اوایل که با خودم می گفتم این اخبار و تصاویر ساختگی است. آش که خیلی شور شد گفتم حالا انشاءالله گربه است و این خانم آن طور که می گویند نیست، فوقش در یکی دوتا کلیپ رقصیده است و آدم های مغرض می خواهند شلوغش کنند. تا این که خبرگزاری پرتال پارسی رسما ورود این خانم و هویتش را تایید کرد و نوشت بله ایشان به ایران هم آمده اما سر خود آمده و رفته سفارت آمریکا، چرا که هرکسی دلش بخواهد می تواند به ایران سفارت کند و اگرهم دلش خواست می تواند سری به سفارت سابق آمریکا بزند. البته در پایان هم اضافه کرده بود که ایشان مدت هاست در ایران حضور ندارد. خب، یک بار دیگر معلوم شد من خیلی آدم ساده دلی هستم و هنوز خیلی مانده تا با ساختار پیچیده سیاسی در این کشور آشنا شوم. بعد از این که به ساده دلی خودم پی بردم، یک بار دیگر اتفاقاتی از این دست را در ذهنم مرور کردم و دیدم نخیر، قضایایی از این دست یکی دو بار اتفاق نیفتاده اما من دلم نمی خواسته این واقعیت را باور کنم که دوستان انقلابی ما خیلی جدی تر از این حرف ها به شعار: (هدف وسیله را توجیه می کند) پایبندند. این که شما چه کاره اید و چه کاره بوده اید و چه می کنید و چه عقیده ای دارید و سبک زندگی تان چگونه است و یا چیزهای دیگر اصلا مهم نیست. حتی مهم نیست که چه مقدار اختلاس می کنید و یا این که چه عقیده ای دارید بلکه مهم این است که در ظاهر تا چه اندازه حاضرید با شعارهای این دوستان انقلابی ما همراهی کنید. همین و بس.
اگر این نکته را خوب درک کنیم دیگر دعوت از کاترین شکدم و آن خانم مدلینگی که برای شرکت در تظاهرات آمده بود و تجلیل از تتلو با حضور چهره های شاخص فرهنگی و سیاسی مدعی ارزشمداری و دعوت از دوست دختر کارلوس شغال برای شکایت از فیلم آرگو و این شاهکار آخری یعنی سفر یک پورن استار به ایران و سر دادن شعارهای انقلابی و ضد آمریکایی توسط ایشان و خیلی از چیزهای دیگر حیرت مارا برنمی انگیزد. فقط می ماند یک سئوال صادقانه از این دوستان انقلابی: خدایی، پیغمبری و یا اصلا به هرچیزی که شما به آن اعتقاد دارید که واقعا نمی دانم چیست اگر یکی از این اتفاقاتِ تعمدی و یا در خوش بینانه ترین صورت یکی از این خطاهای انسانی برای جناح مقابل رخ می داد شما با آن ها چه می کردید؟ همین دوستانی که به تازگی صدمیلیون تومان پاداش به نامِ (قلم مقدس) گرفته اند چه بلوایی به راه می انداختند؟ یادتان هست در روزگاری که دولت مطبوعتان سرکار نبود بر سر چه چیزهایی مملکت را به آشوب می کشیدید و فریاد وا اسلاما و وا اخلاقا سر می دادید؟ می دانم کار دشواری است اما خواهش می کنم یک بار، فقط یک بار در آیینه بنگرید و با خودتان صادق باشید و لااقل بعد از این بر سر افتادن روسری یک خانم شصت هفتاد ساله این همه حنجره پاره نکنید و آبروی این مملکت را به بازی نگیرید.
چند سال پیش آلبومی بیرون آمد با هم صدایی چند خانم. یکی از همین ها که از سرآمدان دفاع از ارزش ها و اخلاق اسلامی و انقلابی است یکی از عوامل آن آلبوم را فاحشه خطاب کرد. در سایت ها و رسانه های رسمی هم افاضاتش منتشر شد. به همین بهانه هم تا توانست دولت وقت را به لجن کشید. هیچ کس هم از اعاظم و زعمای قوم صدایش در نیامد که چنین بی حرمتی ها و بی عفتی ها آن هم به نام خدا و رسول خدا چه تبعاتی دارد. هیچ کس هم از آبروی رفته یک زن بی پناه و بی گناه حرفی نزد. حالا همان موجود در مقابل خودنمایی های یک پورن استار آمریکایی در ام القرای جهان اسلام خفقان مرگ گرفته است. حضراتِ صدمیلیونی قلمِ مقدس هم که ماجرای دست دادن یکی از مقامات رسمی جناح مخالفشان با خانمی ایتالیایی را به بحرانی ملی تبدیل کردند این روزها مهم ترین مسئله شان حرف های پرویز شیخ طادی در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر است و …واقعا حالم بهم می خورد از این همه حرف تکراری و بدیهی که هیچ حاصلی ندارد. از این همه ابتذال و ظلم آشکاری که از سوی مدعیان دین مداری و ارزش مداری بر ما می رود و هیچ چاره ای نداریم جز نوشتن همین حرف های تکراری و چشم به راه ماندن بهاری که نیست.