بخش موشک باران انتقام مهم بود. اما مراقب باید بود اگر درست و پر قدرت و پر تکرار روایت نکنیم، ذهنهایی هستند که انکار آفتاب کنند.
به گزارش پرتال پارسی، علی مهدیان در یادداشتی نوشت:
بخش موشک باران انتقام مهم بود. اما مراقب باید بود اگر درست و پر قدرت و پر تکرار روایت نکنیم، ذهنهایی هستند که انکار آفتاب کنند.
یوم الله در هم کوبیدن عین الاسد را از این منظر باید یک درس مهم قلمداد کنیم. کسانی همین سیلی محکم را که فرمانده کل میدان جبهه حق آن را شکستن هیمنه میفهمید را تبدیل میکنند به یک اقدام نمایشی و بی فایده و چه و چه. چرا؟ چون ذهنها داستان دیگری دارد که با موشک های شما هم چه بسا جابجا نشود.
ایران هیمنهای در دنیای امروز دارد که فقط باید کور باشی اگر نبینی، و داستان جنگ روایتها هم کور میکند هم کر. این ممکن است. ساده نگیریم ماجرا را. هستند کسانی که پر افتخار ترین لشکر معنوی و پر صلابت تاریخ ایران یعنی سپاه پاسداران و فرمانده دانشمند و معنوی اش یعنی سلامی عزیز را نه با تمام این اقتدار اعجاب آورش بلکه فلان تلاش علمی شکست خورده میسنجند چرا؟ چون در جنگ روایت دشمن به تو میگوید چه نکته ای را محکم بدان و چه نکته ای را متشابه.
سلامی عزیز گفت یک مو از ایرانی کم شود کرک و پرتان را به باد میدهیم، بله میتوانیم، میدان در چنگ ما است، کل هیکل تمدن غرب صد روز است وسط منطقه مقاومت اسیر شده و الان گام به گام عقب میرود ، به اشتباههای راهبردی افتاده و این یعنی عقل تصمیم گیرش را زده ایم. اما اینجا باید بحث کنیم که خیال نکند منفعلیم، که خیال نکند ضعیفیم، که خیال نکند ترسوییم. چرا ؟ چون میدان جهاد تبیین را رها کرده ایم و جدی نمیگیریم. این خواسته هزار باره رهبر را جدی نمیگیریم و مسلسل زبان و قلممان را به روی نظام مقدس و همه داشته هایش میگیریم و از هر بهانه ریز و درشتی استفاده میکنیم که خودزنی کنیم و خودتحقیری.
کاش طنین رعدآسای موشکهای سپاه مقدسمان، ما را هم از این بی سامانی و آوارگی در جهاد تبیین نجات دهد و بیدارمان کند. کاش به جای نسخه های فیک و قرارگاه های فیک تر و مسخره برای جنگ نظامی که یک عده برای جریان دانشجویی و جوانان ما راه انداختند، سراغ ایجاد قرارگاه های جدی و مردمی جهاد تبیین میرفتیم. کاش و ای کاش و ای کاش.
انتهای پیام