پرتال پارسی/اصفهان اربعین را باید دید، لمس کرد، بویید و با تمام وجود حس کرد؛ انسان های متعدد از فرهنگها و با زبانها و در سنین و جنس متفاوت در یک معنا و حقیقتی به نام امام حسین(ع) و حادثه عاشورا به زبان فلسفی ذوب شده و با این معنا متحد میشوند.
این مفهوم که نور مطلق است در وجود ایشان نشسته و همه، شعاع آن نور میشوند و این نور را باید دید و گرمای آن را حس کرد، روشنای آن را لمس کرد، آدمهایی که حامی آن هستند را دید. اینگونه میتوان از محبت و سخاوت، ایثار، نوع دوستی این آدمها بهره گرفت و از نزدیک شناخت پیدا کرد. همایش عمومی اربعین یک رویداد صرفاً فرهنگی نیست و البته پرداختن به بُعد فرهنگی آن نباید به معنای نادیده گرفتن ابعاد دیگر آن تعبیر شود. اما چنین رویداد بزرگی با شرکت بیست میلیون نفر از سراسر جهان حول یک موضوع فرهنگی، اتفاقی عادی نیست.
حالا که کمکم راهپیماییها آغاز شده و کربلا صحنۀ تجمع پیروان راه حسین(ع) است بد نیست به تأثیر فرهنگی این رویداد نگاهی بیندازیم.
تعامل فرهنگی در پیادهروی اربعین
میگویند «دیپلماسی»، تلاش برای نمایش چهرۀ صحیح از خود در دیگر کشورها است و «دیپلماسی فرهنگی» انجام این تلاش با استفاده از ابزارهای فرهنگی است. وقتی از «دیپلماسی فرهنگی» یاد میشود معمولاً به یاد اقدامات دولتها میافتیم و اگرچه این موضوع، اساسا ذیل حکمرانی فرهنگی معنا میشود اما این به معنای خارج کردن مردم از این عرصه نیست. برعکس، در مورد «مردمی سازی» دیپلماسی سخنهای بسیار رفته است. شاید راهپیمایی اربعین نمونۀ کاملی از «مردمی سازی» باشد. جایی که مردم خود به میدان میآیند و این راهپیمایی را که هفتهها به طول میانجامد مدیریت میکنند. پژوهشها نیز کارکردهای گوناگونی را برای این همایش فرهنگیمردمی برشمردهاند؛ از جمله بهرهمندی جهان اسلام از کانونهای معتبر برای ایجاد قدرت، ایدئولوژی برونگرا که قابلیت طرح خود را در گسترهی جهانی دارد، سهم قابل توجه در شبکهی ارتباطات جهانی به دلیل توان تولید معنا، قلمرو جغرافیای فرهنگی وسیع که در بردارندهی جمعیتی بالا است و موقعیت ژئوپلیتیک حساس و تأثیرگذار در نظام جهانی.
هم چنین تعامل و تبادل فرهنگی در همۀ زمینهها برای گسترش و بهبود روابط در کشورهای اسلامی و جهان تشیع و حرکت به سمت امت اسلامی، تعمیق تبادلات علمی و پژوهشی در جهت احیا و بازنشر میراث جهانشمول تمدن اسلامی با رویکرد پاسخگویی به اقشار متنوع مخاطبان و استفاده از فناوریهای روزآمد و بسیج تمامی مسلمانان برای محافظت از اماکن مقدس از دیگر کارکردهای این همایش بزرگ است. این کارکردها هرکدام نوعی دیپلماسی فرهنگی به شمار میروند. میتوان ارتباط دیپلماسی فرهنگی و راهپیمایی اربعین را از دو جهت بررسی کرد. یکی استفاده از دیپلماسی فرهنگی برای گسترش این آیین و دیگری استفاده از این گردهمایی جهت گسترش دیپلماسی فرهنگی. پیادهروی اربعین حسینی، پدیدهای است که نمیتوان آن را از نظام فرهنگی جدا دانست.
در پیادهروی اربعین، امت اسلامی، حرکتی فرهنگی را به نمایش میگذارد. این پیادهروی، پیامهای زیادی دارد. در این حرکت افراد با سنهای متفاوت و با فرهنگهای مختلف، هدفی مشترک دارند. پیادهروی اربعین نشان میدهد که چطور میتوان با حرکت فرهنگی، که ذات مخلصانه و خالصانه دارد، موانع سیاسی را از بین برد و بین ملتها پیوند ایجاد کرد. در اربعین حسینی، همه افراد در پیادهروی اربعین با نگاه الهی حرکت میکنند و این حرکت باعث دوستی بین ما و مردم عراق شده است. این اثر، حماسه حسینی بعد از سالها است.
نباید از نظر دور داشت که راهپیمایی ایام اربعین در عراق، در حال تبدیل شدن به یک پدیده کلان فرهنگی و تمدنی در مقیاس جهان اسلام و بلکه دنیای امروز است. این راهپیمایی، نه یک راهپیمایی به سمت کربلا، بلکه همایش بزرگ انسانی، اخلاقی و فرهنگی است که حقایق بکر و پنهان آن بسیار فراتر از جلوههای ظاهریاش است. صحنههای ویژه اخلاقی و انسانی در دهه اربعین، در راههای منتهی به کربلا در عراق، بسیار شگفتیآور است. لذا نباید از تفسیر این پدیده کلان فرهنگی و تمدنی غفلت کرد.
بنابراین از کارکردهای مهم اربعین، شکل گیری اندیشههای تمدنی در دو لایه عمومی و تخصصی است. اربعین این ظرفیت را دارد که تفکر در مسیر پیادهروی و عقلانیت معرفتی و اخلاقی و اجتماعی در تعاملات را تقویت کند و محلی برای بارورسازی آن باشد و تحقق این مهم به سیاستگزاری و برنامهریزی در نهادهای متولی احتیاج دارد. عشاقالحسین در اوج عشق و احساسشان، به آنچه میکنند آگاهی دارند و کاملاً فلسفه «حبالحسین» و کارکرد اجتماع حسینی را میفهمند و آن را در قالب شعارهای مختلف و متنوع مانند «حب الحسین یجمعنا»، «یوحدنا حب الحسین» یا «عشیرة الحسین فوق العشیرة» برجسته میکنند و آن را نصبالعین خود میسازند.
ظرفیتها و آموزههای مذهبی و دینی
اربعین یکی از آیینهای مهم است که در آن جامعه متدین و ارزشگرا تبلور مییابد. این آیینها فرصتی برای ترویج دیانت اسلامی و فرهنگ و اندیشه شیعی است که جامعهسازی را دنبال میکند. آنچه در اربعین ابراز میشود، خواسته یا ناخواسته ارزشهای شیعی تلقی خواهد شد. پس باید از هر گونه بیتدبیری و رفتارهای نابجا دور نگه داشته شود. نباید از نظر دور داشت که آیینها، تاریخ فرهنگی جوامعاند و اصرار بر حفظ آن، تأکید بر نگهداشت میراث فرهنگی است و دخل و تصرف در آنها، تحریفی در حوزه فرهنگ شیعی به شمار میرود.
ظرفیت عظیم اربعین و حضور خیل گسترده زائران در برخی از مناطق و استانهای کشور عزیزمان ایران، فرصتی ارزنده برای معرفی ظرفیتهای گردشگری این مناطق به دیگر نقاط کشور است و خود موجب اشتغال میشود. اربعین زمینه مناسبی برای ارتباطات فرهنگی میان مؤمنان از بلاد مختلف است. اربعین جایی است که همه شیعیان و دلباختگان به آستان حسینی دستاوردهای معنوی و الهی خود را با مردم دیگر تقسیم میکنند. این جریان همافزایی و همآوایی با اربعین عجین است و نباید آن را از اربعین بگیریم.
کارکردها و حیات بخشی به شیعه
مقوله اربعین، حیاتبخشی به شیعه است و شیعیان با این رفتارها، نوعی یکسانپنداری و همراهی با سیدالشهدا دارند. فرزندان ما باید به شیوههای گوناگون با هویت مذهبی شیعی خود آشنا شوند و آن را در نهاد خود ریشهدار کنند. سوگواری سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله یکی از مؤثرترین رسومی است که به تبیین و ترویج معارف اسلامی و تقویت پایههای فرهنگ اهل بیت(ع) در طول تاریخ یاری رسانده است. مراسم پیادهروی اربعین که با حضور عاشقانه و خالصانه دوستان اهل بیت، فارغ از هر ملیت و زبان انجام میگیرد، یکی از بهترین فرصتهای آشنایی و تعمیق روابط معنوی، سیاسی و فرهنگی شیعیان جهان است. این مراسم در قالبی ساده، ملایم و نرم و عاری از هرگونه خشونت و تعرض به دیگر فرق اسلامی، شیعیان را امتی مقتدر و باصلابت معرفی میکند و ضمن به نمایش گذاردن مناسک شیعی، پیام وحدت، یکپارچگی و هوشیاری آنان را به دشمنان و بدخواهان میرساند. به جرئت میتوان گفت، قسمتی از فرهنگ شخصی هر شیعه و بخش اعظم فرهنگ و تمدن اسلامی شیعی، از فرهنگ عاشورا نشئت گرفته است.
روح جمعگرایی در جهانی که فردگرایی در آن غالب است، تقویت ارتباطات و مناسبات انسانی بر پایه محبت، صمیمیت، تلطف، ایثار، انفاق و تعاون، تألیف قلوب و تقویت روح اخوت و همدلی در پرتو ذوب انانیتها و لغو همه تمایزات، اعم از قومی، ملی، شغلی، تحصیلی و… بخشی از کارکردهای اربعین حسینی است. روابط انسانی در ایام اربعین، بر اساس ملاکات دنیوی و سنجههای ملیتی، سیاسی، طبقاتی یا قبیلهای شکل نمیگیرد؛ بلکه بر محور امری متعالی، معنوی و محبوب، به صورت نظام خدمت به زائر انجام میگیرد. در این نظام ارتباطی، هر کسی یا زائرالحسین است یا خادمالحسین و خادم زائرالحسین. غیر از این دو، هویت و شناسنامه دیگری در این همایش بزرگ شناخته نمیشود. در مراسم اربعین امت اسلامی و بلکه امت انسانی و ایمانی، نظام ارتباطی خود را بر محور حسین بن علی بازتعریف میکند. صورتبندی چنین امتی بر پایه معشوق و محبوب واحدی انجام مییابد که در آن، معرفت، مصیبت و حماسه امام حسین(ع) بر همه منها و خودبینیها غالب میشود و همه را به یک «ما» تبدیل میکند. علاوه بر معشوق مشترک، عشق مشترک انسانی، موجب رقت و لطافت نفسانی و روحی افراد میشود و آنها را به هم مهربانتر و بلکه عاشق یکدیگر میکند.
منابع:
دیپلماسی فرهنگی آئین پیادهروی زیارت اربعین؛ ابعاد و راهبردها. هادی غیاثی، محمدرضا برزویی و امید نصیری
جهانگردی بهعنوان یک ارتباط میان فرهنگی. محمدهادی همایون
انتهای پیام