خشت و آجر دو مصالح ساختمانی بسیار شبیه هم هستند که اغلب با هم اشتباه گرفته میشوند. در این مقاله قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم که تفاوت خشت و آجر چیست. در همین راستا نیز نیاز است که ابتدا تعریف دقیقی از هرکدام آنها ارائه کنیم، تا بعد از داشتن ذهنیتی درست، به تفاوت خشت و آجر بپردازیم.
معرفی خشت
خشت از مصالح ساختمانی است که در گذشته و به خصوص در ساخت خانههای روستایی مورد استفاده قرار میگرفته است. خشت به شکل بلوکهایی متشکل از خاک رس است و در ابعاد مختلف تولید میشود. ماده ی اصلی در تولید خشت، خاک رس است. البته میتوان از ترکیب خاک رس، کاه و خرده سنگ یا خاک رس معدنی نرمشده و شکر سنگ نیز استفاده کرد.
برای تولید خشت، ترکیب مورد نظر را با آب مخلوط کرده تا گل به دست بیاید. سپس گل را در قالب میریزند و فشار میدهند تا همهی خشتها شکلی واحد و یکپارچه داشته باشند. سپس خشتهای قالب خورده را در برابر نور آفتاب قرار میدهند تا خشک شوند. که این سهولت تولید خشت، یکی از دلایل پایین بودن قیمت آن است.
از آن جا که عموما ابعاد خشتها بزرگ است، دیوارهای خشتی قطر زیادی دارند و به همین دلیل هم در برابر حرارت و برودت عایق هستند. خشتها در مناطق خشک مقاومت بالایی دارند، اما در مناطقی که رطوبت آنها بالاست، به دلیل اینکه گل خشت رطوبت را به خود جذب میکند، به سرعت مستهلک و فرسوده میشوند. از همین رو لازم است در صورت تمایل برای استفاده از خشت در مناطق مرطوب، آنها را اندود و روکش کرد.
روشهای ساختن خشت
خشت یکی از مصالح قدیمی است که در هر منطقه، بنا به شرایط همان جا و با مواد موجود در آن منطقه تولید میشود. یک تفاوت خشت و آجر در نحوه ساخت آنهاست. برخی از موادی که در ساختن خشت استفاده میشدند عبارتند از:
- خاک رس همگن و آب، که معمولترین روش ساخت خشت است و موا مذکور را پس از ترکیب و ورز دادن قالب میزندن و در آفتاب خشک میکردند.
- خاک رس معدنی نرمشده، شکر سنگ و آب
- خاک رس مرغوب، کاه، خرده سنگ و آب. وجود کاه در این نوع خشت کمک میکند تا انسجام خاک بیشتر شود و خرده سنگ نیز به افزایش مقاومت خشت کمک میکند.
- خاکهای مرغوب حاصله از ساختمانهای تخریبشده نیز در صورت داشتن سنگهای ریز و درشت میتوانند برای ساخت خشت استفاده شوند.
- خاک رس، موی بز و آب نیز میتواند ترکیب خوبی برای ساخت خشت باشد. اضافه کردن موی بز کمک میکند تا خشت کمتر ترک بخورد.
- از ترکیب خاک رس، پشم شتر و آب نیز میتوان برای ساخت خشت استفاده کرد.
- خاک رس، پوست برنج شلتوک و آب از دیگر ترکیبات ساخت خشت است. که پوست برنج شلتوک از ترک خوردن خشت جلوگیری میکند.
- الیاف درخت خرما را نیز میتوان با خاک رس و آب مخلوط کرد. که به این نوع خشت ساز و دار میگویند.
- کلوش خردشده ساقهی برنج، خاک رس و آب خشت منسجم و مقاومی تشکیل میدهد.
معرفی آجر
آجر از دیگر مصالح ساختمانی است که همانند خشت عمدتا از خاک رس تشکیل شده و آن را قالبگیری میکنند. تفاوت خشت و آجر در این است که آجر را پس از قالبگیری، به جای آفتاب، در کوره میگذارند تا پخته شود. برای تولید آجر نما سفید نیز میتوان از قالبهای مختلفی استفاده کرد که در نتیجه به دست آمده متفاوت خواهد بود.
آجرهای قدیمی متشکل از خاک رس و آب بودند که با گذشت زمان ترکیبات دیگری نیز به آنها اضافه شد و انواع مختلف آجر به وجود آمد. شما میتوانید برای بر روی لینک کلیک کنید.
هم در اجرای نما، هم در دیوارچینی، هم در ساخت کف و هم در ساخت سقف و طاق است. البته امروزه عمده کاربرد آجر بیشتر همان دو مورد اول (نما و دیوارچینی) است. از هر کدام از آجرها میتوان به مقصود خاصی استفاده کرد. البیه این تعدد انواع گاهی اوقات منجر به سردرگمی میشود که مثلا ب؟
حال که با خشت و آجر به صورت جداگانه آشنا شدید، میتوانیم به بررسی تفاوت خشت و آجر بپردازیم. گفتیم که خشت و آجر بسیار شبیه هم هستند و یکی از تفاوتهای ظریف میان آنها این است که آجر در کوره خشک میشود و خشت، در جلوی آفتاب. در ادامه تفاوت خشت و آجر در استحکام و ساختمانسازی را بیان میکنیم.
تفاوت خشت و آجر در استحکام
شاید بتوان گفت که مهمترین تفاوت خشت و آجر در استحکام آنها میباشد. آجرها به دلیل این که در کوره پخته میشوند، از استحکام بالاتری نسبت به خشتها برخوردار خواهند بود. البته خود آجرها هم برای ساختمانهای کمتر از 4 طبقه توصیه میشوند. و در همان ساختمانها نیز میبایست با زیرسازی مناسب و استفاده از شناژ روی کرسیچینی و زیرسقفها، مقاومت آجر را در برابر عواملی مثل زلزله بالا برد.
در مقابل خشتها در برابر نیروهایی مانند زلزله مقاومت بسیار پایینی دارند و امروزه در ساختمانسازی مناطق شهری از آنها اصلا استفاده نمیشود. و شاید تنها بتوان خانههای خشتی را در مناطق روستایی مشاهده کرد. ساختمانهای ساخته شده با خشت نباید بیشتر از یک طبقه باشد و از خشت نباید در مناطق زلزله خیز و دارای آب و هوای مرطوب استفاده کرد.
تفاوت خشت و آجر در ساختمانسازی
همان طور که توضیح دادیم از تفاوت خشت و آجر این است که ساختمانهای خشتی نباید بیشتر از یک طبقه باشند.ساختمانهای آجری را میتوان تا 4 طبقه هم ساخت. اسکلت ساختمانهای ساخته شده با آجر، از آجر میباشد و برای سقف آنها در ایران عموما از پروفیلهای آجری طاق ضربی یا سقف تیرچه بلوک استفاده میشود.
برای مقاومسازی ساختمانهای آجری در برابر عواملی همچون زلزله، بر در کرسی چینی و زیر سقف از شناژها استفاده کرد. در این ساختمانها دیوارهای حمال طبقات مختلف میتوانند روی هم قرار بگیرند و گاهی اوقات همین دیوارهای حمال میتوانند دیوار جداکننده نیز باشند. که البته باید در نظر داشت که عرض این دیوارهای حمال باید حداکثر 35 سانتی متر باشد.
ساختمانهای خشتی در دنیای امروزه دیگر جایی ندارند و شاید به تعداد اندکی در مناطق روستایی کم برخوردار دیده شوند که دسترسی به مصالح روز سخت است. اسکلت این ساختمانها از همان خشت خام و گل است. ساختمانهای خشتی به خاطر مقاومت بسیار پایین خشت باید حداکثر همان یک طبقه را داشته باشند.
کلام آخر
شاید بتوان آجر را نوعی خشت پیشرفته دانست. چرا که ظاهر و ماده اولیهی ساخت آنها به هم شباهت دارد و تفاوت خشت و آجر از نحوه خشک شدن آنها نشأت میگیرد. که خشت در مقابل نور خورشید خشک میشود و آجر در ک.رههای آجرپزی. خشک شدن یا به اصطلاح پختن آجر در کوره باعث میشود تا مقاومت آنها افزایش یابد و حتی شاید بتوان گفت هرچه آجر پختهتر شود مقاومت آن بیشتر خواهد بود. خشت . [ خ ِ ] (اِ) آجر خام و ناپخته . (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). پاره ای گل که آن را در قالبی ریزند و چون شکل قالب بخود گرفت قالب را از آن خارج کنند وسپس آن پاره گل ، شکل قالب گرفته ، را در آفتاب گذارند تا خشک شود و بعد آن را در ساختمانها بکار برند. می گویند خشت بهتر از آجر عایق گرما و صدا است . این پاره گل را گاه به جای «خشت « »خشت خام » نیز می گویند و چون خشت خام را بپزند آجر میشود. لَبِن :
مغ از نشاط سبدچین که مست خواهد شد
کند برابر چرخشت خشت بالینا.
عمار مروزی .
نه پادیر باید ترا نه ستون
نه دیوار خشت و نه آهن درا.
رودکی .
نه سیم است با من نه زر و گهر
نه خشت و نه آب و نه دیوار گر.
فردوسی .
اگرتخت یابی و گر تاج و گنج
وگر چند پوشیده باشی برنج
سرانجام جای تو خاکست و خشت
جز از تخم نیکی نبایدت کشت .
فردوسی .
بنالید و گفت اسب را زین کنید
از این پس مرا خشت بالین کنید.
فردوسی .
خشتی که ز دیواری بردند به بیدادی
شاخی که ز گلزاری بردند به غداری .
منوچهری .
صدش داد از آن همچو آتش برنگ
که هر خشت ده من بر آمد بسنگ .
اسدی (گرشاسب نامه ).
هر آن خشت کز کالبد شد بدر
بر ان کالبد بازناید دگر.
اسدی (گرشاسب نامه ).
هر آن خشتی که بر سقف سرائیست
بدان کان از سر کشور خدائیست .
ناصرخسرو.
بل خشت زرین زان بنان شد در خوی خجلت نهان
چون خشت گل در آبدان از دست بنا ریخته .
خاقانی .
خشت گل زیر سر و پی سپر آئید بمرگ
گر بخشت و بسپر میر کیائید همه .
خاقانی .
دو خشتی برآورده قصری عظیم
یکی خشت از زر یکی خشت سیم .
نظامی .
چو شه شد در آن قصر زرینه خشت
گمان برد کامد بقصر بهشت .
نظامی .
ز بس خشت آهن که شد برهلاک
لحد بسته بر کشتگان خشت خاک .
نظامی .
از زر و سیم راحتی برسان
خویشتن هم تمتعی برگیر
وانگه آن خانه کز تو خواهد ماند
خشتی از سیم و خشتی از زر گیر.
سعدی (کلیات چ مصفا ص 72).
هر آن پاره خشتی که بر منظریست
سر کیقبادی و اسکندریست .
حافظ.
چون خشت به آسیا بری خاک آری .
(از تاریخ گیلان مرعشی ).
خشت اول چون نهد معمار کج
تا ثریا می رود دیوار کج .
– امثال :
خشت اول چون کج گذاشته شد دیوار کج در می آید :
چون گذارد خشت اول بر زمین معمار کج
گر رساندبرفلک باشد همان دیوار کج .
صائب .
این مثل باشد که تا گردون رود دیوار کج
خشت اول را اگر اول نهد معمار کج .
کار دل است کار خشت و گل نیست .
این مثل در جایی می زنند که آدمی را بدون دلیل از چیزی خوش آید و به آن عشق ورزد. یک خشت بگذار درش ؛ کنایه از تمام کردن است می گویند تمام کن و یک خشت بگذار بر در آن .
– خشت بالین بودن ؛ کنایه از مردن است :
اگر چرخ گردان کشد زین تو
سرانجام خشتست بالین تو.
فردوسی .
– خشت برآب زدن ؛ کار بیهوده کردن .
– خشت بر دریا زدن ؛ کنایه از کار عبث کردن است .
خشت بر دریا زدن بی حاصل است .
سعدی .
– خشت بر زبر آب زدن ؛ خشت برآب زدن ، کار بیهوده کردن :
در عشق تو مر دل رقم صبر کشیدن
چون خشت زدن بر زبر آب روان است .
ابن یمین .
– خشت پخته ؛ آجر.
– خشت خام ؛ خشتی که در کوره نپزند یعنی آجر نشده است :
هر چه در آینه جوان بیند
پیر در خشت خام آن بیند.
(سندبادنامه .).
– خشت ، خشت خام بر آب افکندن ؛ کنایه از ضایع کردن امری و چیزی است :
چو کرداربا ناسپاسان کنی
همی خشت خام اندر آب افکنی .
فردوسی .
بدانست بهرام کان بود زشت
باب اندر افکنده شد خشک خشت .
فردوسی .
– خشت زدن ؛ خشت درست کردن . پاره ٔ گل را در قالب خشت قرار دادن و سپس قالب را بیرون آوردن و پاره ٔ گل را در مقابل آفتاب قرار دادن .
– || دروغ گفتن . لاف زدن . (یادداشت بخطمؤلف ).
– خشت زر ؛ خشتی که از طلاست . کنایه از آفتاب است :
دیوار مشرق را نگر خشت زر آمد قرص خور
چون دست تست آن خشت زر زر بی تقاضا ریخته .
خاقانی .
– خشت زرین ؛ خشتی که از طلاست . کنایه از خورشید است :
نقب در دیوار مشرق برد صبح
خشت زرین زان میان آمد برون .
خاقانی .
– خشت مالیدن ؛ خشت زدن . خشت درست کردن .
– خشت مالی کردن ؛ خشت زدن . خشت درست کردن .
|| آجر پخته ، آجر. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). بعضی از شواهدی که برای خشت یعنی خشت خام آمد برای خشت به معنی آجر نیز قابل انطباق است . || هر چیز چهارگوشه ٔ کلان ستبر. (از ناظم الاطباء). || نوعی از سلاح جنگ باشد و آن نیزه ٔ کوچکی است که در میان آن حلقه ای از ریسمان یا ابریشم بافته بسته باشند انگشت سبابه را درآن حلقه کرده به جانب خصم اندازند . (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از انجمن آرای ناصری ) (غیاث اللغات ) :
خورشید تیغ تیز ترا آب می دهد
مریخ نوک خشت تو برسان زند همی .
دقیقی .
به پیش سپاه اندر آمد بجنگ
یکی خشت رخشان گرفته بچنگ .
فردوسی .
ز گردون بسی سنگ بارید و خشت
پراگنده شد لشکر ایران بدشت .
فردوسی .
همی تاخت بهرام خشتی بدست
چنان چون بود مردم نیم مست .
فردوسی .
درخشیدن تیغو ژوبین و خشت
تو گفتی بزر اندر آهن سرشت .
فردوسی .
سیه کرده عفریت بر زهره گردون
از انجم کشیده بر او خشت و خنجر.
ناصرخسرو.
از تیر تو درباره ٔ هر حصنی راهیست
وز خشت تو اندر بر هر کوهی غاریست .
فرخی (دیوان چ دبیرساقی ص 22).
چو کوه آهن و کوه سیه گرفته پناه
وزین دو کوه قوی چون ستاره خشت روان .
فرخی .
خشت او از کوه برگیرد همی تیغ بلند
ناوک اوکنگره برباید از برج حصار.
فرخی .
تیغ او را با قضا و تیر او را با قدر
دست او را با سپهر و خشت او را با شهاب .
فرخی .
وقت سحرگه کلنگ تعبیه ای ساخته ست
از لب دریای هند تا خزران تاخته ست
میغ سیه از قفاش تیغ برون آخته ست
طفل فروکوفته ست خشت بینداخته ست .
منوچهری .
این روز چنان افتاد که خشت بینداخت و شیر خویشتن را دزدید. (تاریخ بیهقی ).عادت چنان داشت که چون شیر پیش آمدی خشتی کوتاه دسته ٔ قوی بدست گرفتی و نیزه ای سطبر کوتاه . (تاریخ بیهقی ص 150). امیر خشتی بینداخت و بر سینه ٔ شیر زد چنانکه جراحتی قوی کرد. (تاریخ بیهقی ).
زبس هند و انبوه چون خیل زاغ
ز بس خشت و خنجر چو رخشان چراغ .
اسدی (گرشاسب نامه ).
دگر باره هر دو سپه ساخته
کشیده صف و تیغ وخشت آخته .
اسدی (گرشاسب نامه ).
فکندند از او چند هر گرد گیر
وزان خار او خشت کردند و قیر .
اسدی .
ز پشت پیل تو بر مغز شیر باری خشت
که پیل شیرشکاری و شیر پیل سوار.
مسعودسعد سلمان (دیوان چ رشید یاسمی ص 165).
دیگر عُمر است آنکه زد خشت
و افراشت بناء استوارت .
مسعودسعد.
بیحد ز خشت و بیلک تو شیرو ببر و گرگ
بیجان شدند و باز دمادم دگر شود.
مسعودسعد.
یکی خشت پولاد الماس رنگ
برآورد و زد بر دلاور نهنگ .
سنان سرخشت خفتان شکاف
برون رفت از فلکه پشت و ناف .
نظامی .
او را بشمشیر و خشت و زوبین پاره پاره کردند. (تاریخ طبرستان ابن اسفندیار).
نزد تارک جنگجویی بخشت
که خود و سرش را نه درهم سرشت .
سعدی (بوستان ).
نه در خشت و کوپال و گرز گران
که آن شیوه ختمست بر دیگران .
سعدی (بوستان ).
– خشت از جای رفتن ؛ تیر از کمان دررفتن ، کنایه از به وقوع پیوستن است : امیر بدگمان گشت و دراندیشید و دانست که خشت از جای خود برفت . (تاریخ بیهقی ).
|| نام یک قسم حربه ای در جنگ . (از ناظم الاطباء). || گرز چهار پهلو. (از ناظم الاطباء) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). || بیلچه . (از ناظم الاطباء). || نام نسک دوازدهم است از جمله بیست و یک نسک کتاب زند و پازند یعنی یک قسم از جمله بیست و یک قسم ، چه نسک بمعنی قسم باشد. (از برهان ) (از ناظم الاطباء) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). || روز 29 بهمن و چهارم از پنجه ٔ دزدیده . (یادداشت بخط مؤلف ). || من . (یادداشت بخط مؤلف ).
– بید خشت ؛ نام گیاهی است دارویی .
– شیر خشت ؛ نام گیاهی است دارویی .
|| نوعی از حلوا هم هست که در مشکها و جاها ریزند تا یک پارچه و قرص شود. || (اِ صوت ) خش خش . (از برهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ) :
به خاطر مقاومت پایین خشت نمیتوان از آن در ساخت ساختمانهای بیش از یک طبقه ساخت و از آنها در مناطق مرطوب یا زلزله خیز نباید استفاده شود. اما از آجر در ساخت ساختمانهایی تا 4 طبقه میتوان استفاده کرد.