بذل مهریه در قبال طلاق

وکیل

بذل مهریه در قبال طلاق

بذل مهریه در قبال طلاق به معنای بخشیدن تمام یا بخشی از مهریه توسط زن به شوهر، با هدف حصول طلاق خلع یا مبارات است. این اقدام حقوقی که در قوانین خانواده ایران جایگاه ویژه ای دارد، موجب بائن شدن طلاق می شود؛ با این حال، زن در مدت عده، تحت شرایط خاصی، حق رجوع از این بذل را داراست که پیامدهای حقوقی مهمی برای هر دو طرف به همراه دارد و نیازمند درک دقیق ابعاد آن است. مهریه به عنوان یک حق مالی مستقل و شرعی برای زن، نقشی بنیادین در عقد نکاح و پس از آن در فرآیندهای انحلال ازدواج ایفا می کند. این حق، که با جاری شدن صیغه عقد به مالکیت زن درمی آید، می تواند موضوع تصرفات گوناگونی از جمله مطالبه، بخشش، یا بذل قرار گیرد. در بسیاری از موارد طلاق، به ویژه زمانی که زن درخواست طلاق دارد، مسئله بذل مهریه به عنوان راهکاری برای تسریع و تسهیل جدایی مطرح می شود. این عمل حقوقی با توجه به پیچیدگی های خاص خود، مستلزم آگاهی کامل از ماهیت، آثار و پیامدهای قانونی آن برای هر دو طرف دعوی است. درک صحیح تفاوت های بذل مهریه با سایر اشکال بخشش مهریه مانند ابراء، هبه و اقرار به وصول، برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه و جلوگیری از تضییع حقوق ضروری است. هدف این مقاله، ارائه یک تحلیل جامع و دقیق از مفهوم بذل مهریه در قبال طلاق، بررسی جنبه های حقوقی رجوع از آن، شناسایی ریسک های احتمالی برای زوجین و ارائه راهکارهای عملی برای مدیریت این فرآیند است تا خوانندگان، اعم از زنان، مردان، زوجین در فرآیند طلاق توافقی و مشاوران حقوقی، بتوانند با دیدی باز و آگاهانه در این مسیر گام بردارند.

تبیین حقوقی مهریه و انواع بخشش آن

پیش از ورود به جزئیات بذل مهریه در قبال طلاق، ضروری است که ماهیت مهریه و اشکال گوناگون بخشش آن مورد بررسی قرار گیرد. این تمایزات حقوقی، بنیان درک صحیح از پیامدهای بذل مهریه و امکان رجوع از بذل مهریه را تشکیل می دهند.

ماهیت مهریه در قانون مدنی ایران

مهریه، که به آن صداق نیز گفته می شود، مالی است که به موجب عقد نکاح، مرد به عنوان یک تعهد شرعی و قانونی بر عهده می گیرد و باید به زن پرداخت کند. این حق مالی، به محض جاری شدن صیغه عقد، به ملکیت زن درمی آید و او مالک بلامنازع آن می شود، حتی اگر هنوز آن را دریافت نکرده باشد. ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی به صراحت بیان می دارد: به مجرد عقد، زن مالک مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. این مالکیت به زن اختیار کامل می دهد تا هر زمان که اراده کند، تمام یا بخشی از مهریه خود را مطالبه یا به اشکال مختلف آن را ببخشد. از همین روست که زن می تواند آن را به همسرش هبه کند، او را ابراء نماید، اقرار به وصول آن کند یا در قبال طلاق، آن را بذل نماید.

تفاوت ماهوی روش های بخشش مهریه

بخشش مهریه می تواند به طرق مختلفی صورت پذیرد که هر یک دارای ماهیت حقوقی، شرایط و آثار متفاوتی است. عدم توجه به این تفاوت ها می تواند منجر به مشکلات حقوقی جدی برای طرفین شود. در ادامه به مهم ترین روش های بخشش مهریه و تمایزات آن ها می پردازیم:

هبه مهریه (هدیه کردن مهریه)

هبه به معنای بخشیدن مالی به صورت رایگان به دیگری است. اگر زن مهریه خود را به صورت هبه به شوهرش ببخشد، این عمل در قالب عقد هبه صورت می گیرد. مطابق ماده ۸۰۳ قانون مدنی، هبه عقدی جایز است؛ به این معنا که واهب (زن) می تواند از هبه خود رجوع کند و موهوب له (مرد) را از مالکیتی که به واسطه هبه پیدا کرده است، ساقط نماید. مگر در موارد خاصی که هبه غیرقابل رجوع می شود، از جمله:

  • در صورتی که عین موهوبه (خود مهریه یا مال بخشیده شده) از بین رفته باشد.
  • در صورتی که واهب (زن) از هبه رجوع کرده باشد و موهوب له (مرد) با رجوع او مخالفت کند.
  • در صورتی که هبه به خویشاوندان نسبی (مانند پدر و مادر و فرزند) صورت گرفته باشد.
  • در صورتی که هبه معوض باشد و عوض (چیزی در قبال بخشش) دریافت شده باشد.

بنابراین، هبه مهریه اصولاً قابل رجوع است و این یکی از تفاوت های کلیدی آن با ابراء و اقرار به وصول مهریه است.

ابراء مهریه (آزادسازی مرد از پرداخت)

ابراء به معنای ساقط کردن دین از ذمه مدیون است. وقتی زن مهریه خود را ابراء می کند، به این معناست که او با اراده خود، دینی که مرد بابت مهریه به او داشته را ساقط کرده و مرد را از تعهد پرداخت مهریه بری الذمه می سازد. ابراء یک ایقاع (عمل حقوقی یک طرفه) است و نیاز به قبول مدیون (مرد) ندارد. مهم ترین ویژگی ابراء مهریه این است که غیرقابل رجوع است. یعنی زن پس از ابراء مهریه، به هیچ عنوان نمی تواند از آن رجوع کرده و مجدداً مهریه خود را مطالبه نماید. این روش، یکی از قوی ترین راه های سلب حق مطالبه مهریه از سوی زن است.

اقرار به وصول مهریه (اعتراف به دریافت)

اقرار به وصول مهریه به معنای اعتراف زن به این است که تمام یا قسمتی از مهریه خود را از شوهرش دریافت کرده است. این اقرار ممکن است در دفاتر اسناد رسمی یا در حضور قاضی صورت گیرد. از نظر حقوقی، اقرار به وصول مهریه به معنای دریافت مهریه توسط زن است و به طور منطقی، پس از دریافت، دیگر دینی بر ذمه مرد باقی نمی ماند تا زن بتواند آن را مطالبه کند. بنابراین، اقرار به وصول مهریه نیز عملاً غیرقابل رجوع تلقی می شود و زن پس از آن نمی تواند ادعایی مبنی بر عدم دریافت مهریه داشته باشد، مگر آنکه بتواند ثابت کند اقرار او تحت اکراه یا اجبار بوده است که اثبات آن بسیار دشوار است.

تفاوت های کلیدی

برای درک بهتر، تفاوت های کلیدی این روش ها را می توان در جدول زیر مشاهده کرد:

ویژگی هبه مهریه ابراء مهریه اقرار به وصول مهریه بذل مهریه در قبال طلاق
ماهیت حقوقی عقد جایز (بخشیدن مال) ایقاع (ساقط کردن دین) اقرار (اعتراف به دریافت) عقد معوض خاص (بخشش در قبال طلاق)
قابلیت رجوع اصولاً قابل رجوع است (جز در موارد خاص) غیرقابل رجوع عملاً غیرقابل رجوع (پس از اثبات دریافت) قابل رجوع در ایام عده (در طلاق های خلع و مبارات)
شرط قبولی زوج نیاز به قبولی زوج نیاز ندارد نیاز ندارد نیاز به قبولی زوج (برای وقوع طلاق)
ارتباط با طلاق مستقل از طلاق مستقل از طلاق مستقل از طلاق مستقیماً در قبال طلاق خلع/مبارات

بذل مهریه در قبال طلاق: ماهیت حقوقی و کاربرد آن (فدیه)

بذل مهریه در قبال طلاق، نوع خاصی از بخشش مهریه است که در فرآیند طلاق و با هدف حصول جدایی صورت می پذیرد. این مفهوم، دارای جایگاه حقوقی متمایزی است که آن را از سایر اشکال بخشش مهریه جدا می سازد.

تعریف بذل مهریه و مفهوم فدیه یا مابذل

بذل مهریه به معنای بخشش مهریه (یا قسمتی از آن) توسط زن به شوهرش، در ازای موافقت شوهر با طلاق است. این عمل معمولاً زمانی رخ می دهد که زن به دلایلی تمایلی به ادامه زندگی مشترک ندارد و به اصطلاح، کراهت از همسر خود دارد و حاضر است مالی (که غالباً مهریه است) را به او بپردازد تا از قید زوجیت رهایی یابد. این مال بخشیده شده توسط زن را در اصطلاح حقوقی فدیه یا مابذل می نامند.

بذل در قبال طلاق نهادی است که برخلاف صلح، ابراء، اقرار به دریافت و هبه، به طلاق اختصاص دارد و خارج از آن کاربردی ندارد. بنابراین یک نهاد کاملاً مستقل با آثار و احکام مختص به خود است. این نهاد یک قرارداد مالی است که زن با پیشنهاد آن و قبول مرد، موجبات طلاق را فراهم می آورد.

ارتباط بذل مهریه با انواع طلاق: انحصار در خلع و مبارات

کاربرد بذل مهریه به صورت انحصاری در طلاق خلع و مبارات است. این دو نوع طلاق، در قانون مدنی ایران به عنوان طلاق های بائن نوع اول و دوم شناخته می شوند. ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی در تعریف طلاق خلع مقرر می دارد: طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد، در مقابل مالی که به شوهر می دهد، طلاق بگیرد اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد. همچنین ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی در تعریف طلاق مبارات می گوید: طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد ولی در این صورت عوض باید زائد بر مهر نباشد.

در هر دو نوع طلاق خلع و مبارات، زن باید مالی را (که غالباً مهریه اوست) به شوهر ببخشد تا طلاق واقع شود. این بذل مهریه شرط تحقق این نوع طلاق هاست. این نهاد از طلاق های رجعی (که در آن مرد در ایام عده حق رجوع دارد) متمایز است.

نقش بذل مهریه در تبدیل طلاق رجعی به بائن

یکی از مهم ترین آثار بذل مهریه در قبال طلاق این است که باعث می شود طلاق های خلع و مبارات، از نوع طلاق بائن باشند. مطابق ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی، طلاق بائن طلاقی است که در آن زوج حق رجوع به زوجه را در ایام عده ندارد. یکی از انواع طلاق بائن، طبق بند (پ) همین ماده، طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد می باشد. این بدان معناست که تا زمانی که زن از مال بخشیده شده (مهریه) رجوع نکرده باشد، طلاق بائن است و مرد نمی تواند در دوران عده به زن رجوع کند. این موضوع برای مرد اطمینان خاطر ایجاد می کند که پس از طلاق، تعهدات زناشویی احیا نخواهد شد.

حق رجوع زن از بذل مهریه (رجوع به مابذل) و آثار آن

با وجود اینکه بذل مهریه در طلاق خلع و مبارات، این طلاق ها را بائن می سازد، اما قانونگذار برای حمایت از زن، حق ویژه ای را برای او قائل شده است: حق رجوع به مابذل. این حق، یکی از پیچیده ترین و در عین حال مهم ترین جنبه های حقوقی بذل مهریه است.

شرایط و مهلت رجوع

زن در طلاق های خلع و مبارات، در طول ایام عده، حق دارد از مالی که در قبال طلاق بذل کرده است (مهریه) رجوع نماید. این حق یک طرفه و ایقاعی است و برای اعمال آن، نیازی به موافقت یا اطلاع مرد نیست، هرچند برای رسمیت و ثبت آثار حقوقی آن، زن باید اقدام به اعلام رسمی رجوع کند. مهلت اعمال این حق، فقط در مدت زمانی است که زن در عده طلاق به سر می برد. به محض پایان یافتن عده، حق رجوع به مابذل از بین می رود و بذل مهریه قطعی و غیرقابل بازگشت می شود.

پیامدهای حقوقی رجوع زن به مابذل

رجوع زن از بذل مهریه، دارای آثار حقوقی مهمی است که ماهیت طلاق را به کلی دگرگون می سازد:

  1. تبدیل طلاق بائن به طلاق رجعی: مهم ترین اثر رجوع به مابذل، این است که طلاق بائن خلع یا مبارات، به یک طلاق رجعی تبدیل می شود. این به معنای احیای حقوق و تکالیف مربوط به طلاق رجعی است.

  2. احیای حق رجوع مرد به زندگی زناشویی: با رجعی شدن طلاق، مرد نیز در طول باقی مانده ایام عده، حق رجوع به زندگی زناشویی را پیدا می کند. اگر مرد در این مدت به زن رجوع کند، علقه زوجیت مجدداً برقرار شده و طلاق کان لم یکن تلقی می شود.

  3. اعتبار مجدد مهریه بر ذمه مرد: با رجوع زن به مابذل، دینی که زن آن را بخشیده بود (مهریه) مجدداً بر ذمه مرد احیا می شود و مرد موظف به پرداخت آن خواهد بود. این موضوع، پیامدهای مالی قابل توجهی برای مرد به دنبال دارد.

ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی به صراحت بیان می دارد که طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد، بائن است. این امر نشان دهنده اهمیت بنیادین حق رجوع زن در این نوع طلاق هاست که می تواند ماهیت حقوقی جدایی را تغییر دهد و آثار گسترده ای بر حقوق و تکالیف زوجین بگذارد.

موارد عدم امکان رجوع

با وجود حق رجوع زن به مابذل، این حق در همه شرایط مطلق نیست و در موارد خاصی، زن نمی تواند از بذل مهریه خود رجوع کند:

  • پس از اتمام ایام عده: همانطور که اشاره شد، حق رجوع به مابذل صرفاً در طول ایام عده (سه طهر برای زنانی که عادت ماهیانه دارند و سه ماه برای زنانی که ندارند) قابل اعمال است. پس از پایان عده، این حق ساقط می شود.
  • در طلاق بائن قبل از نزدیکی یا طلاق یائسه: در مواردی که طلاق ذاتاً بائن است و عده ای برای زن مقرر نشده است (مانند طلاق قبل از نزدیکی یا طلاق زن یائسه)، امکان رجوع به مابذل نیز وجود ندارد. زیرا رجوع به مابذل صرفاً در ایام عده متصور است و در غیاب عده، این حق موضوعیت پیدا نمی کند.
  • زمانی که بخشش مهریه به صورت ابراء یا اقرار به وصول صورت گرفته باشد: اگر زن از ابتدا مهریه خود را به صورت ابراء کرده یا به وصول آن اقرار نموده باشد، دیگر حق رجوعی برای او متصور نیست. این تفاوت مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد و عدم درک آن، می تواند حقوق زن را تضییع نماید.

تحلیل ریسک های حقوقی ناشی از بذل مهریه در قبال طلاق

بذل مهریه در قبال طلاق، با وجود تسهیل فرآیند جدایی در برخی موارد، هم برای مرد و هم برای زن، ریسک ها و مخاطرات حقوقی بالقوه ای را در پی دارد که عدم آگاهی از آن ها می تواند به تضییع حقوق یکی از طرفین یا ایجاد مشکلات حقوقی آتی منجر شود.

مخاطرات برای مرد (زوج)

مردانی که همسرشان مهریه را در قبال طلاق بذل کرده است، باید نسبت به برخی ریسک ها هوشیار باشند. اصلی ترین خطر برای مردان در این فرآیند، حق رجوع زن به مابذل در ایام عده است:

  • خطر رجوع در اواخر عده: این سناریو یکی از رایج ترین و پیچیده ترین مخاطرات برای مرد است. تصور کنید طلاق خلع یا مبارات به واسطه بذل مهریه واقع شده و طلاق بائن شده است. مرد با این فرض که طلاق بائن است و دیگر امکان رجوعی وجود ندارد، در طول عده برنامه های زندگی خود را تنظیم می کند. حال اگر زن در روزهای پایانی عده، به مابذل رجوع کند، طلاق بائن به رجعی تبدیل می شود. اما از آنجا که مرد تصور می کرده طلاق بائن است و یا به دلیل ضیق وقت (روزهای پایانی عده) از رجوع زن مطلع نشده و یا فرصت کافی برای تصمیم گیری نداشته، ممکن است نتواند به زن رجوع کند. در این حالت، با پایان عده، رابطه زوجیت به طور قطعی پایان می یابد، اما مهریه ای که زن بخشیده بود، مجدداً بر ذمه مرد احیا می شود. بدین ترتیب، مرد همسرش را از دست داده و دیگر نمی تواند به زندگی مشترک رجوع کند، در حالی که مجبور است مهریه را نیز بپردازد.

  • لزوم پرداخت مهریه مجدد علی رغم وقوع طلاق: در سناریوی فوق، حتی با وجود وقوع طلاق و جدایی، مرد ناگزیر به پرداخت مهریه خواهد بود. این وضعیت می تواند بار مالی غیرمنتظره ای را بر او تحمیل کند و از نظر روانی نیز بسیار ناخوشایند است.

  • عدم اطلاع مرد از رجوع زن به مابذل و پیامدهای آن: از آنجا که رجوع زن به مابذل یک ایقاع (عمل حقوقی یک طرفه) است و نیاز به موافقت مرد ندارد، ممکن است زن به صورت رسمی از بذل خود رجوع کند، اما مرد از این اقدام مطلع نشود. این بی اطلاعی، باعث از بین رفتن فرصت رجوع مرد و در نتیجه مواجهه او با پیامدهای مالی احیای مهریه می شود.

مخاطرات برای زن (زوجه)

زنان نیز در فرآیند بذل مهریه در قبال طلاق با ریسک هایی مواجه هستند که عمدتاً ناشی از عدم آگاهی یا فشار روانی است:

  • از دست دادن مهریه در صورت عدم آگاهی و استفاده از کلمات نامناسب: مهم ترین ریسک برای زن، این است که به جای بذل یا هبه مهریه (که قابلیت رجوع دارند)، در سند طلاق یا توافقنامه، به اشتباه از عباراتی مانند ابراء مهریه یا اقرار به وصول مهریه استفاده کند. در این صورت، همانطور که پیش تر توضیح داده شد، مهریه به طور قطعی از بین می رود و زن به هیچ وجه نمی تواند آن را مجدداً مطالبه کند. این اشتباه حقوقی می تواند منجر به تضییع دائمی یکی از اصلی ترین حقوق مالی زن شود.

  • فشار برای بخشیدن مهریه بدون درک کامل از حقوق: در بسیاری از موارد طلاق، به خصوص در شرایط احساسی و پرفشار، زن ممکن است تحت تأثیر فشارهای روانی یا اجتماعی، بدون درک کامل از حقوق خود و پیامدهای آتی، اقدام به بذل یا بخشش مهریه کند. این تصمیمات ناآگاهانه می تواند در آینده موجب پشیمانی و مشکلات حقوقی شود.

راهکارها و تدابیر عملی برای مدیریت بذل مهریه در قبال طلاق

با توجه به ریسک های حقوقی مطرح شده، مدیریت بذل مهریه در قبال طلاق نیازمند آگاهی، برنامه ریزی دقیق و استفاده از راهکارهای حقوقی مناسب است. در این بخش، توصیه های عملی برای هر دو طرف ارائه می شود تا از تضییع حقوق و بروز مشکلات آتی جلوگیری گردد.

توصیه های کاربردی برای زنان

زنان در هنگام تصمیم گیری برای بذل مهریه یا هر نوع بخشش مهریه، باید با دقت و احتیاط عمل کنند:

  1. ضرورت مشاوره با وکیل متخصص: قبل از هرگونه اقدام در زمینه مهریه و طلاق، مراجعه به یک وکیل متخصص در امور خانواده الزامی است. وکیل می تواند تمامی جوانب حقوقی را برای زن تبیین کرده و بهترین راهکار را متناسب با شرایط او پیشنهاد دهد.

  2. انتخاب دقیق نوع بخشش (هبه، ابراء، بذل): هدف زن از بخشش مهریه باید مشخص باشد. اگر قصد دارد حق رجوع داشته باشد، باید از هبه یا بذل مهریه استفاده کند و از ابراء مهریه یا اقرار به وصول خودداری کند. این انتخاب باید به صراحت در اسناد قید شود.

  3. نحوه صحیح رجوع از بذل مهریه: در صورتی که زن قصد رجوع از بذل مهریه را دارد، باید در ایام عده به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه کرده و اقدام به تنظیم سندی رسمی مبنی بر رجوع به مابذل نماید. سپس این سند باید به اطلاع زوج برسد تا آثار حقوقی آن مترتب شود.

توصیه های حیاتی برای مردان

مردان نیز برای کاهش ریسک بذل مهریه و اطمینان از پایداری توافق، باید تدابیر خاصی را اتخاذ کنند:

  1. استفاده از سازوکارهای حقوقی جایگزین بذل در قبال طلاق: برای اطمینان از عدم رجوع زن به مابذل، توصیه می شود به جای صرفاً بذل مهریه در توافقنامه طلاق خلع/مبارات، از نهادهای حقوقی دیگر استفاده شود. به عنوان مثال، می توان توافق کرد که مهریه به صورت صلح قطعی مهریه در خارج از طلاق به مرد منتقل شود یا حق مطالبه مهریه به صورت غیرقابل رجوع از زن سلب و ساقط گردد. این اقدامات باعث می شود که مهریه به طور قطعی از ذمه مرد ساقط شود و زن حق رجوع نداشته باشد.

  2. شروط ضمن عقد طلاق توافقی برای جلوگیری از رجوع: در طلاق توافقی، می توان شروطی را در توافقنامه گنجاند که امکان رجوع زن به مابذل را به نحوی محدود یا غیرممکن سازد، مثلاً با الزام زن به ابراء مهریه در قبال طلاق به جای بذل صرف. البته این امر مستلزم توافق طرفین است و باید با دقت حقوقی انجام شود.

  3. لزوم آگاهی و رصد دقیق ایام عده: اگر با وجود توصیه های فوق، بذل مهریه به شکل قابل رجوع اتفاق افتاد، مرد باید به دقت ایام عده را رصد کند. در صورت اطلاع از رجوع زن به مابذل، مرد باید فوراً و در همان ایام عده، حق رجوع خود به زندگی زناشویی را اعمال کند تا از احیای مهریه و از دست دادن همسر به طور همزمان جلوگیری شود.

  4. ضرورت مشاوره حقوقی تخصصی برای تنظیم توافقات: تنظیم توافقنامه طلاق توافقی یا هر سند مرتبط با مهریه، بدون مشاوره با وکیل متخصص، می تواند تبعات جبران ناپذیری برای مرد به دنبال داشته باشد. وکیل می تواند با استفاده از دانش و تجربه خود، بهترین راهکارهای حقوقی را برای حفظ حقوق مرد ارائه دهد.

اهمیت تنظیم سند رسمی

در تمامی روش های بخشش مهریه، اعم از هبه، ابراء، اقرار به وصول یا بذل مهریه، تنظیم سند رسمی در دفاتر اسناد رسمی از اهمیت بالایی برخوردار است. سند رسمی از اعتبار بالاتری نسبت به سند عادی برخوردار بوده و اثبات مفاد آن آسان تر است. تنظیم رسمی سند، شفافیت و قطعیت را به همراه دارد و از بروز اختلافات آتی جلوگیری می کند. همچنین، در صورت نیاز به رجوع زن از بذل، ثبت رسمی این رجوع نیز ضروری است.

نمونه های اسناد حقوقی مرتبط

در فرآیند بذل مهریه در قبال طلاق و سایر اشکال بخشش مهریه، نوع سندی که تنظیم می شود، تعیین کننده اصلی قابلیت رجوع و آثار حقوقی آن است. شناخت انواع این اسناد و ویژگی های آن ها برای هر دو طرف ضروری است.

سند ابراء مهریه

در سند ابراء مهریه، زن به صراحت اعلام می دارد که دین مهریه را از ذمه شوهرش ساقط نموده و او را از پرداخت آن بری الذمه می سازد. در این سند، جملاتی نظیر اینجانبه [نام زوجه] فرزند [نام پدر] با شماره شناسنامه [شماره] و کد ملی [کد ملی] و آدرس [آدرس]، زوجه سند نکاحیه شماره [شماره عقدنامه] به موجب این سند اقرار نمودم که تمامی مهریه مندرج در سند نکاحیه فوق الذکر را به همسر خود جناب آقای [نام زوج] فرزند [نام پدر] با شماره شناسنامه [شماره] و کد ملی [کد ملی] ابراء نموده و ذمه زوج در خصوص پرداخت مهریه به زوجه بری گردیده است. زوجه در این خصوص حق هیچ گونه مطالبه ای را نخواهد داشت و حق هرگونه ادعا و اعتراض احتمالی را از خود سلب و ساقط نمودم. قید می شود. این نوع سند، قطعی و غیرقابل رجوع است.

سند هبه مهریه

سند هبه مهریه نشان دهنده بخشش مهریه به صورت هدیه است. در این سند، زن اعلام می کند که مهریه خود را به شوهرش هبه کرده است. مثلاً اینجانبه [نام زوجه] به موجب این سند رسمی، تمامی [یا بخشی از] مهریه خود موضوع عقدنامه شماره [شماره عقدنامه] را به همسرم جناب آقای [نام زوج] هبه نمودم. در ادامه ممکن است شرایط هبه (معوض یا غیرمعوض) ذکر شود. از آنجا که هبه اصولاً قابل رجوع است، اگر قصد عدم رجوع وجود دارد، باید شرایطی مانند عوض و یا شرط اسقاط حق رجوع صراحتاً در سند قید شود.

اقرار به وصول مهریه

در سند اقرار به وصول مهریه، زن اقرار می کند که مهریه خود را به طور کامل یا جزئی از شوهرش دریافت کرده است. متن چنین سندی ممکن است به این صورت باشد: حاضر این دفتر گردید خانم [نام زوجه] با مشخصات مذکور در فوق و با طیب خاطر و رضای کامل اقرار و اعتراف صریح نمود مبنی بر اینکه تمام [یا بخشی از] مهریه موضوع قباله نکاحیه ثبت شده تحت شماره [شماره عقدنامه] مورخ [تاریخ] دفتر شماره [شماره دفتر ازدواج] را از همسرش، آقای [نام زوج] با مشخصات مذکور دریافت نمود و در مورد آن هیچ گونه ادعا و اعتراضی ندارد. این سند نیز عملاً غیرقابل رجوع است، زیرا زن به دریافت حق خود اعتراف کرده است.

سند بذل مهریه در طلاق خلع/مبارات

در طلاق های خلع و مبارات، معمولاً در متن دادخواست طلاق توافقی یا صورت جلسه دادگاه، به بذل مهریه اشاره می شود. در این بخش، زوجه کراهت خود را از همسر اعلام کرده و در قبال آن، مالی (که معمولاً مهریه است) را بذل می کند و زوج نیز این بذل را می پذیرد. در این اسناد، به صراحت قید می شود که این بخشش در قبال طلاق و به عنوان فدیه است و زن در ایام عده حق رجوع به مابذل را دارد. به عنوان مثال، در دادنامه یا صورت جلسه ممکن است ذکر شود: زوجه، خانم [نام زوجه]، به دلیل کراهت از زوج، جناب آقای [نام زوج]، تعداد [تعداد سکه] سکه بهار آزادی از مهریه خود را در قبال طلاق خلع/مبارات بذل نمود و زوج نیز این بذل را قبول می نماید. بدیهی است زوجه در ایام عده حق رجوع به مابذل را دارا خواهد بود.

نتیجه گیری

بذل مهریه در قبال طلاق، پدیده ای حقوقی با پیچیدگی ها و ظرافت های خاص خود است که در صورت عدم شناخت دقیق، می تواند پیامدهای ناخواسته ای برای هر دو طرف، زن و مرد، به همراه داشته باشد. در این مقاله به تفصیل به ماهیت مهریه، تفاوت های اساسی میان هبه، ابراء، اقرار به وصول و بذل مهریه پرداخته شد. روشن گردید که بذل مهریه عمدتاً در طلاق های خلع و مبارات کاربرد دارد و موجب بائن شدن طلاق می شود.

با این حال، مهم ترین نکته، حق رجوع زن به مابذل در ایام عده است که می تواند طلاق بائن را به رجعی تبدیل کرده و مهریه را مجدداً بر ذمه مرد احیا نماید. این حق رجوع، ریسک های حقوقی قابل توجهی را برای مرد به وجود می آورد، به ویژه خطر رجوع در اواخر عده که ممکن است فرصت رجوع مرد را از بین ببرد و او را ملزم به پرداخت مهریه پس از طلاق سازد. از سوی دیگر، زن نیز در صورت عدم آگاهی و استفاده از اصطلاحات حقوقی نادرست مانند ابراء یا اقرار به وصول به جای بذل، ممکن است برای همیشه حق مهریه خود را از دست بدهد.

با توجه به ابعاد گسترده و حساسیت این موضوع، تأکید مجدد بر اهمیت مشاوره حقوقی متخصص برای هر دو طرف دعوی ضروری است. وکلای مجرب می توانند با ارائه راهنمایی های دقیق، تنظیم اسناد رسمی صحیح و انتخاب راهکارهای حقوقی مناسب (مانند صلح قطعی مهریه یا اسقاط حق مطالبه مهریه غیرقابل رجوع به جای بذل صرف)، از تضییع حقوق و بروز مشکلات آتی برای زوجین جلوگیری نمایند. تصمیمات آگاهانه و سنجیده در این زمینه، ضامن حفظ حقوق و پیشگیری از نزاعات طولانی و پرهزینه خواهد بود.

سوالات متداول

رجوع از بذل مهریه به چه معنی است؟

رجوع از بذل مهریه به این معنی است که زن پس از بخشش تمام یا بخشی از مهریه خود در قبال طلاق خلع یا مبارات، در طول ایام عده، تصمیم بگیرد که مهریه بخشیده شده را مجدداً مطالبه کند. این اقدام باعث می شود که طلاق بائن به رجعی تبدیل شود و حق مطالبه مهریه برای زن احیا گردد.

آیا امکان مطالبه مهریه پس از بخشش آن وجود دارد؟

امکان مطالبه مهریه پس از بخشش آن بستگی به نوع بخشش دارد. اگر مهریه به صورت هبه غیرمعوض بخشیده شده باشد، زن می تواند از آن رجوع کند و مجدداً مهریه را مطالبه نماید. همچنین، اگر مهریه به صورت بذل در قبال طلاق (خلع یا مبارات) صورت گرفته باشد، زن در ایام عده حق رجوع به مابذل را دارد. اما در صورت ابراء مهریه یا اقرار به وصول مهریه، امکان رجوع وجود ندارد و زن نمی تواند مجدداً آن را مطالبه کند.

در صورت ابراء مهریه امکان رجوع به مهریه وجود دارد؟

خیر، در صورتی که مهریه به صورت ابراء شده باشد، امکان رجوع از آن وجود ندارد. ابراء یک ایقاع (عمل حقوقی یک طرفه) است که به موجب آن دین از ذمه مدیون (مرد) ساقط می شود و این عمل، غیرقابل رجوع است.

آیا زن همیشه حق دارد از بذل مهریه رجوع کند؟

خیر، حق رجوع زن از بذل مهریه مطلق نیست و محدود به شرایط خاصی است. این حق صرفاً در ایام عده طلاق خلع یا مبارات قابل اعمال است و پس از پایان عده، این حق از بین می رود. همچنین، در طلاق های بائنی که عده ندارند (مانند طلاق قبل از نزدیکی یا طلاق زن یائسه)، امکان رجوع به مابذل وجود نخواهد داشت.

اگر مرد از رجوع زن به مابذل مطلع نشود، چه اتفاقی می افتد؟

رجوع زن به مابذل یک ایقاع است و نیاز به موافقت یا اطلاع مرد ندارد. اگر زن در ایام عده از بذل مهریه رجوع کند و مرد از این امر مطلع نشود، طلاق از بائن به رجعی تبدیل می شود و مهریه مجدداً بر ذمه مرد قرار می گیرد. با این حال، اگر مرد در طول عده از این رجوع مطلع نشود و فرصت رجوع به زندگی زناشویی را از دست بدهد، پس از پایان عده، رابطه زوجیت به طور قطعی پایان می یابد، اما مرد همچنان مکلف به پرداخت مهریه خواهد بود. این یکی از مهم ترین ریسک ها برای مردان است.

تفاوت بخشش مهریه و بذل مهریه چیست؟

بخشش مهریه یک اصطلاح کلی است که شامل تمامی اشکال ساقط کردن حق مهریه توسط زن می شود، مانند هبه، ابراء، اقرار به وصول و بذل. اما بذل مهریه یک نوع خاص از بخشش مهریه است که انحصاراً در قبال طلاق خلع یا مبارات صورت می گیرد. اصلی ترین تفاوت آن با سایر اشکال بخشش، قابلیت رجوع زن از آن در ایام عده است که در سایر روش ها (به جز هبه) وجود ندارد.

دکمه بازگشت به بالا