، فارغ از نوع نکاح (دائم یا منقطع)، به طور ثابت و مشخص، چهار ماه و ده روز تمام است. این بازه زمانی، به محض وقوع فوت شوهر آغاز می شود، حتی اگر زن در لحظه فوت از این واقعه بی خبر باشد و اطلاع او از درگذشت همسر با تأخیر صورت گیرد. ملاک محاسبه، تاریخ فوت است، نه تاریخ اطلاع زن. این چهار ماه و ده روز بر اساس تقویم شمسی محاسبه می شود. این قاعده عمومی شامل تمامی زنان بیوه می گردد، مگر در مواردی خاص که در بندهای آتی تشریح خواهد شد.
۲.۳. تأثیر وضعیت زن (یائسگی یا باکرگی) بر عده وفات
برخلاف عده طلاق که در آن زن یائسه و غیرمدخوله (باکره ای که نزدیکی با او واقع نشده باشد) از نگه داشتن عده معاف هستند، در عده وفات این معافیت وجود ندارد. زن، فارغ از اینکه به سن یائسگی رسیده باشد یا باکره و غیرمدخوله باشد، ملزم به رعایت عده وفات به مدت چهار ماه و ده روز است. فلسفه این حکم، همان طور که پیشتر اشاره شد، بیشتر به جنبه تعبدی، حفظ حرمت نکاح سابق و ایجاد فرصت برای سوگواری زن مربوط می شود که در تمام این موارد جاری و لازم الاجراست.
۲.۴. عده وفات در نکاح دائم و موقت
مدت زمان عده وفات در هر دو نوع نکاح، یعنی عقد دائم و عقد موقت، یکسان است. ماده ۱۱۵۴ قانون مدنی به صراحت این موضوع را بیان می کند: عده وفات، چه در نکاح دائم، چه در نکاح منقطع، در هر حال، چهار ماه و ده روز است… این یکسانی در حکم، که با عده طلاق در نکاح موقت (که غالباً دو طهر یا ۴۵ روز است) تفاوت دارد، نشان دهنده اهمیت و یکپارچگی حکم عده وفات در تمامی اشکال ازدواج های مشروع از منظر قانون و شرع است.
۳. احکام و ممنوعیت های دوران عده وفات
در طول دوره عده وفات، زن علاوه بر تکلیف به صبر و عدم ازدواج مجدد، ملزم به رعایت برخی احکام و ممنوعیت های شرعی و قانونی خاص است. عدم پایبندی به این موازین می تواند پیامدهای حقوقی و شرعی قابل توجهی را به دنبال داشته باشد.
۳.۱. ممنوعیت های اصلی: عدم ازدواج مجدد و روابط نامشروع
اساسی ترین و مهم ترین ممنوعیت در دوران عده وفات، عدم ازدواج مجدد با هر مرد دیگری است، اعم از اینکه این ازدواج به صورت دائم باشد یا موقت. هرگونه عقد نکاحی که در این بازه زمانی منعقد گردد، از منظر قانونی و شرعی باطل و بی اعتبار است و هیچ گونه اثر حقوقی بر آن مترتب نیست. علاوه بر این، هرگونه ارتباط جنسی یا رابطه نامشروع با مردی دیگر در این دوره، نه تنها از نظر شرعی به شدت حرام تلقی می شود، بلکه می تواند منجر به پیامدهای قانونی دیگری نیز گردد.
در فقه اسلامی و ماده ۱۰۵۰ قانون مدنی، تأکید شده است: «هر کس زن شوهردار یا زنی را که در عده طلاق یا در عده وفات است برای خود نکاح کند، عقد باطل است و در صورت علم به حرمت و وقوع نزدیکی، حرمت ابدی حاصل می شود.»
۳.۲. توصیه های شرعی و اخلاقی
در کنار ممنوعیت های حقوقی، برخی توصیه های شرعی و اخلاقی نیز برای زنان در دوران عده وفات وجود دارد که رعایت آن ها به حفظ حرمت متوفی و ایجاد فضای مناسب برای سوگواری و بازسازی روحی زن کمک می کند. این توصیه ها بیشتر جنبه استحباب و احترام دارند و شامل مواردی مانند خودداری از آرایش، زینت کردن بیش از حد، پوشیدن لباس های محرک یا زننده و استفاده از عطریات می شود. هدف از این توصیه ها، تمرکز بر جنبه معنوی سوگواری و حفظ وقار و احترام این دوره است.
۳.۳. شروع عده از چه زمانی است؟
محاسبه مدت عده وفات، دقیقاً از لحظه وقوع فوت شوهر آغاز می شود و زمان اطلاع زن از این واقعه در شروع محاسبه تأثیری ندارد. یعنی حتی اگر زن با تأخیر از فوت همسر خود مطلع شود، عده او از تاریخ فوت شوهر آغاز شده و بخشی از آن گذشته تلقی می گردد. این نکته از لحاظ حقوقی حائز اهمیت فراوان است، زیرا بر تعیین دقیق پایان عده و زمان مجاز برای ازدواج مجدد زن تأثیر مستقیم دارد و هرگونه اشتباه در این محاسبه می تواند پیامدهای حقوقی و شرعی جبران ناپذیری در پی داشته باشد.
۴. پیامدهای عدم رعایت عده وفات (ازدواج در دوران عده)
عدم رعایت عده وفات و اقدام به ازدواج مجدد در این دوران، می تواند منجر به عواقب حقوقی و شرعی بسیار جدی و گاهی غیرقابل جبران شود. آگاهی از این پیامدها برای هر فردی که در شرایط مشابه قرار می گیرد یا قصد ازدواج با زنی بیوه را دارد، ضروری است تا از بروز مشکلات پیچیده در آینده جلوگیری شود.
۴.۱. بطلان عقد ازدواج
اصلی ترین پیامد ازدواج در دوران عده وفات، بطلان مطلق عقد ازدواج است. هرگونه عقد نکاحی، چه دائم و چه موقت، که در این بازه زمانی منعقد گردد، از همان ابتدا فاقد هرگونه اعتبار قانونی و شرعی است و هیچ اثر حقوقی بر آن مترتب نیست. این بطلان به معنای آن است که اساساً ازدواجی صورت نگرفته و زن و مرد در مقابل یکدیگر نامحرم تلقی می شوند. هیچ یک از حقوق و تکالیف ناشی از نکاح (مانند مهریه، نفقه، وراثت و …) در این مورد جاری نخواهد بود.
۴.۲. حرمت ابدی (حکم شرعی)
یکی از جدی ترین پیامدهای شرعی، که ماهیتی دائمی دارد، حرمت ابدی است. اگر زن و مردی با علم و آگاهی کامل به ممنوعیت ازدواج در دوران عده وفات، با یکدیگر عقد کرده و پس از آن نزدیکی (رابطه جنسی) نیز میان آن ها صورت گیرد، آن زن و مرد برای همیشه بر یکدیگر حرام می شوند. این به آن معناست که آن ها هرگز در آینده، حتی پس از پایان عده، نمی توانند به صورت شرعی و قانونی با یکدیگر ازدواج کنند. این حکم، به عنوان یک مجازات شرعی برای نقض عمدی و آگاهانه حریم عده تلقی می شود.
شروط اساسی برای تحقق حرمت ابدی عبارتند از:
- علم و آگاهی: هر دو طرف (زن و مرد دوم) باید از اینکه زن در عده وفات به سر می برد و ازدواج در این دوران ممنوع است، آگاهی کامل داشته باشند.
- وقوع نزدیکی: پس از انعقاد عقد باطل، نزدیکی جنسی میان آن دو واقع شده باشد.
در صورتی که یکی از این شرایط وجود نداشته باشد (برای مثال، یکی از طرفین از وجود عده بی خبر باشد یا نزدیکی صورت نگیرد)، عقد همچنان باطل است اما حکم حرمت ابدی محقق نمی شود. در این وضعیت، پس از پایان عده، آن دو می توانند با رعایت شرایط شرعی و قانونی، اقدام به ازدواج مجدد کنند.
۴.۳. پیامدهای حقوقی و شرعی برای مرد دوم
مردی که با زنی در دوران عده وفات او ازدواج می کند، در صورت آگاهی از موضوع عده، مسئولیت حقوقی و شرعی سنگینی بر عهده خواهد داشت. اگر او نیز به ممنوعیت عده عالم باشد و نزدیکی صورت گیرد، مشمول حکم حرمت ابدی قرار می گیرد. علاوه بر آن، در صورتی که ازدواج با فریب یا تدلیس از جانب او صورت گرفته باشد، ممکن است متحمل مجازات های قانونی دیگری نیز شود. این مسائل بر لزوم تحقیق و آگاهی کامل هر دو طرف، پیش از هرگونه اقدام به ازدواج مجدد، تأکید می کند تا از بروز فجایع حقوقی و شرعی جلوگیری شود.
۵. حقوق زن در دوران عده وفات
فوت شوهر، اگرچه تحولات گسترده ای در زندگی زن ایجاد می کند، اما حقوق قانونی و شرعی او را در دوران عده وفات و پس از آن محفوظ نگه می دارد. شناخت دقیق این حقوق برای زنان بیوه، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است تا بتوانند از منافع قانونی خود صیانت کنند.
۵.۱. حق نفقه
برخلاف عده طلاق بائن که در آن زن، مگر در صورت بارداری، حق نفقه ندارد، در عده وفات، زن از حق نفقه برخوردار است. این نفقه از محل ترکه متوفی (اموالی که از شوهر به جا مانده است) پرداخت می شود. در صورتی که ترکه متوفی کفاف نفقه را ندهد، این تکلیف می تواند به خویشاوندان واجب النفقه متوفی (مانند پدر یا جد پدری) یا حتی خویشاوندان واجب النفقه خود زن (مانند پدر زن) منتقل گردد. این حق تا پایان مدت عده وفات ادامه دارد و هدف از آن، تأمین حداقل معیشت و رفع نیازهای اساسی زن در این دوران حساس و بحرانی است.
۵.۲. حق سکونت
زن در دوران عده وفات، حق سکونت در منزل مشترک زوجین را دارد. این حق، به خصوص در مواردی که منزل مشترک بخشی از ترکه متوفی محسوب می شود و به ورثه منتقل شده، باید با رعایت موازین قانونی و در صورت نیاز، با اخذ رضایت از سایر ورثه یا از طریق مراجع قضایی اعمال شود. در شرایطی که منزل به نام خود زن باشد یا سهمی از آن به او تعلق گیرد، حق سکونت او بلامنازع و کامل است. این حق به زن کمک می کند تا در دوران سوگواری و گذراندن عده، در محیطی آشنا و با آرامش خاطر لازم، زندگی کند و از مشکلات ناشی از بی سرپناهی یا تغییر ناگهانی محل سکونت در امان بماند.
۵.۳. حق مهریه و اجرت المثل
زن پس از فوت شوهر، همچنان حق مطالبه مهریه و اجرت المثل ایام زندگی مشترک خود را دارد. این حقوق، جزء دیون ممتاز متوفی محسوب می شوند و باید پیش از تقسیم ارث از محل ترکه وی پرداخت گردند. مهریه، که با انعقاد عقد نکاح بر ذمه مرد مستقر می شود، و اجرت المثل، که بابت کارهایی که زن به دستور شوهر در منزل انجام داده است قابل مطالبه است، از جمله حقوق مالی زن هستند که با فوت شوهر از بین نمی روند. زن می تواند این مطالبات را خود یا از طریق وکیل قانونی، از ورثه متوفی یا از محل ترکه مطالبه و دریافت کند.
۵.۴. حق ارث
زن به عنوان یکی از ورثه سببی شوهر متوفی، دارای حق سهم الارث از اموال اوست. میزان سهم الارث زن بر اساس قانون مدنی به این بستگی دارد که شوهر متوفی فرزند داشته باشد یا خیر. این فرزند می تواند از همین همسر یا از همسر قبلی باشد:
- اگر شوهر متوفی فرزند داشته باشد (چه از این همسر و چه از همسر قبلی)، سهم الارث زن یک هشتم از تمامی اموال منقول و غیرمنقول (به استثناء قیمت ابنیه و اشجار) خواهد بود.
- اگر شوهر متوفی فرزند نداشته باشد، سهم الارث زن یک چهارم از تمامی اموال خواهد بود.
این حق ارث، جدای از مهریه و نفقه است و زن می تواند پس از پرداخت دیون، وصایا و کسر حقوق ممتاز، سهم قانونی خود را از ترکه مطالبه و دریافت کند. فرآیند مطالبه ارث و تقسیم آن، نیازمند طی مراحل قانونی انحصار وراثت است.
۶. وظایف زن پس از فوت همسر
فوت همسر، تنها به ایجاد حقوقی برای زن محدود نمی شود، بلکه مجموعه ای از وظایف و مسئولیت های قانونی و شرعی را نیز بر عهده او قرار می دهد. مدیریت صحیح و آگاهانه این وظایف، نیازمند شناخت دقیق و اقدام به موقع است.
۶.۱. مسائل مربوط به حضانت فرزندان
یکی از مهم ترین وظایف و مسئولیت های زن پس از فوت همسر، حضانت فرزندان مشترک است. بر اساس ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی و رویه قضایی، در صورت فوت پدر، حضانت فرزندان صغیر و غیررشید (تا رسیدن به سن بلوغ و رشد) با مادر است، مگر اینکه عدم صلاحیت مادر توسط دادگاه احراز شود. این حضانت هم حق مادر است و هم تکلیف او، به این معنا که نمی تواند به سادگی از آن شانه خالی کند.
مسئولیت تأمین نفقه فرزندان: اگرچه حضانت با مادر است، اما تأمین نفقه فرزندان در درجه اول بر عهده جد پدری (پدرِ پدرِ فرزندان) قرار دارد. در صورتی که جد پدری در قید حیات نباشد یا توانایی پرداخت نفقه را نداشته باشد، این وظیفه به عهده مادر منتقل می شود. مادر موظف است تا زمان رسیدن فرزندان به سن بلوغ و رشد، در تأمین نیازهای مادی و معنوی آن ها کوشا باشد و مسئولیت های تربیتی و معیشتی آنان را بر عهده گیرد.
۶.۲. مسائل مربوط به امور مالی و ترکه
زن پس از فوت همسر، نقش کلیدی در مدیریت امور مالی و ترکه متوفی ایفا می کند. این وظایف شامل طی مراحل قانونی مشخصی است:
- انحصار وراثت: اولین اقدام حقوقی، درخواست گواهی انحصار وراثت از شورای حل اختلاف صلاحیت دار است. این گواهی به طور رسمی ورثه متوفی و سهم الارث هر یک را مشخص می کند و برای هرگونه اقدام حقوقی بعدی بر روی ترکه، ضروری است.
- مطالبه حقوق مالی: پیش از تقسیم ترکه میان ورثه، زن باید نسبت به مطالبه حقوق مالی خود از قبیل مهریه، نفقه معوقه (در صورت وجود) و اجرت المثل ایام زندگی مشترک، از ترکه متوفی اقدام کند. این مطالبات، جزء دیون ممتاز متوفی محسوب شده و بر ارث ورثه مقدم هستند.
- عمل به وصیت شوهر: در صورتی که شوهر وصیت نامه ای معتبر از خود به جا گذاشته باشد، زن به عنوان یکی از ورثه و در برخی موارد به عنوان وصی، موظف است در اجرای وصیت در حدود یک سوم اموال متوفی همکاری کند.
- تقسیم اموال: پس از پرداخت تمامی دیون، اجرای وصایا و کسر حقوق ممتاز، مابقی ترکه مطابق با سهم الارث قانونی بین ورثه (از جمله زن) تقسیم می شود. این فرآیند باید با دقت و طبق قانون صورت گیرد تا از اختلافات احتمالی جلوگیری شود.
فرآیند رسیدگی به امور ترکه می تواند پیچیده و زمان بر باشد و نیازمند دقت و آگاهی حقوقی فراوان است.
۶.۳. ضرورت مشاوره حقوقی
با توجه به پیچیدگی های متعدد مسائل حقوقی و مالی پس از فوت همسر، از جمله شرایط عده زن شوهر مرده، امور حضانت، ارث و تقسیم ترکه، بهره گیری از مشاوره حقوقی تخصصی با وکیل مجرب در امور خانواده و ارث، از اهمیت بالایی برخوردار است. یک وکیل کارآزموده می تواند زن را در تمامی مراحل، از انحصار وراثت تا مطالبه حقوق مالی و تقسیم ترکه، راهنمایی و پشتیبانی کند و از بروز مشکلات و دعاوی احتمالی جلوگیری نماید. این مشاوره می تواند به زن در اتخاذ تصمیمات آگاهانه و حفظ منافع خود و فرزندانش در این دوران حساس، کمک شایانی کند و مسیر قانونی را برای او هموار سازد.
۷. سوالات متداول در مورد عده وفات
آیا در دوران عده وفات می توان صیغه شد؟
خیر، در دوران عده وفات، ازدواج (چه دائم و چه موقت یا صیغه) با هر مرد دیگری ممنوع و باطل است. اگر با علم به وجود عده و ممنوعیت ازدواج، و وقوع نزدیکی، صیغه صورت گیرد، حرمت ابدی میان زن و مرد ایجاد می شود.
اگر زن در عده طلاق باشد و شوهرش فوت کند، وضعیت عده چگونه است؟
در این حالت، عده طلاق متوقف شده و زن باید از زمان فوت شوهر، عده وفات (چهار ماه و ده روز) را نگه دارد. به عبارت دیگر، عده وفات بر عده طلاق مقدم است و آن را نسخ می کند.
تفاوت های مختصر عده وفات در فقه شیعه و اهل سنت چیست؟
در فقه شیعه و اهل سنت، مدت زمان اصلی عده وفات (چهار ماه و ده روز) و استثنای آن برای زن باردار (تا وضع حمل) در اصول یکسان است. اما در برخی جزئیات فروعی و توصیه های مربوط به حداد (سوگواری و خودداری از زینت) ممکن است تفاوت های جزئی در شدت و گستردگی احکام و مستحبات وجود داشته باشد.
اگر زن یقین کند شوهرش مرده ولی بعداً خلاف آن ثابت شود، حکم چیست؟
اگر زن پس از اتمام عده وفات که بر اساس یقین به فوت شوهر نگه داشته است، ازدواج مجدد کند و سپس معلوم شود شوهر اول زنده بوده است، ازدواج دوم او باطل است. در این صورت، اگر نزدیکی با شوهر دوم صورت نگرفته باشد، زن باید بلافاصله از او جدا شود. اما اگر نزدیکی صورت گرفته باشد، زن باید ابتدا برای شوهر دوم عده طلاق (پس از جدایی) و سپس برای شوهر اول عده وفات را نگه دارد تا وضعیت شرعی و قانونی او به طور کامل مشخص و از اختلاط نسب جلوگیری گردد. این وضعیت از پیچیدگی های خاصی برخوردار است و نیازمند بررسی دقیق قضایی است.
نتیجه گیری
عده وفات زن شوهر مرده، نه تنها یک تکلیف حقوقی و شرعی، بلکه دارای ابعاد عمیق فقهی، اجتماعی و عاطفی است. هدف از این دوره فراتر از صرفاً یک محدودیت زمانی است؛ بلکه فرصتی برای سوگواری و بازسازی روحی زن پس از فقدان همسر، و در عین حال، تضمینی برای حفظ حرمت نکاح سابق و جلوگیری از اختلاط نسب محسوب می شود. رعایت دقیق مدت زمان چهار ماه و ده روز، با استثنای خاص برای زنان باردار، و نیز آگاهی کامل از احکام و ممنوعیت های مربوط به این دوران، برای هر زنی که همسر خود را از دست می دهد، حیاتی و ضروری است.
عدم توجه به این مقررات می تواند منجر به بطلان عقد ازدواج و در مواردی به حرمت ابدی میان زن و مرد دوم شود که پیامدهای آن بسیار جدی و جبران ناپذیر است. از سوی دیگر، قانون حقوقی را برای زن در این دوران در نظر گرفته است که شامل حق نفقه، حق سکونت، مهریه، اجرت المثل و سهم الارث می شود که آشنایی با آن ها برای حفظ منافع زن از اهمیت بالایی برخوردار است. مدیریت صحیح امور مرتبط با حضانت فرزندان و مسائل مالی و ترکه متوفی نیز، از وظایف کلیدی زن پس از فوت همسر به شمار می رود. در نهایت، با توجه به پیچیدگی های حقوقی و شرعی موجود، اکیداً توصیه می شود که زنان بیوه برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه، حفظ حقوق خود و جلوگیری از مشکلات احتمالی، از مشاوره حقوقی تخصصی بهره مند شوند. این آگاهی و پشتیبانی حقوقی، می تواند در این دوران دشوار، راهگشای بسیاری از مسائل پیش رو باشد و به زن در گذراندن این مرحله یاری رساند.