تامین دلیل دادگاه صلح

وکیل

تامین دلیل دادگاه صلح

تامین دلیل فرآیندی حقوقی است که به منظور حفظ و صورت برداری از دلایل و امارات دعوا انجام می شود تا در آینده و هنگام طرح دعوای اصلی یا ادامه رسیدگی به آن، این ادله قابل استناد باشند و خطر از بین رفتن یا دشوار شدن دسترسی به آن ها وجود نداشته باشد. صلاحیت رسیدگی به درخواست تامین دلیل، بر اساس بند 7 ماده 12 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1402، به «دادگاه صلح» محول شده است، که این امر بر اهمیت سرعت و سهولت دسترسی به این ابزار قانونی می افزاید.

در نظام حقوقی هر کشوری، اثبات ادعا و حقانیت نیازمند ارائه دلایل و مستندات کافی است. در برخی شرایط، ماهیت دلایل به گونه ای است که امکان از بین رفتن، تغییر یا دشوار شدن دسترسی به آن ها در گذر زمان وجود دارد. در چنین مواردی، نادیده گرفتن این خطر می تواند به تضییع حقوق اشخاص منجر شود. به همین دلیل، نهاد «تامین دلیل» در قانون آیین دادرسی مدنی ایران پیش بینی شده است تا امکان حفظ و مستندسازی این دلایل قبل از وقوع دعوا یا در جریان آن فراهم آید. این فرآیند، نه خود دلیل، بلکه تضمینی برای بقای آن است و به افراد این امکان را می دهد که با اطمینان خاطر بیشتری به حفظ حقوق خود بپردازند. واگذاری صلاحیت رسیدگی به این درخواست ها به «دادگاه صلح»، با هدف تسریع و تسهیل امور قضایی و کاهش بار دادگاه های عمومی صورت گرفته است و نشان دهنده اهمیت این موضوع در ساختار قضایی کشور است.

تامین دلیل چیست؟ تعریفی حقوقی و کاربردی

تامین دلیل در نظام حقوقی ایران، ابزاری پیشگیرانه و حمایتی است که به اشخاص ذی نفع امکان می دهد دلایل و امارات خود را که احتمال از بین رفتن یا دسترسی دشوار به آن ها در آینده وجود دارد، حفظ و مستند کنند. این اقدام، زیربنای مستحکمی برای دعاوی آتی فراهم می آورد و از تضییع حقوق افراد جلوگیری می کند.

تعریف حقوقی از دیدگاه قانون آیین دادرسی مدنی (ماده 149)

ماده 149 قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت مفهوم تامین دلیل را بیان می کند: در مواردی که اشخاص ذی نفع احتمال دهند که در آینده استفاده از دلایل و مدارک دعوای آنان از قبیل تحقیق محلی و کسب اطلاع از مطلعین و استعلام نظر کارشناسان یا دفاتر تجاری یا استفاده از قرائن و امارات موجود در محل و یا دلایلی که نزد طرف دعوا یا دیگری است، متعذر یا متعسر خواهد شد، می توانند از دادگاه درخواست تامین آنها را بنمایند. مقصود از تامین در این موارد فقط ملاحظه و صورت برداری از اینگونه دلایل است.

تحلیل این ماده نشان می دهد که هدف اصلی تامین دلیل، «ملاحظه و صورت برداری» از دلایل است، نه ایجاد یا تغییر آن ها. این دلایل می تواند شامل موارد زیر باشد:

* تحقیق محلی و کسب اطلاع از مطلعین: برای مثال، ثبت اظهارات شهود یا وضعیت یک مکان خاص قبل از تغییر.
* استعلام نظر کارشناسان: ارزیابی و ثبت وضعیت فعلی یک ملک، کالا یا سند توسط کارشناس رسمی.
* دفاتر تجاری: صورت برداری از محتویات دفاتر حسابداری یک شرکت.
* قرائن و امارات موجود در محل: مانند وضعیت خسارت وارده به یک ساختمان یا خودرو.
* دلایلی که نزد طرف دعوا یا دیگری است: مثلاً صورت برداری از اسنادی که نزد شخص ثالث یا طرف مقابل است.

عبارت متعذر یا متعسر خواهد شد بر عنصر احتمال و خطر تاکید دارد؛ یعنی باید نگرانی منطقی از عدم دسترسی یا دشواری دسترسی به دلیل در زمان نیاز واقعی وجود داشته باشد.

هدف بنیادین تامین دلیل: حفظ و صورت برداری

تامین دلیل، خود «دلیل» نیست، بلکه فرآیندی است که «دلیل» را برای زمان آینده حفظ می کند. به عبارت دیگر، هدف از تامین دلیل این نیست که با این اقدام، یک دلیل جدید خلق شود یا ماهیت یک واقعه تغییر یابد، بلکه مقصود صرفاً تثبیت وضعیت موجود دلایل است. صورت جلسه ای که در نتیجه تامین دلیل تنظیم می شود، خود به تنهایی یک سند اثباتی قطعی نیست، بلکه مستندی است که وضعیت دلایل را در یک زمان مشخص منعکس می کند و در دعوای اصلی، قاضی ارزش و اعتبار آن را در کنار سایر ادله ارزیابی خواهد کرد. این ابزار، پیش زمینه و پشتوانه ای محکم برای طرح دعوا یا دفاع در برابر آن محسوب می شود.

تمایز با تامین خواسته

یکی از ابهامات رایج حقوقی، تفاوت بین «تامین دلیل» و «تامین خواسته» است. در حالی که هر دو از اقدامات تامینی محسوب می شوند، ماهیت و هدف آن ها کاملاً متفاوت است:

ویژگی تامین دلیل تامین خواسته
هدف اصلی حفظ و صورت برداری از ادله موجود برای جلوگیری از زوال یا تعسر آن. توقیف اموال خوانده برای تضمین اجرای حکم احتمالی در آینده.
موضوع ادله و مدارک (مانند وضعیت محل، نظر کارشناسی، شهادت). اموال منقول یا غیرمنقول (مانند حساب بانکی، ملک، خودرو).
ارزش اثباتی خود دلیل نیست، بلکه مستندی است برای اثبات وضعیت یک دلیل؛ ارزش اثباتی با قاضی است. هیچ ارزش اثباتی ندارد، صرفاً یک اقدام اجرایی است.
ماهیت حقوقی یک «درخواست» غیرمالی. یک «درخواست» که می تواند مالی یا غیرمالی باشد و به دعوای اصلی مالی وابسته است.
فوریت اغلب نیاز به فوریت دارد تا دلیل از بین نرود. معمولاً برای جلوگیری از انتقال یا مخفی کردن اموال است.
صدور بدون نیاز به تضمین مالی (غالباً). معمولاً با تودیع تامین مالی (خسارت احتمالی) توسط خواهان همراه است.

مصادیق و ضرورت های عملی تامین دلیل

تامین دلیل در سناریوهای متعددی از اهمیت بالایی برخوردار است. برخی از رایج ترین مصادیق آن عبارتند از:

* خسارت به املاک: در مواردی که به ملک استیجاری یا ملک مجاور خسارت وارد شده (مثلاً نشت آب، تخریب دیوار)، مستاجر یا مالک می تواند قبل از ترمیم یا تغییر وضعیت، درخواست تامین دلیل برای ارزیابی و صورت برداری خسارت توسط کارشناس رسمی را مطرح کند.
* تغییر شغل مستاجر: اگر مستاجر، بدون رضایت موجر، شغل خود را در ملک تجاری تغییر دهد، موجر می تواند برای اثبات این تخلف، از دادگاه درخواست تامین دلیل کند تا کارشناس وضعیت فعلی را صورت برداری کند.
* نقص در کالای خریداری شده: اگر کالایی پس از خرید دارای نقص یا عیبی باشد که احتمال تغییر یا از بین رفتن آن وجود دارد، خریدار می تواند قبل از استفاده یا تعمیر، درخواست تامین دلیل برای ثبت وضعیت کالا را ارائه دهد.
* نقصان در عملیات ساختمانی یا راه سازی: در پروژه های عمرانی، قبل از اتمام یا پوشاندن بخش های مختلف، برای اثبات عدم رعایت استانداردها یا نقص در اجرا، می توان تامین دلیل را درخواست کرد.
* تصرف عدوانی یا ایجاد مزاحمت: در مواردی که فردی به صورت غیرقانونی ملکی را تصرف کرده یا مزاحمتی ایجاد کرده و احتمال تغییر وضعیت وجود دارد، برای ثبت وضعیت موجود و حدود تصرف می توان تامین دلیل را تقاضا کرد.
* تخلیه ملک: در هنگام تخلیه ملک اجاره ای، موجر یا مستاجر می تواند برای ثبت وضعیت سلامت ملک و نبود خسارت یا وجود آن، درخواست تامین دلیل نماید.
* اسناد و مدارک: در صورت بیم از مفقود شدن، از بین رفتن یا تغییر اسناد و مدارک مهم، می توان برای صورت برداری از محتوای آن ها درخواست تامین دلیل کرد.

این اقدامات نه تنها از حقوق فردی حفاظت می کنند، بلکه با مستندسازی دقیق وضعیت، به کاهش اختلافات و تسهیل فرآیند دادرسی کمک شایانی می نمایند.

چرا دادگاه صلح؟ تبیین صلاحیت و مرجع رسیدگی

با تصویب قانون جدید شوراهای حل اختلاف در سال 1402، شاهد تغییرات مهمی در ساختار و صلاحیت مراجع قضایی، به ویژه در خصوص تامین دلیل، هستیم. این تغییرات با هدف تسریع در رسیدگی و تخصصی تر کردن مراجع قضایی صورت گرفته است.

مبنای قانونی جدید: بند 7 ماده 12 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1402

پیش از این، تامین دلیل در صلاحیت دادگاه های عمومی حقوقی بود، اما با تصویب «قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1402/06/22»، بند 7 ماده 12 این قانون به صراحت بیان می دارد که صلاحیت های دادگاه صلح به شرح زیر است: … 7- تامین دلیل. این تغییر، یک تحول مهم در نظام قضایی است و نشان دهنده رویکرد قانون گذار برای توزیع بهینه تر پرونده ها و کاهش بار کاری دادگاه های عمومی است.

این انتقال صلاحیت به دادگاه های صلح، بر اساس ماده 14 قانون آیین دادرسی مدنی نیز منطبق است که مقرر می دارد: درخواست تامین دلایل و امارات از دادگاهی می شود که دلایل و امارات مورد درخواست در حوزه آن واقع است. در واقع، دادگاه های صلح به عنوان مراجعی با صلاحیت های محدودتر و تخصصی تر، قادرند با سرعت و کارایی بیشتری به درخواست های تامین دلیل که اغلب نیاز به فوریت دارند، رسیدگی کنند.

دامنه صلاحیت موضوعی دادگاه صلح در تامین دلیل

دادگاه صلح، با وجود صلاحیت های گسترده در امور تامین دلیل، عمدتاً به مواردی رسیدگی می کند که از پیچیدگی ماهوی کمتری برخوردار بوده یا ارزش مالی موضوع دعوای اصلی (در صورت مالی بودن) در نصاب صلاحیت دادگاه صلح باشد. این موضوعات شامل:

* معاینه محل:بررسی و صورت برداری از وضعیت فیزیکی یک مکان (مانند ملک، باغ، خودرو، محل وقوع حادثه).
* تحقیق محلی: جمع آوری اطلاعات از مطلعین و اهالی محل در خصوص یک واقعه یا وضعیت خاص.
* کارشناسی های اولیه: ارجاع به کارشناس رسمی دادگستری برای ارزیابی خسارت های وارده، نقص فنی، بررسی کیفیت مصالح یا وضعیت ظاهری یک کالا یا ساختمان. معمولاً در مواردی که پیچیدگی فنی بسیار بالا نباشد یا ارزش مالی مورد اختلاف در صلاحیت دادگاه صلح باشد.
* صورت برداری از دفاتر و اسناد: ثبت و مستندسازی محتویات دفاتر تجاری، اسناد و مدارک موجود نزد اشخاص یا شرکت ها.
* اخذ گواهی یا استعلام: در مواردی که نیاز به استعلام از مراجع رسمی یا اخذ گواهی خاص برای تثبیت یک وضعیت حقوقی وجود دارد.

هدف از این تقسیم بندی، ارجاع درخواست های تامین دلیل به مرجعی است که هم از سرعت عمل بالاتری برخوردار باشد و هم بتواند با تمرکز بیشتر بر این نوع امور، کیفیت رسیدگی را افزایش دهد.

تعیین دادگاه صلح صالح از حیث مکانی

برای تقدیم درخواست تامین دلیل، انتخاب دادگاه صلح صالح از حیث مکانی اهمیت ویژه ای دارد. ملاک اصلی در این خصوص، «محل وقوع دلایل» است. بر این اساس:

* اگر موضوع تامین دلیل، معاینه محل، تحقیق محلی یا کارشناسی از یک ملک یا وسیله ای باشد که در مکانی ثابت قرار دارد، درخواست باید به دادگاه صلح حوزه قضایی که آن ملک یا وسیله در آنجا واقع شده، تقدیم شود.
* در صورتی که تامین دلیل شامل اخذ شهادت یا تحقیق از گواهان باشد، دادگاه صلح محل اقامت گواهان صالح به رسیدگی خواهد بود.
* اگر دلایل مورد نظر، اسناد و مدارکی باشند که نزد شخص یا شرکتی قرار دارند، دادگاه صلح محل اقامت یا محل فعالیت آن شخص یا شرکت، مرجع صالح است.

در مواردی که دلایل مورد تامین در حوزه های قضایی مختلفی قرار گرفته باشند، قاعده کلی آن است که برای هر بخش از دلایل به دادگاه صلح محل وقوع آن دلیل مراجعه شود. اگرچه این امر ممکن است فرآیند را کمی پیچیده تر کند، اما از نظر حقوقی بهترین راهکار است، زیرا اجرای قرار تامین دلیل توسط دادگاهی که در محل وقوع دلیل قرار دارد، سریع تر و کارآمدتر خواهد بود و نیاز به نیابت قضایی که می تواند موجب تاخیر شود، از بین می رود.

شرایط و ارکان لازم برای درخواست تامین دلیل

درخواست تامین دلیل، مانند هر اقدام حقوقی دیگری، نیازمند رعایت شرایط و ارکان خاصی است تا از سوی مرجع قضایی مورد پذیرش و رسیدگی قرار گیرد. این شرایط هم به خود درخواست کننده و هم به محتوای درخواست مربوط می شود.

اشخاص ذی نفع: چه کسانی می توانند درخواست تامین دلیل کنند؟

اصولاً هر شخصی که «ذی نفع» باشد و احتمال دهد که در آینده برای اثبات حقوق خود نیاز به دلایلی دارد که ممکن است زایل شود یا دسترسی به آن دشوار گردد، می تواند درخواست تامین دلیل کند. این اشخاص می توانند شامل موارد زیر باشند:

* خواهان احتمالی:فردی که قصد اقامه دعوایی را در آینده دارد و می خواهد قبل از طرح دعوا، دلایل خود را حفظ کند (مثلاً مالک ملکی که مستاجر آن را تخریب کرده و قصد دارد شکایت کند).
* خوانده احتمالی:شخصی که احتمال می دهد دعوایی علیه او مطرح خواهد شد و می خواهد برای دفاع از خود، دلایل موجود را مستند کند (مثلاً کسی که متهم به ایراد خسارت است و می خواهد وضعیت فعلی را ثبت کند).
* طرفین دعوای جاری:در حین رسیدگی به یک دعوا نیز هر یک از طرفین می توانند درخواست تامین دلیل کنند.
* سایر اشخاص ذی نفع:گاهی ممکن است شخص ثالثی که مستقیماً طرف دعوا نیست، اما حقوق او تحت تأثیر قرار می گیرد، نیاز به تامین دلیل داشته باشد (مثلاً ذینفع بیمه نامه).

مهم این است که درخواست کننده بتواند «ذی نفع بودن» خود را در موضوع مورد تامین دلیل اثبات کند؛ یعنی نشان دهد که تامین این دلیل به طور مستقیم یا غیرمستقیم به حفظ یا احقاق حقوق او کمک می کند.

محدوده زمانی برای درخواست تامین دلیل

تامین دلیل یک اقدام انعطاف پذیر است و می تواند در مراحل مختلفی از فرآیند حقوقی انجام شود:

* قبل از اقامه دعوا: این رایج ترین زمان برای درخواست تامین دلیل است، زمانی که هنوز دعوایی مطرح نشده، اما خطر از بین رفتن دلایل وجود دارد (مثلاً قبل از ترمیم یک خسارت).
* در حین دادرسی: در هر مرحله ای از رسیدگی به دعوای اصلی، چه در دادگاه بدوی، چه در مرحله تجدیدنظر و حتی در دیوان عالی کشور، طرفین می توانند در صورت لزوم درخواست تامین دلیل کنند. برای مثال، اگر در جریان رسیدگی، وضعیت جدیدی پیش آید که نیاز به ثبت و ارزیابی داشته باشد.
* پس از صدور حکم (در موارد خاص): اگرچه کمتر رایج است، اما در برخی موارد خاص، مثلاً در مرحله اجرای حکم یا برای یک دعوای جدید که مبتنی بر وقایع پس از حکم قبلی است، ممکن است نیاز به تامین دلیل باشد.

محتویات دادخواست تامین دلیل (ماده 151 ق.آ.د.م)

بر اساس ماده 151 قانون آیین دادرسی مدنی، درخواست تامین دلیل، چه به صورت کتبی و چه شفاهی، باید حاوی نکات زیر باشد:

* مشخصات کامل درخواست کننده و طرف مقابل: شامل نام، نام خانوادگی، شغل، محل اقامت. اگر طرف مقابل مشخص نباشد یا تعیین آن ممکن نباشد (که در ادامه توضیح داده خواهد شد)، می توان بدون ذکر مشخصات او درخواست را تقدیم کرد.
* موضوع دعوایی که برای اثبات آن درخواست تامین دلیل می شود: درخواست کننده باید به اجمال و بدون ورود به جزئیات، موضوع اصلی دعوای احتمالی یا جاری را که تامین دلیل برای آن صورت می گیرد، بیان کند. این موضوع به دادگاه کمک می کند تا ارتباط دلیل با دعوا را تشخیص دهد.
* اوضاع و احوالی که موجب تامین دلیل شده است (عنصر فوریت): این بخش از اهمیت بالایی برخوردار است. درخواست کننده باید به روشنی توضیح دهد که چرا بیم از بین رفتن دلایل یا دشوار شدن دسترسی به آن ها را دارد. برای مثال:
* خسارت وارده به ملک در حال ترمیم است و پس از آن آثار خسارت از بین خواهد رفت.
* مستاجر قصد دارد شغل خود را تغییر دهد و شواهد فعلی ممکن است محو شوند.
* مصالح ساختمانی معیوب در حال استفاده هستند و پس از آن قابل شناسایی نخواهند بود.
* شاهدان مهمی کهنسال هستند و احتمال فوت یا فراموشی آن ها وجود دارد.
این توضیحات، مبنای تشخیص عنصر فوریت توسط دادگاه و صدور قرار تامین دلیل است.

طبق ماده 149 قانون آیین دادرسی مدنی، هدف اصلی تامین دلیل صرفاً ملاحظه و صورت برداری از دلایل موجود است و نه خلق دلیل یا الزام طرف مقابل به انجام کاری.

اصل لزوم تعیین طرف مقابل و استثنائات آن (ماده 154 ق.آ.د.م)

ماده 151 قانون آیین دادرسی مدنی بیان می دارد که درخواست تامین دلیل باید حاوی مشخصات طرف مقابل باشد. با این حال، ماده 154 همان قانون یک استثناء مهم را مطرح می کند: در موردی که تعیین طرف مقابل ممکن نباشد، خواهان می تواند بدون معرفی وی تقاضای تامین دلیل نماید.

این بدان معناست که:

* اصل بر لزوم تعیین طرف مقابل است: در حالت عادی، متقاضی تامین دلیل باید شخص یا اشخاصی را که احتمالاً در آینده طرف دعوای او قرار خواهند گرفت، مشخص کند. این امر به دادگاه کمک می کند تا طرف مقابل را برای اجرای قرار تامین دلیل احضار کند و حقوق او رعایت شود.
* استثناء: عدم امکان تعیین طرف مقابل: اگر متقاضی تامین دلیل نتواند طرف مقابل را شناسایی کند یا شناسایی او به دلایلی (مانند حوادث رانندگی که عامل آن متواری است، یا تخریب شبانه توسط اشخاص ناشناس) ممکن نباشد، درخواست بدون تعیین طرف مقابل پذیرفته می شود. در این موارد، متقاضی باید دلایل عدم امکان تعیین طرف مقابل را در دادخواست خود ذکر کند.
* حدود تشخیص عدم امکان تعیین طرف مقابل: این تشخیص با دادگاه است. دادگاه با بررسی محتوای دادخواست و ضمائم آن، احراز می کند که آیا واقعاً تعیین طرف مقابل برای متقاضی ممکن نبوده است یا خیر. برای مثال، اگر موجری درخواست تامین دلیل برای تغییر شغل مستاجر کرده باشد اما نام و مشخصات مستاجر را ذکر نکند، دادگاه نمی تواند قرار تامین دلیل صادر کند، زیرا مشخصات مستاجر به راحتی قابل تعیین است. اما در مواردی مانند خسارت به خودرو توسط عامل ناشناس، عدم ذکر طرف مقابل منطقی تلقی می شود.

مراحل گام به گام درخواست و اجرای تامین دلیل در دادگاه صلح

فرآیند درخواست تامین دلیل در دادگاه صلح، شامل چندین گام مشخص است که از تنظیم دادخواست آغاز و تا اجرای قرار و تنظیم صورت جلسه نهایی ادامه می یابد. رعایت دقیق این مراحل برای حصول نتیجه مطلوب ضروری است.

گام 1: تهیه و تنظیم دادخواست تامین دلیل

نقطه آغازین هر درخواست تامین دلیل، تنظیم یک دادخواست رسمی است. این دادخواست باید بر روی فرم های چاپی مخصوص دادخواست که در دفاتر خدمات قضایی موجود است، تهیه شود.

* فرم دادخواست و تعداد نسخ: دادخواست باید به تعداد طرفین مقابل (در صورت معلوم بودن) به اضافه یک نسخه برای دادگاه تنظیم شود. اگر طرف مقابل نامشخص باشد، یک نسخه برای دادگاه کافی است.
* محتوای دادخواست: همانطور که پیشتر ذکر شد، دادخواست باید شامل مشخصات کامل درخواست کننده و طرف مقابل (در صورت امکان)، موضوع دعوای احتمالی و اوضاع و احوال فوریت باشد. بیان دقیق و مستند اوضاع و احوال که موجب بیم از بین رفتن دلیل شده، از اهمیت حیاتی برخوردار است.
* مدارک پیوست (ضمائم): تمامی اسناد و مدارکی که درخواست کننده به آن ها استناد می کند (مانند قرارداد اجاره، سند مالکیت، عکس های اولیه از خسارت، گزارش پلیس و…) باید به صورت فتوکپی برابر اصل شده، ضمیمه دادخواست شوند. این مدارک به دادگاه در تشخیص فوریت و لزوم تامین دلیل کمک می کنند.

گام 2: تقدیم دادخواست و ثبت

پس از تنظیم و تکمیل دادخواست، نوبت به تقدیم آن به مرجع صالح می رسد:

* نحوه ارائه به دفتر خدمات قضایی: امروزه تمامی دادخواست ها باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به مراجع قضایی تقدیم شوند. متقاضی با مراجعه به این دفاتر، دادخواست خود را به همراه ضمائم ارائه داده و پس از ثبت سیستمی، کد رهگیری دریافت می کند.
* پرداخت هزینه دادرسی: درخواست تامین دلیل از دعاوی «غیرمالی» محسوب می شود و متقاضی موظف است هزینه دادرسی مربوط به دعاوی غیرمالی را مطابق تعرفه های سالانه قوه قضاییه در هنگام ثبت دادخواست پرداخت کند. عدم پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت ناکافی می تواند منجر به صدور اخطار رفع نقص یا رد دادخواست شود.

گام 3: بررسی شکلی و ماهوی دادخواست توسط دادگاه

پس از ثبت دادخواست، پرونده به دادگاه صلح ارجاع داده شده و توسط قاضی مورد بررسی قرار می گیرد:

* بررسی شکلی: دادگاه ابتدا از جهت شکلی، مواردی مانند تکمیل بودن فرم دادخواست، پرداخت هزینه دادرسی، امضای دادخواست و پیوست های آن را بررسی می کند.
* بررسی ماهوی و شرایط عمومی: قاضی همچنین شرایط عمومی اقامه دعوا و درخواست، از قبیل «ذی نفع بودن» و «ذی سمت بودن» درخواست کننده را (اگر درخواست توسط نماینده قانونی مطرح شده باشد) احراز می کند.
* تشخیص فوریت: مهم ترین بخش این بررسی، تشخیص «فوریت» موضوع تامین دلیل است. قاضی با مطالعه دادخواست و دلایل ارائه شده، ارزیابی می کند که آیا واقعاً خطر از بین رفتن یا تعسر دلایل وجود دارد یا خیر. تشخیص فوریت کاملاً به نظر قاضی بستگی دارد و قانون معیار خاصی برای آن تعیین نکرده است. در صورت فقدان فوریت یا عدم احراز سایر شرایط عمومی یا اختصاصی، دادگاه می تواند قرار رد درخواست تامین دلیل را صادر کند.

گام 4: صدور قرار تامین دلیل

چنانچه دادگاه فوریت و سایر شرایط لازم را احراز کند، اقدام به صدور قرار تامین دلیل می نماید:

* عدم نیاز به تشکیل جلسه رسیدگی: یکی از ویژگی های مهم درخواست تامین دلیل این است که برای «صدور قرار» تامین دلیل، نیازی به تشکیل جلسه رسیدگی و دعوت از طرفین (حتی طرف مقابل) نیست. قاضی صرفاً بر اساس محتوای دادخواست و ضمائم آن تصمیم گیری می کند.
* محتوای قرار: در قرار صادره، موضوع دقیق تامین دلیل، نحوه اجرا (مثلاً معاینه محل، ارجاع به کارشناس) و گاهی نام کارشناس تعیین می شود.

گام 5: اجرای قرار تامین دلیل

پس از صدور قرار، مرحله عملیاتی و اجرایی تامین دلیل آغاز می شود:

* نقش کارشناس رسمی دادگستری: در بسیاری از موارد (مانند ارزیابی خسارت، بررسی فنی)، دادگاه موضوع را به یک کارشناس رسمی دادگستری در رشته مربوطه ارجاع می دهد. کارشناس وظیفه دارد با حضور در محل و بررسی دقیق، نظر کارشناسی خود را در قالب گزارشی جامع ارائه دهد. هزینه کارشناسی باید توسط درخواست کننده پرداخت شود.
* احضار خوانده برای اجرای قرار: اصولاً و طبق ماده 152 قانون آیین دادرسی مدنی، طرف مقابل (خوانده) برای حضور در زمان اجرای قرار تامین دلیل احضار می شود. این احضار برای رعایت حقوق دفاعی اوست تا بتواند از چگونگی صورت برداری دلایل مطلع شده و در صورت لزوم اظهارنظر کند. با این حال، عدم حضور طرف مقابل، مانع اجرای قرار تامین دلیل نیست.
* موارد خاص اجرای بدون احضار: در برخی موارد خاص که «فوریت بسیار شدید» بوده و بیم از بین رفتن لحظه ای دلایل می رود یا احضار طرف مقابل ممکن است منجر به از بین بردن دلیل شود، دادگاه می تواند دستور دهد که قرار تامین دلیل بدون احضار قبلی طرف مقابل اجرا شود. تشخیص این فوریت نیز با دادگاه است.
* تنظیم صورت جلسه تامین دلیل: پس از اجرای قرار تامین دلیل (چه توسط خود دادگاه، چه با کمک کارشناس)، یک «صورت جلسه تامین دلیل» رسمی تنظیم می شود. این صورت جلسه باید شامل جزئیات کامل از وضعیت دلایل، مشاهدات، یافته های کارشناسی (در صورت وجود)، و هرگونه اظهارنظر طرفین (در صورت حضور) باشد. این صورت جلسه، مستند اصلی است که درخواست کننده می تواند در دعوای اصلی به آن استناد کند.

اوصاف و ویژگی های مهم تامین دلیل (نکات کلیدی)

تامین دلیل، دارای ویژگی ها و اوصاف خاصی است که آن را از سایر اقدامات قضایی متمایز می کند. درک این اوصاف برای استفاده صحیح و استراتژیک از این ابزار حقوقی ضروری است.

ماهیت درخواست نه دعوا

تامین دلیل، یک «درخواست» است و ماهیت «دعوا» را ندارد. این تفاوت ماهوی، پیامدهای حقوقی مهمی دارد:

* عدم نیاز به رعایت تشریفات کامل دادرسی: از آنجا که تامین دلیل یک درخواست است و نه یک دعوا، برخی از تشریفات پیچیده دادرسی (مانند تشکیل جلسه رسیدگی با حضور طرفین برای صدور قرار) در آن لازم نیست.
* غیرقابل اعتراض بودن قرار صادره: قرار تامین دلیل، به دلیل ماهیت غیرترافعی خود، قابل تجدیدنظرخواهی، فرجام خواهی یا واخواهی نیست.
* عدم صدور حکم: دادگاه در خصوص درخواست تامین دلیل، حکم صادر نمی کند، بلکه صرفاً «قرار» تامین دلیل را صادر و اجرا می نماید.

قرار غیرقابل اعتراض

یکی از مهمترین اوصاف قرار تامین دلیل این است که قرار صادره در خصوص تامین دلیل، غیرقابل اعتراض است. یعنی طرفین نمی توانند نسبت به اصل صدور قرار یا عدم صدور آن اعتراض کرده و درخواست تجدیدنظر یا واخواهی کنند. این امر به دلیل فوریت و ماهیت تامینی این اقدام است تا اجرای آن با موانع طولانی مدت دادرسی مواجه نشود.

اما باید توجه داشت که این عدم قابلیت اعتراض، مربوط به «قرار تامین دلیل» است و نه «محتوای صورت جلسه تامین دلیل». یعنی اگر پس از اجرای قرار و تنظیم صورت جلسه، یکی از طرفین به محتویات آن (مثلاً نظر کارشناس) اعتراض داشته باشد، می تواند در دعوای اصلی به این صورت جلسه ایراد وارد کند و دادگاه رسیدگی کننده به دعوای اصلی، این اعتراضات را بررسی خواهد کرد.

ارزش اثباتی: توضیح ماده 155 ق.آ.د.م

ماده 155 قانون آیین دادرسی مدنی بیان می دارد: تامین دلیل فقط برای حفظ آن است و تشخیص ارزش و تاثیر آن با دادگاه رسیدگی کننده به اصل دعوا است.

این ماده یک اصل مهم را روشن می کند:

* تامین دلیل، خود دلیل نیست: صورت جلسه تامین دلیل به خودی خود یک سند قطعی اثبات کننده حق نیست، بلکه صرفاً وضعیت یک دلیل را در زمان خاصی ثبت می کند.
* قاضی دعوای اصلی، تعیین کننده ارزش اثباتی: دادگاه رسیدگی کننده به دعوای اصلی، در هنگام قضاوت، این صورت جلسه را در کنار سایر ادله و مستندات موجود، بررسی و ارزش و اعتبار آن را تشخیص می دهد. ممکن است قاضی، صورت جلسه تامین دلیل را کاملاً بپذیرد، یا بخشی از آن را مورد استناد قرار دهد، یا حتی آن را بی ارزش تلقی کند، به ویژه اگر طرف مقابل بتواند به طور موثری به آن اعتراض کند.
* کاربرد استراتژیک: با این وجود، تامین دلیل ابزاری بسیار قدرتمند است، زیرا از از بین رفتن شواهد حیاتی جلوگیری می کند. حتی اگر قاضی دعوای اصلی به طور کامل به آن تکیه نکند، وجود آن می تواند در تقویت موضع حقوقی و تضعیف ادعاهای طرف مقابل بسیار موثر باشد.

عدم ایجاد تعهد یا اجبار

تامین دلیل صرفاً یک اقدام «ملاحظه ای و صورت برداری» است و نمی تواند منجر به ایجاد تعهدی برای طرف مقابل شود یا او را به انجام کاری مجبور کند. برای مثال:

* اگر موضوع تامین دلیل، صورت برداری از اسناد و مدارکی باشد که نزد طرف مقابل است، دادگاه می تواند دستور به صورت برداری از آن اسناد را بدهد، اما نمی تواند طرف مقابل را مجبور کند که آن اسناد را ارائه دهد یا اگر سندی را مخفی کرده، آن را فاش کند. این امر متفاوت از دستور دادگاه در دعوای اصلی است که می تواند طرفین را به ارائه اسناد خاص ملزم کند.
* تامین دلیل نمی تواند موجب توقیف اموال یا انجام عملی خاص توسط طرف مقابل شود. این نوع اقدامات در صلاحیت تامین خواسته یا دستور موقت هستند.

قابلیت اجرای قهری

در صورتی که طرف مقابل یا هر شخص دیگری، مانع اجرای قرار تامین دلیل شود (مثلاً از ورود کارشناس به محل ممانعت کند)، قرار تامین دلیل «قابلیت اجرای قهری» دارد. این بدان معناست که با دستور دادگاه و در صورت لزوم، با کمک مأمورین نیروی انتظامی، قرار مذکور به اجبار اجرا خواهد شد. این ویژگی تضمین می کند که هدف اصلی تامین دلیل که همان حفظ و صورت برداری از دلایل است، محقق شود و موانع احتمالی، مانع اجرای عدالت نگردد.

اهمیت فوریت در تامین دلیل و موارد اقدام بدون اطلاع طرف مقابل

یکی از مولفه های اساسی و تعیین کننده در پذیرش و نحوه اجرای درخواست تامین دلیل، وجود عنصر «فوریت» است. فوریت به معنای این است که خطر جدی و قریب الوقوعی برای از بین رفتن، تغییر ماهیت یا غیرقابل دسترس شدن دلایل وجود داشته باشد.

معیار تشخیص فوریت

تشخیص فوریت بر عهده «قاضی دادگاه صلح» است. قانون گذار معیار دقیق و مشخصی برای تعریف فوریت ارائه نکرده است و این امر به تشخیص و اجتهاد قاضی بستگی دارد. قاضی با بررسی دقیق محتویات دادخواست، دلایل و مستندات پیوست، و اوضاع و احوال خاص هر پرونده، در خصوص وجود یا عدم وجود فوریت تصمیم گیری می کند. این تشخیص، عمدتاً بر اساس عقل سلیم و تجربیات قضایی صورت می گیرد و باید با اصول حقوقی و هدف تامین دلیل همخوانی داشته باشد.

سناریوهای کاربردی از فوریت

برای روشن شدن مفهوم فوریت، می توان به سناریوهای عملی زیر اشاره کرد:

* تخریب در حال وقوع یا قریب الوقوع: مثلاً ساختمان مجاور در حال تخریب است و آثار خسارت به ملک خواهان ممکن است در حین تخریب یا پس از آن از بین برود.
* نشت آب و رطوبت: نشت لوله های آب که منجر به خسارت به ساختمان یا اثاثیه شده و نیاز به ثبت وضعیت فعلی قبل از تعمیرات و از بین رفتن آثار است.
* کالاهای فاسدشدنی یا با عمر کوتاه: در مورد کالاهایی که ماهیت آن ها به سرعت تغییر می کند یا از بین می رود (مانند مواد غذایی، گل و گیاه، مواد شیمیایی)، اگر دعوایی در خصوص کیفیت آن ها باشد، تامین دلیل باید فوراً انجام شود.
* تغییر شغل مستاجر در ملک تجاری: اگر مستاجر بدون مجوز موجر، شغل خود را در محل کسب تغییر داده و احتمال محو شواهد (مانند تابلو، تجهیزات) وجود دارد.
* نقص فنی در دستگاه ها و ماشین آلات: قبل از تعمیر یا تعویض قطعات، برای اثبات منشأ و میزان نقص.
* حوادث و تصادفات: ثبت صحنه حادثه، وضعیت خودروها، آثار باقی مانده در محل قبل از پاک شدن یا تغییر توسط عوامل محیطی.

مبانی قانونی و منطقی اقدام بدون احضار طرف مقابل

اصل کلی در اجرای قرارهای قضایی، احضار طرفین و رعایت حقوق دفاعی آن ها است. با این حال، در برخی موارد خاص و به دلیل اهمیت عنصر فوریت، قانون اجازه می دهد که قرار تامین دلیل، «بدون احضار قبلی طرف مقابل» اجرا شود. این اقدام، یک استثنا بر اصل بوده و زمانی مجاز است که:

* خطر جدی و قریب الوقوع از بین رفتن دلایل وجود داشته باشد: به حدی که اگر منتظر احضار و حضور طرف مقابل شویم، دلیل مورد نظر به طور کامل از بین برود یا تغییر کند.
* احتمال تبانی یا از بین بردن عمدی دلیل توسط طرف مقابل وجود داشته باشد: در این حالت، احضار طرف مقابل عملاً به او فرصت می دهد تا اقدام به محو یا تغییر دلیل کند.

قانون گذار در ماده 152 قانون آیین دادرسی مدنی، اگرچه اصل را بر احضار طرف مقابل قرار داده، اما با توجه به ماهیت تامین دلیل و بند 7 ماده 12 قانون شوراهای حل اختلاف، تشخیص قاضی در خصوص فوریت و امکان اجرا بدون احضار، ملاک عمل است. این اختیار به قاضی داده شده است تا در شرایط حساس، بتواند با سرعت عمل، از حقوق اشخاص حفاظت کند. نمونه بارز آن همانند تغییر شغل مستأجر در ملک استیجاری است که برای جلوگیری از از بین رفتن شواهد امکان تأمین دلیل بدون اطلاع طرف مقابل وجود دارد.

این رویکرد نشان می دهد که در تامین دلیل، حفظ دلیل بر رعایت تشریفات کامل دادرسی (در مرحله اجرای قرار) ارجحیت دارد، البته به شرطی که قاضی تشخیص دهد که این فوریت واقعی است و عدم احضار، توجیه منطقی و قانونی دارد.

هزینه های دادرسی تامین دلیل در دادگاه صلح

هر اقدام قضایی، از جمله درخواست تامین دلیل، مستلزم پرداخت هزینه های دادرسی است. درک نحوه محاسبه و میزان این هزینه ها برای متقاضیان تامین دلیل در دادگاه صلح اهمیت زیادی دارد.

ماهیت غیرمالی و نحوه محاسبه هزینه

در نظام حقوقی ایران، دعاوی به دو دسته «مالی» و «غیرمالی» تقسیم می شوند و هر یک تعرفه هزینه دادرسی خاص خود را دارند. درخواست تامین دلیل، از جمله «دعاوی غیرمالی» محسوب می شود. این بدان معناست که هزینه دادرسی آن، ارتباطی به ارزش مالی موضوعی که دلیل برای آن تامین می شود (مثلاً ارزش خسارت یا ارزش ملک)، ندارد و به صورت ثابت و بر اساس تعرفه های مصوب تعیین می گردد.

مبنای قانونی تعیین این هزینه، بند 13 ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین است که صراحتاً هزینه دادرسی تامین دلیل را معادل هزینه دادرسی دعاوی غیرمالی اعلام کرده است.

جدول تقریبی هزینه های دادرسی

میزان دقیق هزینه های دادرسی دعاوی غیرمالی، هر ساله توسط رئیس قوه قضاییه و بر اساس قانون بودجه سالانه، بخشنامه و ابلاغ می شود. لذا ارقام ارائه شده صرفاً تقریبی هستند و ممکن است در سال های آتی تغییر کنند.

به عنوان مثال، در سال 1403، هزینه دادرسی دعاوی غیرمالی، درخواست تامین دلیل و تامین خواسته در کلیه مراجع قضایی، بسته به نوع دعوی، معمولاً در بازه ای بین 40 هزار تومان تا 180 هزار تومان قرار می گیرد. این بازه شامل موارد مختلفی می شود که بسته به پیچیدگی و نوع درخواست می تواند متفاوت باشد. برای اطلاع دقیق از آخرین تعرفه ها، مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی یا سایت رسمی قوه قضاییه توصیه می شود.

هزینه کارشناسی رسمی دادگستری

در بسیاری از درخواست های تامین دلیل، به ویژه مواردی که نیاز به ارزیابی فنی یا تخصصی (مانند بررسی خسارت به ساختمان، عیب کالا یا ارزیابی وضعیت یک سیستم) وجود دارد، دادگاه موضوع را به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می دهد. هزینه این کارشناسی، جدا از هزینه دادرسی بوده و بر عهده «درخواست کننده تامین دلیل» است.

نحوه محاسبه هزینه کارشناسی نیز بر اساس تعرفه های مصوب کانون کارشناسان رسمی دادگستری و سازمان مربوطه تعیین می شود. این تعرفه ها بسته به رشته کارشناسی، میزان زمان صرف شده، پیچیدگی موضوع و ارزش احتمالی موضوع کارشناسی می تواند متغیر باشد. پس از ارجاع به کارشناس، وی ابتدا دستمزد خود را به دادگاه اعلام می کند و متقاضی موظف است این مبلغ را به حساب دادگستری (یا حساب کارشناس) واریز نماید تا کارشناس اقدام به اجرای قرار و ارائه نظر خود کند. عدم پرداخت به موقع هزینه کارشناسی می تواند منجر به توقف فرآیند تامین دلیل شود.

بعد از تامین دلیل: چگونه از آن در دعوای اصلی استفاده کنیم؟

پس از انجام موفقیت آمیز فرآیند تامین دلیل و تنظیم صورت جلسه مربوطه، نوبت به بهره برداری از این ابزار در دعوای اصلی می رسد. این بخش از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است، زیرا تامین دلیل تنها یک مرحله مقدماتی است و ارزش نهایی آن در نحوه استفاده از آن در دادگاه اصلی مشخص می شود.

نقش صورت جلسه تامین دلیل در دعوای اصلی

صورت جلسه تامین دلیل، سند رسمی است که در نتیجه اجرای قرار تامین دلیل توسط دادگاه یا کارشناس رسمی دادگستری (تحت نظارت دادگاه) تنظیم می شود. این صورت جلسه، وضعیت دلایل را در یک زمان مشخص و با جزئیات کامل ثبت می کند. در دعوای اصلی، این صورت جلسه به عنوان یک «مستند» مهم و قابل استناد، به پرونده الحاق می گردد.

* چگونگی ارائه و استناد:
* درخواست کننده تامین دلیل (خواهان یا خوانده دعوای اصلی)، می تواند در لایحه دفاعیه یا دادخواست خود، به صورت جلسه تامین دلیل استناد کند.
* یک نسخه از صورت جلسه تامین دلیل باید به عنوان یکی از مدارک و مستندات، به دادخواست یا لایحه تقدیم شود.
* در شرح وقایع و ادعاهای خود، می توان به بخش های مرتبط از صورت جلسه تامین دلیل اشاره کرد و آن را تأییدکننده ادعاهای خود معرفی نمود.

آیا دادگاه ملزم به پذیرش نتیجه تامین دلیل است؟ (ماده 155 ق.آ.د.م)

پاسخ صریح و قاطع به این سوال، «خیر» است. همانطور که در ماده 155 قانون آیین دادرسی مدنی ذکر شد، تامین دلیل فقط برای حفظ آن است و تشخیص ارزش و تاثیر آن با دادگاه رسیدگی کننده به اصل دعوا است. این بدان معناست که:

* استقلال قاضی: قاضی پرونده اصلی، در ارزیابی تمامی ادله، از جمله صورت جلسه تامین دلیل، مستقل است و هیچ الزامی به پذیرش کامل نتایج آن ندارد.
* ارزیابی در کنار سایر ادله: قاضی صورت جلسه تامین دلیل را در کنار سایر مدارک، شهادت شهود، اقرار، سوگند، نظر کارشناسان دیگر و حتی علم خود قاضی بررسی و با سنجش وزن هر یک، به نتیجه گیری نهایی می رسد.
* امکان اعتراض به محتوای صورت جلسه: طرف مقابل می تواند به محتوای صورت جلسه تامین دلیل (مثلاً نظر کارشناسی درج شده در آن) اعتراض کند. این اعتراض می تواند شامل ایراد به تخصص کارشناس، روش های به کار رفته، یا حتی تقاضای جلب نظر کارشناس مجدد باشد. قاضی پرونده اصلی این اعتراضات را بررسی خواهد کرد.

با این وجود، اهمیت تامین دلیل هرگز کم نمی شود. وجود یک صورت جلسه رسمی و مستند که در زمان وقوع حادثه یا قبل از تغییر وضعیت تهیه شده است، می تواند به طور چشمگیری موقعیت حقوقی متقاضی را تقویت کند. این سند می تواند به عنوان یک قرینه قوی، راهنمای قاضی در کشف حقیقت باشد و اثبات ادعا را برای طرف مقابل دشوارتر سازد.

استفاده استراتژیک از تامین دلیل

برای بهره برداری حداکثری از تامین دلیل، باید از آن به صورت استراتژیک استفاده کرد:

* تقویت موضع حقوقی: صورت جلسه تامین دلیل به خصوص در مواردی که شواهد فیزیکی یا وضعیت خاصی در زمان معین مورد نزاع است، می تواند به عنوان شاهدی بی طرف و قدرتمند عمل کند.
* فشاری بر طرف مقابل: گاهی اوقات، خود اقدام به تامین دلیل و مستندسازی دقیق، می تواند طرف مقابل را متقاعد به مذاکره یا سازش کند، زیرا او متوجه می شود که شما دارای مستندات قوی برای اثبات ادعای خود هستید.
* تکمیل سایر ادله: تامین دلیل نباید به عنوان تنها دلیل در نظر گرفته شود، بلکه باید آن را مکملی برای سایر ادله موجود (مانند اسناد، شهادت ها و…) دانست.
* تهیه دقیق و جامع: هرچه صورت جلسه تامین دلیل دقیق تر، جامع تر و با جزئیات بیشتری (مانلاً با عکس و فیلم مستند) تهیه شده باشد، ارزش اثباتی آن در دادگاه اصلی بیشتر خواهد بود. اطمینان از اینکه کارشناس تمام جنبه های لازم را پوشش داده است، حیاتی است.

نتیجه گیری و توصیه نهایی

تامین دلیل در دادگاه صلح، ابزاری قدرتمند و حیاتی در نظام حقوقی ایران است که به اشخاص این امکان را می دهد تا از حقوق خود در برابر مخاطراتی چون از بین رفتن یا تغییر دلایل محافظت کنند. این فرآیند که بر اساس قانون جدید شوراهای حل اختلاف، به صلاحیت دادگاه های صلح محول شده، با هدف تسریع و تسهیل دسترسی به عدالت، اهمیت دوچندانی یافته است. تامین دلیل، خود دلیل نیست، بلکه صورت برداری و حفظ دلایل برای استفاده در آینده است و به همین دلیل، درک صحیح ماهیت، شرایط، مراحل و چگونگی استفاده از آن در دعوای اصلی، برای هر فرد ذی نفع ضروری است.

از تعریف حقوقی در ماده 149 قانون آیین دادرسی مدنی گرفته تا تفاوت های آن با تامین خواسته، همه بر نقش پیشگیرانه و حمایتی این نهاد حقوقی تاکید دارند. صلاحیت دادگاه صلح در این زمینه، با محوریت محل وقوع دلایل و تمرکز بر رسیدگی سریع به درخواست هایی که اغلب نیاز به فوریت دارند، گامی مهم در جهت کارآمدی نظام قضایی است. توجه به شرایطی مانند ذی نفع بودن، زمان صحیح درخواست و محتوای دقیق دادخواست، به ویژه بیان روشن اوضاع و احوال فوریت، از ارکان اصلی موفقیت در این فرآیند است. همچنین، آگاهی از مراحل گام به گام از تنظیم دادخواست تا اجرای قرار توسط کارشناس و تنظیم صورت جلسه، به متقاضیان کمک می کند تا این فرآیند را به درستی طی کنند.

در حالی که قرار تامین دلیل غیرقابل اعتراض است، اما ارزش اثباتی صورت جلسه نهایی آن در دعوای اصلی کاملاً به تشخیص قاضی بستگی دارد و این امر لزوم استفاده استراتژیک از آن را نشان می دهد.

با توجه به پیچیدگی های حقوقی این فرآیند و ضرورت رعایت جزئیات قانونی، به شدت توصیه می شود که پیش از هر اقدامی، با یک وکیل متخصص و باتجربه در امور حقوقی مشورت کنید. یک وکیل می تواند با ارائه مشاوره دقیق، شما را در تنظیم صحیح دادخواست، تشخیص فوریت، انتخاب مرجع صالح و همچنین بهره برداری حداکثری از صورت جلسه تامین دلیل در دعوای اصلی یاری رساند. این اقدام نه تنها از بروز اشتباهات احتمالی جلوگیری می کند، بلکه می تواند به طور چشمگیری شانس شما را در احقاق حقوق تان افزایش دهد. حفظ حقوق شما با آگاهی و اقدام به موقع، آغاز می شود.

دکمه بازگشت به بالا